آفتابنیوز : آفتاب: عباس کیارستمی کارگردان صاحب نام ایرانی در عرصه بینالمللی که امسال ریاست هیئت داوران بخش فیلم کوتاه و سینهفونداسیون جشنواره فیلم کن را بر عهده دارد، در مصاحبهای که در وبسایت رسمی جشنواره منتشر شد در پاسخ به سوالی درباره دوران کارگردانی خود در جوانی گفت: تنها نقطه مشترک و شباهت من در جوانی به کارگردانان امروزی این بود که هر دو جوان بودیم. من در رشته نقاشی تحصیل کردم اما تنها به نقاشی نپرداختم و در آن زمان دریافتم که سینما به عنوان یک سرپناه، تنها رسانهای است که میتوانم در آن به بهترین شکل ممکن ابراز وجود کنم.
به گزارش ایسنا، کیارستمی که در سال 1997 با فیلم «طعم گیلاس» توانست برنده نخل طلای کن شود، درباره اولین تجربه خود پشت دوربین در مقام کارگردان اظهار کرد: ساخت اولین فیلم بسیار چالش برانگیز بود، اما از شانس خوبم این فیلم به یک موفقیت بزرگ مبدل شد. البته این برای من به این معنا نبود که یک فیلمساز خواهم شد و معتقد بودم که این فصل از زندگی من به پایان رسیده و دیگر به سراغ سینما نخواهم رفت.
وی در ادامه افزود: با این وجود فیلمهای بیشتر و بیشتری ساختم و زمانی که اولین فیلم بلندم را ساختم به این باور رسیدم که فیلمسازی شغل من است.
در اولین تجربه کارگردانیام با دو نوع مخاطب مواجه شدم، گروه اول افرادی بودند که فیلم را بسیار دوست داشتند و گروه دوم که بیشتر هم بودند به هیچ عنوان فیلم را دوست نداشتند این دو نوع مخاطب را تا کنون در فیلمهایم داشتهام.
این کارگردان نام آشنای سینمای جهان درباره معیارهای موفقیت یک فیلم اول نیز عنوان کرد: آنچه مرا متقاعد کرد که فیلم اولم یک تجربه موفق بوده، این است که «نان و کوچه» در یک جشنواره سینمایی موفق به کسب جایزه بهترین فیلم کوتاه شد.
برای من این معیار موفقیت بود؛ اما امروز فکر میکنم فیلم خوب لزوما فیلمی نیست که برنده جایزه شود و حتی تحسین مخاطبان و منتقدین را به خود جلب کند.
به نظر من، معیار تعیین کننده برای یک فیلم ماندگاری آن است. فیلم خوب آن است که دوام دارد و تاریخ، آن را شایسته همراهی با خود میداند. می توانیم پس از 30 سال بگوئیم یک فیلم ماندگار و یا محو شده است.
شاعر، عکاس و نقاش ایرانی پیرامون اهمیت فیلم کوتاه در طول فعالیت حرفهای یک فیلمساز معتقد است که فیلم کوتاه به کارگردان شجاعت و فرصت تجربه میدهد.
وی همچنین معتقد است، شخصیت یک کارگردان در فیلم کوتاه به خوبی متجلی میشود، اما در فیلمهای بلند تهیه کننده، عوامل و سلیقه تماشاگر سایه بلندی به روی فیلم میاندازد و کارگردان نیز نمیتواند از این مجموعه عوامل صرفنظر کند.
بنابراین فیلم کوتاه بسیار حائز اهمیت است، چرا که شخصیتر است و جست وجو برای سبک و سیاق هنری و نوآوری در فیلم کوتاه و فیلمهای اول کارگردانان روی میدهد.
عباس کیارستمی در پاسخ به سوالی درباره شرایط کنونی سینمای ایران نیز گفت: هم اکنون باید میان دو نوع فیلم در سینمای ایران تمایز قائل شویم. دسته اول فیلمهای دولتی هستند که از سوی دولت و ارگانها سرمایه گذاری میشوند که من از این فیلمها و کارگردانان چیزی نمیدانم و انتظاری هم از آنها ندارم، چون بیشتر در ایران شناخته شدهاند.
وی در ادامه افزود: فیلمهایی از این دست بسیار داخلی هستند و جنبه مصرفی دارد؛ از سوی دیگر سینمای مستقل و رو به رشد ایران هم وجود دارد که در آن به مدد فناوریهای جدید و دوربینهای دیجیتال کوچک فیلمهای با کیفیتی میسازند؛ امید من به این کارگردانان و این سینما است.
وی در ادامه گفت وگوی خود درباره بقایای موج نوی سینمای ایران که خود بخشی از آن است گفت، این پرسش را باید از نسل جدید جویا شوید و آنها هستند که باید بگویند چه چیزی از موج نوی سینمای ایران را حفظ کردهاند و آیا میراث و یا تاثیری از آن باقی مانده است یا خیر.
آنچه از آن مطمئن هستم این است که فیلمسازان ایرانی در گذشته در مقایسه با فیلم سازان کنونی از آزادی بیشتری برخوردار بودند، ما در کانون پرورش فکری کوکان و نوجوانان فعالیت میکردیم و کسی در کار فیلمسازان فعال دخالت نمیکرد و این موضوع تاثیر قابل ملاحظهای در کار ما داشت، با این وجود معتقدم این موج نو هرگز فرو نخواهد نشست و فیلمسازانی از استانهای دور افتاده ایران این جریان را به صورت مداوم احیا میکنند.
کیارستمی درباره انتظار خود از سینما نیز ابراز کرد که هیچ انتظاری ندارد، چرا که توقع و انتظار متعلق به جوانان است.
وی همچنین عنوان کرد: بدون هیچ توقعی همچنان کار میکنم، ماهیت فیلم تولید تصویر است و امکان ندارد در ماه یک فیلم کوتاه، یک ویدئوی کوچک درست نکنم و یا یک عکس نگیرم.
شاید انتظار کنونی من از سینما این باشد که، هنگامی شب به خواب میروم، بدانم یک تصویر جدید ایجاد کردهام، همچون ماهیگیری که همیشه با پرتاب تور خود، امیدوار به گرفتن ماهی است.