در بین این عکسها، تصویری بود که بلافاصله دستاویز سایتها و خبرگزاریهای مختف قرار گرفت تا به بهانه آن مسعود کیمیایی و هنرمندان به لزوم رعایت ارزشها دعوت شوند، غافل از آنکه کل ماجرا یک اتفاق عادی و کاملا معمولی بوده است.
کارینا کیمیایی برادرزاده مسعود کیمیایی در شب بزرگداشت عمویش به روی سن دعوت شد. او که نوازنده گیتار است، در این مراسم هنرنمایی کرد و بعد به نشانه احترام پیشانی عمویش را بوسید.
عکس این لحظه اما با تیترهایی منتشر شد که خواننده را به سمت همه چیز رهنمون میکرد جز اتفاقی که در مراسم رخ داده است.
«بوسه یک زن بر پیشانی مسعود کیمیایی»، «بوسیدن پیشانی مسعود کیمیایی توسط نوازنده زن»، «بوسه نوازنده زن بر پیشانی مسعود کیمیایی» و... برخی از سایتهایی که اتفاقا دعوی حفظ ارزشها را دارند به این تیترها اکتفا نکردند و پا را از این هم فراتر گذاشتند «درحالی که بر طبق رهنمودهای فرهنگی و دینیمان و براساس قوانین کشور هنرمندان در مجامع عمومی ملزم به رعایت چهارچوبهایی در روابط اجتماعیشان هستند، تصویر بیتوضیحی که یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور بدون رعایت این ملاحظات از مراسم بزرگداشت «مسعود کیمیایی» منتشر کرده حکایت دیگری میکند. امیدواریم این خانم گیتاریست از محارم ایشان بوده باشد.»
این اتفاق البته به خودی خود مساله مهمی نیست، اما مقایسه رفتار برخی رسانهها با این اتفاق خواسته و ناخواسته آدم را به یاد ماجراهایی میاندازد که طی این چند ماه برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هنرمندان و نویسندگان این دیار رقم خورده هاست. متاسفانه برخی از سایتها و خبرگزاری بدون رعایت اصول حرفهای و اخلاقی میکوشند تا از کاه کوه بسازند و مخاطبان خود را در مورد عملکرد هنرمندان و مدیران فرهنگی به اشتباه بیندازند.
در ایام برپایی نمایشگاه کتاب تهران هم شاهد چنین شبه خبرهایی بودیم، خبرهایی که بخش کوچکی از آنها واقعیت داشت، اما به نوعی نوشته و بازتاب داده میشدند تا خواننده به این نتیجه برسد که عملکرد مدیران، هنرمندان، نویسندگان و ناشران برخلاف موازین شرعی و قانونی است.
نمونهاش خبر انتشار مجموعه اشعار شاهین نجفی خواننده ساکن خارج از کشور بود. هر کس تیتر این خبر را میدید و متن آن را م یخواند به یقین میرسید که مجموعهای از اشعار این خواننده در ایران منتشر شده، در حالی که خبر درست این بود که مجموعه شعری از یک شاعر منتشر شده بود که یکی از اشعار آن را شاهین نجفی خوانده بود. نه تنها در این نمایشگاه، بلکه در تمامی نمایشگاه هایی که در دولت نهم و دهم برگزار شد، مجموعه شعرهای بسیاری وجود داشت که یک یا چند شعرشان را خوانندگان ساکن خارج از ایران خوانده بودند. این اتفاق حتی برای اشعار شاعرانی مثل شهریار، قیصر امینپور، شفیعی کدکنی و ... هم رخداده است، آیا باید درباره مجموعه اشعار این بزرگان هم چنین تیترهایی زده شود؟
باید امیدوار بود که این رفتار از فضای رسانهای ایران رخت بربندد و
خبر، جای شبه خبرهایی را بگیرد که هدف آن فقط از اعتبار ساقط کردن شخصیت
های حقیقی و حقوقی است.