آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه ایران نوشت: حادثه اخیر دریاچه فشافویه در جنوب تهران و منطقه حسن آباد که طی آن بر اثر سرازیر شدن فاضلاب شهرک واوان به آب های دریاچه، بیش از 2 میلیون قطعه ماهی پرورشی، حدود 30 تن از انواع ماهیان کپور، آمور، آزاد و... تلف شدند، تازه ترین مصداق این غفلت است اما به طور قطع آخرین پیامد و خسارات وارده به محیط زیست شکننده ایران نخواهد بود.
کالبدشکافی و ریشه یابی هر یک از این حوادث زیست محیطی، درس های آموزنده ای برای جامعه در حال توسعه ایران دارد که نباید از آن غافل ماند.
در این مسیر، اقداماتی از قبیل زنده نگاه داشتن حوزه نقد و مسائل محیط زیست، برخورد با عاملان و مسببان تخریب محیط زیست، افزایش مطالبات عمومی برای برخورداری از محیط سالم و در نهایت تغییر رفتار جامعه نسبت به طبیعت نقش بسزا در اصلاح وضع موجود دارد.
در حادثه اخیر، تأمین نبودن تصفیه خانه فاضلاب شهرک واوان، ریشه اصلی این فاجعه زیست محیطی است.
در این فاجعه زیست محیطی، ماجرا فقط به تلف شدن ماهیان ختم نمی شود بلکه آب های ذخیره شده در 200 هکتار فضای این دریاچه به طور کلی آلوده شده و دیگر حتی برای کشاورزی و دامداری مناسب نیست.
در چرخه ای خطرناک، آلودگی دریاچه به منابع آب های زیرزمینی منتقل می شود و چاه های تأمین آب شرب منطقه را آلوده می سازد.
خاک منطقه نیز از این آلودگی در امان نخواهد ماند و چرخه آلودگی محیط زیست تداوم می یابد.
تصفیه خانه شهرک واوان تازه 60 درصد پیشرفت عمرانی دارد در حالی که بهره برداری از شهرک و سکونت در آن از سال ها پیش آغاز شده است.
40 درصد مابقی تصفیه خانه نیز مشخص نیست چه زمان تکمیل می شود چرا که به گفته مسئول آن، ادامه طرح با مشکلات تأمین منابع و اختصاص بودجه مواجه است.
به همین خاطر پساب و فاضلاب شهرک تا چندی پیش با طی مسیری 12 هکتاری میان نی زارهای این شهرک و شهرک سینمایی دفاع مقدس و دریاچه فشافویه به نوعی طبیعی و تا حدی تصفیه یا خودپالایی می شد و در نتیجه ورودی این آب، تهدید جدی برای حیات دریاچه نبود اما تغییر خودسرانه مسیر این کانال و حذف بخشی از خودپالایی که فرایندی طبیعی است، این فرصت را از میان برده و فاضلاب آلوده به طور مستقیم وارد دریاچه شده و مرگ دریاچه را رقم زده است.
مرگی تلخ که تصویر میلیون ها ماهی تلف شده و به حاشیه دریاچه رانده شده آن را فریاد می کشد که پنهان ساختن عمق فاجعه را از منظر عموم غیرممکن می سازد.
بنا بر این در این مورد خاص همزمان نبودن ساخت شهرک مسکونی با ساخت تصفیه خانه <مشکل اصلی> است و مسائل دیگر از جمله نبود نظارت مستمر و مؤثر بر منابع آبی، سهل انگاری مدیران محلی، درنظر گرفتن ساز و کارهای پیشگیری و مقابله صحیح با تهدیدات محیط زیست و... ریشه های فرعی به شمار می آید.
البته یافتن مقصران و برخورد با آنان خواسته ابتدایی جامعه است.
مشکل به این شهرک نیز محدود نمی شود. اکثر شهرک ها و حتی شهرهای کشور فاقد شبکه جمع آوری، انتقال و تصفیه خانه فاضلاب هستند، کما این که هنوز سیستم شبکه جمع آوری و تصفیه فاضلاب پایتخت تکمیل نشده است و اگر نبود کمک بانک جهانی، این مقدار پیشرفت نیز بعید بود و هنوز بسیاری از شهرهای کشور چشم به راه ایجاد شبکه فاضلاب شهری و پایان دفع فاضلاب به شیوه هزاره های پیشین، چاه های جذبی، هستند.
اگر توسعه پایدار را که مفهومی شکل گرفته از دهه 70 قرن گذشته است، مدنظر قرار دهیم، نخست باید نگرش مان را به ارتباط میان انسان و محیط تغییر دهیم. تخریب بی رویه منابع پایه، الگوهای نامعقول تولید و مصرف، افزایش آلودگی محیط زیست، تعرض و تجاوز به حریم های طبیعی، از کوه و جنگل و دریا گرفته تا رودخانه و گسل و...، محصول نگرش معطوف به رشد فارغ از توسعه پایدار و نامتناسب با ظرفیت های محیط زیست است.
شکنندگی محیط زیست ایران طی دهه های اخیر و همزمان با رشد بی رویه شهرها، پراکندگی نامطلوب جمعیت و توسعه بی قواره صنایع برای همگان آشکار شده است.
از این روست که اکنون در کنار نبود یا ضعف برنامه های توسعه پایدار، با ده ها چالش زیست محیطی از تخریب جنگل ها، خشک شدن دریاچه ها، آلودگی رودخانه ها، آلودگی هوا و ده ها معضل دیگر مواجهیم.
زنگ خطرهای تخریب زیست بوم های ایران یکی پس از دیگری به صدا درمی آ ید و ساختار مدیریت و نظام برنامه ریزی کشور در این حوزه را به چالش می کشد.
چالشی که همزمان با روز زمین پاک زیر گوش پایتخت رخ می دهد و اگر مورد توجه رسانه ها قرار نمی گرفت، چه بسا به فراموشی سپرده می شد و در هیاهوی پروژه های ضد محیط زیست گم می شد.