بر سر آنم که گر زدست برآید، دست به کاری زنم که غصه برآید
روایت "هاشمی آمد"
"من ترديدي نداشتم كه اگر بيايم؛ راي دارم.البته ترديد داشتم كه در مراحل مختلف بگذارند همه‌چيز به صورت طبيعي پيش برود. ولي من كار خودم را كرده بودم و اگر مي‌آمدم؛ كافي بود. وظيفه‌ام را انجام دادم و به تقاضاهاي مردم جواب منفي نداده‌ام كه اين برایم مهم بود"
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: تاریخ ایران هرگز 21 اردیبهشت 92 را از یاد نخواهد برد. مردم ایران هم ساعت 17:30 آن روز تاریخی را. ساعتی که گویا زمان در آن ایستاد. تا هاشمی بخاطر مردمش بیاید.بیاید و به اختیار خود، جام زهر رد صلاحیت بنوشد تا کاسه شهدی ملّتی مهیا کند. هاشمی در آن روز برای مردم آمد. تا زخم های "حق النّاس" مرهم کند. تا دوباره یادآوری کند هر آنکه در این نظام آبرویی دارد. از مردم دارد. از مردمی که با خون خود پای دوران مبارزه بودند. مردمی که با جان خود پای 8 سال دفاع مقدس ایستادند. هاشمی در انتخابات 92 برای مردم آمد. مردم هم به حرمت پاکبازی اش آمدند و به اتفاق طرحی نو درانداختند تا آینده انقلاب از آن " اعتدال" بسازند. تاریخ ایران هرگز 21 اردیبهشت 92 را از یاد نخواهد برد. مردم ایران هم ساعت 17:30را.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آيت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اينگونه آن تصميم بزرگ را شرح مي‌دهد: "من ترديدي نداشتم كه اگر بيايم؛ راي دارم. البته. ترديد داشتم كه در مراحل مختلف بگذارند همه‌چيز به صورت طبيعي پيش برود. ولي من كار خودم را كرده بودم و اگر مي‌آمدم؛ كافي بود. البته وظيفه‌ام را انجام دادم و به تقاضاهاي مردم جواب منفي نداده‌ام كه اين برایم مهم بود".
وقتي اين بحث‌ها شروع شد و همين حرف‌ها پيش آمد؛ من گفتم: «ما كار خودمان را مي‌كنيم و آنها كار خودشان را بكنند!. "هيچ اقدامي نكردم براي اينكه رد صلاحيت نشوم.»
آيت‌اللّه ماجرای تصمیم بزرگ خود را نیز به اين نحو تعريف می کند: «اصل مساله اين بود كه عصر جمعه‌اي كه فردا آخرين مهلت نام‌نويسي بود، در حياط قدم مي‌زدم و منتظر اذان مغرب براي اداي نماز بودم. برقي به خاطرم زد كه چقدر مستبد شدم! اين همه انسان از هر جناح سياسي و فكري به من مي‌گويند "تو مي‌تواني مملكت را از وضع فعلي نجات بدهي" ولي من مي‌گويم "چنين نيست." به وجدانم مراجعه كردم و با خودم گفتم: "تو كه هميشه از اين حالت ديگران انتقاد مي‌كردي، چرا خودت اينگونه شدي؟".
وضو گرفتم كه نماز بخوانم، ولي ديدم اين روحيه افكارم را براي نماز مهيا نمي‌كند. سه بار صبر كردم كه بتوانم نمازم را با حضور قلب بخوانم. چون روحيه‌ام از اين تفكر متزلزل شده بود. بالاخره نماز را خواندم و استخاره كردم. خوب آمد، ولي در عين حال آيه قرآن مي‌گفت: به نتيجه‌اي كه فكر مي‌كني، نمي‌رسي.
و اینگونه بود که آیت الله هاشمی در ساعت 17:30 ، 21 اردیبهشت 92 برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 وارد وزارت کشور شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آيت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اينگونه آن تصميم بزرگ را شرح مي‌دهد: "من ترديدي نداشتم كه اگر بيايم؛ راي دارم. البته. ترديد داشتم كه در مراحل مختلف بگذارند همه‌چيز به صورت طبيعي پيش برود. ولي من كار خودم را كرده بودم و اگر مي‌آمدم؛ كافي بود. البته وظيفه‌ام را انجام دادم و به تقاضاهاي مردم جواب منفي نداده‌ام كه اين برایم مهم بود".
وقتي اين بحث‌ها شروع شد و همين حرف‌ها پيش آمد؛ من گفتم: «ما كار خودمان را مي‌كنيم و آنها كار خودشان را بكنند!. "هيچ اقدامي نكردم براي اينكه رد صلاحيت نشوم.»
آيت‌اللّه ماجرای تصمیم بزرگ خود را نیز به اين نحو تعريف می کند: «اصل مساله اين بود كه عصر جمعه‌اي كه فردا آخرين مهلت نام‌نويسي بود، در حياط قدم مي‌زدم و منتظر اذان مغرب براي اداي نماز بودم. برقي به خاطرم زد كه چقدر مستبد شدم! اين همه انسان از هر جناح سياسي و فكري به من مي‌گويند "تو مي‌تواني مملكت را از وضع فعلي نجات بدهي" ولي من مي‌گويم "چنين نيست." به وجدانم مراجعه كردم و با خودم گفتم: "تو كه هميشه از اين حالت ديگران انتقاد مي‌كردي، چرا خودت اينگونه شدي؟".
وضو گرفتم كه نماز بخوانم، ولي ديدم اين روحيه افكارم را براي نماز مهيا نمي‌كند. سه بار صبر كردم كه بتوانم نمازم را با حضور قلب بخوانم. چون روحيه‌ام از اين تفكر متزلزل شده بود. بالاخره نماز را خواندم و استخاره كردم. خوب آمد، ولي در عين حال آيه قرآن مي‌گفت: به نتيجه‌اي كه فكر مي‌كني، نمي‌رسي.
و اینگونه بود که آیت الله هاشمی در ساعت 17:30 ، 21 اردیبهشت 92 برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 وارد وزارت کشور شد.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه خبرهای مرتبط
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید