آفتابنیوز : آفتاب: مسعود توکلی در قانون نوشت:
چند شبِ پیش بودش که اشتباهی
سر در آوردم از سایت رفاهی
گرگ طمع بره انصافُ خورد
دستمُ سمت موس رایانه برد
دکمه ثبت نامُ کردم کلیک
چند تا شماره خواست و چند تایی تیک
پیام اومد که بررسی میکنیم
وضعیتت رو وارسی میکنیم
فکر نکنید یه وقت که بیسوادم
خودم با یک کلیک اجازه دادم
خسته و کوفته افتادم، خوابیدم
نزدیک صبح، خواب عجیبی دیدم:
یه جایی بود نزدیک یک مدرسه
سال هزار و چارصد و بیست و سه
فکر میکنم پلیس آگاهی بود
جرم من «ارتکاب خودخواهی» بود
اومد یه مرد چاق گردن کلفت
توی اتاق سرنگهبان و گفت:
« واسه یارانه چرا اسم نوشتی؟
عجب جنایتی، چه کار زشتی
اول اون طرح عظیم ملی
گل بخودی زدی به تیم ملی
گلی زدی که موند و جبران نشد
دلامونُ سوزوند و جبران نشد
دولت اومد کمک کنه به بهداشت
حرکت زشت تو اگر که میگذاشت
نذاشتی رایگان بشن داروها
بیادب اراذل! چش سیا
نذاشتی بیمارا رو درمون کنیم
برنج و گوشت و مرغُ ارزون کنیم
نذاشتی مستأجرا خونهدار شن
موتورسوارا زانتیا سوار شن
نذاشتی ایربگ بذاریم رو پراید
تمام یخچالا بشن ساید به ساید
از برکات ثبت نام سرکار
آلودگی رسید به مرز هشدار»
درد و غم و غصه بهش چیره شد
تو فکر فرو رفت، به خلأ خیره شد
«توفکرمون وام بلاعوض بود
شعار «هر کوچه، یه کلّهپز» بود
برناممون بود یه روز تعطیلی
هفته بعد فارغالتحصیلی
بریم جوونا رو نوازش کنیم
یه شغل خوب به هر کی پیشکش کنیم
تو آدمی؟ جونوری، انگلی
قسم به اعتدال، ول معطلی
برو نذار تا دهنم وابشه
گواهی وفاتت امضا بشه
میری با این ثروت افسانهای
بند تخلفات یارانهای»
پریدم از خواب و سرم خورد به تخت
وقت یه تصمیمه، یه تصمیم سخت
باید طلسم خوابُ باطل کنم
کاش بشه ثبت نامُ کنسل کنم