کد خبر: ۲۴۲۲۱۷
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۸

یادداشت کیهان کلهر برای محمدرضا لطفی

هیچ واژه‌ای پیدا نمیکنم…،چرا که نه میتوان مرگ محمد رضا لطفی‌ را باور کرد و نه نبودنش را، حتا اگر نباشد,.. نمیتوان. هنوز باورم نشده، چه بنویسم و چه بگویم. شاید فقط بتوان گفت، کاش در این سالها بیشتر با هم بودیم. و نشد،..
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: کیهان کلهر، آهنگساز و نوازنده پرآوازه، یادداشتی را به مناسبت درگذشت محمدرضا لطفی نوشته که در صفحه فیسبوک وی منتشر شده است. کلهر در این یادداشت می نویسد:

هیچ واژه‌ای پیدا نمیکنم…

فقط میتوانم همان را بگویم که چند ماه پیش در سوگ شهناز بزرگ نوشتم، موسیقیمان تنهاست، از همیشه تنهاتر ..

هیچ واژه‌ای پیدا نمیکنم…،چرا که نه میتوان مرگ محمد رضا لطفی‌ را باور کرد و نه نبودنش را، حتا اگر نباشد,.. نمیتوان. هنوز باورم نشده، چه بنویسم و چه بگویم. شاید فقط بتوان گفت، کاش در این سالها بیشتر با هم بودیم. و نشد،..

لطفی‌ همیشه در ذهن من همان لطفی‌ سال ۱۳۶۱ است که اولین بار دیدم و دوست داشتمش و همیشه حتا با گذشت زمان و تغییرات دیگر در همان زمان و همان سنّ باقی‌ ماند، میماند،… خواهد ماند… دوست داشتنی و شوخ با خنده‌هایی‌ از ته دل و البته, با دستانی که جادو میکردند. بعد‌ها هروقت دیدمش همان لطفی‌ را دیدم و هرگاه ندیدمش نیز همو را که در ذهن داشتم. عکسها و چیز‌های این چند سال آخر برایم برابر با اصل نبود، هیچگاه. دوستی‌ و دوست داشتن قدیمی‌ همینطور است. کهنه نمی‌شود و نمی‌میرد، زمان و مکان ندارد. نتیجتاً نمیتوان مرگ و پایانی هم برایش متصور شد. زنده است هنوز. در ذهن و در گوشم، در ذهن‌ها و گوشهای همه ما و بعد از ما. در خیالمان. در فرهنگی‌ که آن‌ را عزیز می‌داریم، جایگاه استاد محمد رضا لطفی‌ همیشه "مهم” است.

باورم نمی‌شود هنوز،

شاید هم دوست دارم در خیالات خود بمانم، چون اگر به واقعیت بیایم دوباره باید دریافت که متأسفانه تاریخ در حال تکرار است، حالا دوباره خودمانیم و خودمان با جنازه عزیزی، بزرگی‌ که روی دستمان مانده و پوزخند کسانی که می‌پندارند دوای درد هنر و هنرمند, چند بسته خرما و قبری رایگان در بهشت زهراست.

چه میتوان گفت،

هیچ واژه یی پیدا نمیکنم،

کیهان کلهر

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین