آفتابنیوز : آفتاب: حدود یک ماه از ظهور جریان «دلواپسیم»، درعرصهی سیاسی کشور میگذرد. جریانی شامل چهرههایی نام آشنا که هر از گاهی با اجماعی تازه قد علم کرده و در رقابتهای سیاسی برای به دست گرفتن یا به چالش کشیدن قدرت اجرایی شرکت میکنند.
اینبار ولی میگویند آمدهاند چون تنها دلواپسند. میگویند دلواپس «توافقات ضعیف» هستند و سکوت دربارهی آنچه را که در ژنو اتفاق افتاد، جایز نمیدانند. آنها تا کنون برای بیان مطالبات و البته اعتراضها و ابراز دلواپسیها و دلنگرانیهایشان چند همایش، یک تظاهرات و چند به هم ریختن برنامهی کنسرت ترتیب دادهاند و میگویند قصد دارند فعالیتهایشان را تا رسیدن به نتیجه ادامه دهند.
آنچه این افراد تا کنون در قالب دلواپسیهای خود مطرح کردهاند، فقط محدود به مسائل سیاسی و انرژی هستهای نبوده، بلکه اعتراضات آنها گسترهی وسیعتری دارد و در این میان عنایتی هم به بخش فرهنگی کشور شده است.
احتمال مموعیت حجاب در ایران با توافقات ژنو؟!یکی از دغدغههای دلواپسان در این همایشها، احتمال ممنوعیت حجاب در ایران مطرح شده است! این موضوع را محمد صادق کوشکی، در همایش لانهی جاسوسی از تبعات سکوت در برابر توافقات ژنو عنوان کرد و البته در ادامهی آن نیز امام جمعهی بندر گز با بیان مطالبی راجع به حجاب از خواصی که سال 1365 حجاب را برای زنان ضروری میدانستند و موافق با برخورد با بدحجابان بودند ولی الان موضعگیری متفاوتی دارند، انتقاد کرد.
به دنبال این اظهارات، عدهای از دوستداران دلولپسان، هفدهم اردیبهشت ماه برای حجاب و عفاف در میدان فاطمی تجمعی برگزار کرده و بیانیهای را قرائت کردند که در متن آن خواهان شکایت از بدحجابان توسط مدعی العموم، تاسیس دادسراها و شعباتی برای برخورد با بدحجابی، اجرای قانون مجازات اسلامی و انجام کارهای فرهنگی جدی در اماکن بازپروری و زندانها هستند. تجمعی که فاقد مجوز بودن آن، در هر دو طرف، بحثهایی انتقادی را پیش کشید.
در این میان یکی از مهمترین اقداماتی که دلواپسان برای رفع دلواپسیهای فرهنگی خود انجام دادند، جلوگیری از برگزاری یک کنسرت موسیقی سنتی در یزد بود. به موجب آن در هجدهم و نوزدهم اردیبهشت ماه، کنسرت وحید تاج بدون حضور خودش روی صحنه، نصفه و نیمه برگزار شد!
از دیگر مواضع فرهنگی دلواپسان که در تجمعی در اصفهان خود را «دلاوران دلواپس» نامیدند، ترس از بازسازی روحیهی اشرافیگری در جامعه در دورهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حاضر اعلام شده است. آنها میگویند کشور با شیب ملایمی به سمت غربی شدن میرود.
چهرههای دلواپس:در اسامی دلواپسانی که در همایشها شرکت کرده یا عکسشان در پوسترها موجود است، معدود چهرههای فرهنگی هم دیده میشوند، چهرههایی که غالبا پرجنجال و پرحاشیه بودهاند.
*سیدمحمد حسینی
به نظر میرسد که مهمترین چهرهی دلواپس فرهنگی، سیدمحمد حسینی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - چهار سال پایانی ریاست جمهوری محمود احمدینژاد باشد.
او تعطیلی خانهی سینما و جبههگیری علنی در قبال سینماگران، توقیف و لغو مجوز 48 روزنامه و نشریه، تعلیق فعالیتهای چند انتشارات مانند نشر چشمه، سختگیری در اعطای مجوز انتشار به کتابها، جلوگیری از حضور تعدادی از ناشران در نمایشگاه کتاب و مواردی از این دست را در کارنامهی کاری خود دارد.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از روی کار آمدن، از وجود لیست سیاه در حوزهی کتاب در زمان وزارت حسینی خبر داد.
بنابر آنچه گفته شد، به نظر میرسد که جنس دلواپسیهای وزیر ارشاد سابق که بیش از فرهنگ به حوزهی ارشاد از نوع خود علاقهمند است نیز مشخص است. احتمالا اکنون با روی کار آمدن دولت جدید، با بازشدن خانهی سینما، بهبود وضعیت ممیزی و انتشار کتاب و برطرف شدن مشکلات برخی انتشاراتیها مانند چشمه و ایجاد شدن فضای بهنسبت جدید برای مطبوعات، حسینی نیز به جمع دلواپسها پیوسته است.
*سیدمسعود شجاعی طباطباییاو کاریکاتوریست است و در حوزهی کاریکاتور چهرهی بهنسبت شناخته شدهایست. البته این شهرت بیش از کیفیت کار هنری او مدیون مسوولیتهای فراوانی است که در امور مربوط به کاریکاتور به عهده داشته است.
طباطبایی تا کنون سردبیری مجلهی کیهان کاریکاتور و مجلهی بینالمللی ایران کارتون، مدیریت خانهی کاریکاتور ایران، عضویت در هیئت داوران چند نمایشگاه ملی و بینالمللی، تدریس در دانشگاه و همچنین مسوولیت واحد کاریکاتور حوزهی هنری را به عهده داشته است. بنابراین میتوان گفت که یک تنه بار اغلب مسوولیتهای مربوط به کاریکاتور ایران را به دوش میکشد و البته منتقدین معتقدند که علاقهای هم ندارد که اندکی از اینبار را با کسی تقسیم کند.
او داوری جشنوارههای ملی و بینالمللی متعددی را هم به همین واسطه، به عهده داشته و البته جوایز متعددی را هم دریافت کرده است. برخی معتقدند که همهی این افتخارات به خاطر وابستگیهای سیاسی و انحصاری او است که با تکیه کردن بر مسند ریاست خانهی کاریکاتور عاید او شده است و برخی کاریکاتوریستها هم معتقدند که یکی از موانع تشکیل انجمن صنفی کاریکاتوریستها، افرادی مانند او هستند.
از فعالیتهای مهم طباطبایی به دبیری جشنوارهی بینالمللی کاریکاتور برای هولاکاست و انتقاد شدید به محکومیت کاریکاتوریست اراکی به 25 ضربه شلاق برای کشیدن تصویر یک نمایندهی مجلس، میتوان اشاره کرد.
یکی دیگر از اتفاقات مهم دیگری که دربارهی شجاعی افتاد انتشار کاریکاتوری جنجالآفرین در نشریهی کیهان کاریکاتور با سردبیری او بود که موجب تعطیلی این نشریه شد. محتوای این کاریکاتور دربارهی مد و لباس بود که ذهن برخی افراد را به سمت تصویر حضرت یوسف(ع)، در محفلی که زلیخا با شرکت زنان مصر ترتیب داده بود، میبرد.
این کاریکاتور با واکنش تند منتقدان مواجه شد و این واکنش حسین شریعتمداری- سرپرست موسسهی کیهان-را مجبور به عذر خواهی کرد. البته او ضمن پوزش بیان کرده بود که شجاعی در زمان درج این کاریکاتور در بیمارستان بستری بوده است، وگرنه این کج سلیقگی صورت نمیگرفت.
خبرنگار ایسنا چندینبار برای گفتو گو دربارهی علل و جنس دلواپسیهای شجاعی طباطبایی با او تماس گرفته است ولی یا پاسخی دریافت نکرده است.
*محمدصادق کوشکییکی از چهرههای دلواپس فرهنگی محمد صادق کوشکی است. به نظر میرسد که او در چند سال گذشته، همیشه در عرصهی فرهنگ دلواپس بوده است. درواقع فعالیتهای فرهنگی او از زمانی نمود یافت که اظهاراتش دربارهی فیلم «من مادر هستم» مطرح شد. او در جریان اکران فیلم و اعتراضاتی که انصار حزبالله به وزارت ارشاد کردند، اظهار کرد که تحصن اعتراضآمیز در برابر وزارت ارشاد مصداق عمل به بند "م" وصیتنامه امام (ره) است.
او در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد بارها سینماییها و البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نقد کرده بود و گویا گفته است دوران مطلوب سینمای بعد از انقلاب را فقط در زمان وزارت سیدمحمد خاتمی میداند.
گله از ارسال فیلم گذشتهی فرهادی به اسکار، مقایسهی رسوایی دهنمکی با فیلمفارسی و تشبیه کاخ جشنوارهی سینمایی فجر به سالن مد و آرایش، از اظهارات جالب او دربارهی مقولات فرهنگی است.
بنابر آنچه گفته شد، دلولپسیهای فرهنگی کوشکی در دورهی وزارت سیدمحمد حسینی که از جانب منتقدان به سانسور و ممیزی بیش از حد آثار متهم بود، پررنگتر از وزارت ارشاد دولت حاضر به نظر میرسد. بنابراین شاید کوشکی برای رسیدن به آرامانشهر فرهنگی خود راه درازی داشته باشد؛ راهی که بعید به نظر میرسد حتی با روی کار بودن دوستان دلواپس دیگرش مانند حسینی این دلواپسیها برطرف شود.
*وحید یامینپور
یامینپور را به سختی میتوان یکی از دلواپسان فرهنگی به حساب آورد. شاید مهمترین فعالیت فرهنگی او اجرای تلوزیونی برنامهی تلویزیونی «دیروز، امروز، فردا» بود. برنامهای جنجالی و پر سرو صدا که بعد از انتخابات 88 از تلویزیون پخش میشد و از طرف منتقدان متهم بود که یکجانبه اصلاحطلبان را نقد میکند بدون اینکه به آنها برای دفاع از خود فرصت دهد.
او پس از مدتی از اجرای این برنامه برکنار شد و قرار بود که برنامهای دیگری با عنوان «رو به فردا» را به آنتن ببرد که آن نیز اجرا نشد. بعد از این جریان یامینپور در نقد سیاستهای صدا و سیما سخنانی گفت و انتقاد کرد که رسانهی ملی با وجود دریافت بودجهی بالا، گامهای مناسبی را برای تولید برنامههای ارزشی برنمیدارد.
یکی دیگر از فعالیتهای فرهنگی یامینپور، روزنامهنگاری است و در این راستا نیز قلم زدن در سایت رجانیوز و روزنامهی 9 دی را در کارنامه خود دارد. یکی از فعالیتهای جنجالآفرین او، نوشتن مطلبی دربارهی روزنامه و روزنامهنگاران در وبلاگ شخصیاش بود که در آن روزنامهها را به علوفههای طویله برای حیوانات مدرنی که چرخ آسیاب تاریخ بشریتاند، تشبیه کرده بود.
همه دلواپسند، حتی جنتی!یکی دیگر از دلواپسان فرهنگی، علی جنتی است! او که متهم اصلی دلواپسیهای فرهنگی این جریان است، چندی پیش به این موضوع واکنش نشان داد.
او هم ابراز دلواپسی کرد، ولی گفت که دلواپسیهایش متفاوتتر از آن چیزی است که دلواپسان مطرح کردهاند. گفت که نگران است چون با وجود بیش از سه دهه پای فشردن بر ارزشهای اسلامی شاهد دروغپردازی، اتهامات ناروا و جریانسازی افراد و گروههای سیاسی علیه یکدیگر نه به عنوان یک منکر و گناه کبیره، بلکه به عنوان یک عمل معروف و پسندیده در جامعه هستیم.
او گفت نگران است که برخی از رسانهها و مطبوعات و پایگاههای خبری مرتزق از بودجه عمومی کشور با جعل، تحریف و گزینش اخبار و گزارشها، اذهان عمومی را نسبت به روند فعالیتهای فرهنگی در کشور دچار تشویش کردهاند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار کرد که نگران سقوط اخلاقی جامعه بویژه از سوی کسانی هست که بیش از دیگران باید پاسدار ارزشهای اخلاقی و اسلامی باشند.
او هم برای وضعیت حجاب ابراز نگرانی کرد و گفت که با وجود تمامی تلاشهای دستگاهها و نهادهای فرهنگی در بیش از 35 سال گذشته، شاهد گسترش بدحجابی و جریحهدار شدن عفت عمومی و دور شدن از معیارهای اسلامی هستیم. پس بهتر است که به جای راه انداختن کمپین و ایراد سخنرانیهای آتشین، دست به دست هم دهیم و مشکلات کشور را بسازیم و در این برههی خطیر و حساس کشور را بسازیم و به سمت آرمانهای بلند جمهوری اسلامی ایران حرکت کنیم.