آفتابنیوز : آفتاب: اعتماد نوشت: محاكمه مردي كه چهار عضو خانوادهيي را با انگيزه سرقت به قتل رسانده و اجساد آنها را در غرب كشور رها كرده بود در شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد. قاضي حسين اصغرزاده، رييس شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران در حالي رسيدگي به اين پرونده را آغاز كرد كه متهم اين پرونده تاكيد داشت مرتكب قتلها نبوده است و منكر جنايت شد.
پروندهيي كه ديروز در دادگاه كيفري پيش روي پنج قاضي دادگاه قرار داشت مربوط به اتفاقاتي است كه 23 ارديبهشتماه پارسال روي داده است. براين اساس قاضي محاكمه فردي به نام «اصغر» را آغاز كرد كه متهم است «محمدرضا» و همسر او به همراه دو پسردوقلويشان را به قتل رسانده است.
جنايت چگونه فاش شد؟ماجراي قتل «محمدرضا» كه كارمند بانك بود وقتي برملا شد كه برادرش با طرح شكايتي از ناپديد شدن برادرش و خانواده او خبر داد. كارآگاهان پليس در ملارد كرج تحقيق درباره اين مرد و همسرش كه دو پسر هشت ساله داشتند را با ردزنيهاي محلي آغاز كرد. كارآگاهان براي بررسيهاي بيشتر فرضيه خصومت شخصي و مشكلات كاري را براي ردزني اين مرد و خانوادهاش محور كار خود قرار دادند اما همسايهها از محمدرضا به عنوان فردي آرام ياد ميكردند.
در همين حال تيم جنايي ردي را بهدست آورد كه نشان ميداد اين خانواده به همراه فردي به نام «اصغر» براي ديدن زميني به محدوده خارج از شهر رفتهاند. با اين رد، پليس توانست اصغر را شناسايي و دستگير كند. اصغر بعد از دستگيري در اعتراف به قتل گفت: «من ميدانستم محمدرضا در زمينه خريدوفروش عتيقه كار ميكند. حدس ميزدم پول زيادي داشته باشد و بتوانم با سرقت از او ثروتمند شوم براي همين باب دوستي را باز كردم و وي را به بهانه خريد عتيقه به شهرستان بيجار كشاندم.»
متهم ادامه داد: «قبل از سفر با سه نفر صحبت كرده و آنها پذيرفته بودند به من براي اجراي نقشهام در ازاي دريافت پول كمك كنند. بعد از اينكه قرارهاي اوليه گذاشته شد من و اصغر همراه دو پسر و همسرش راهي بيجار شديم و من او را براي انجام معامله به باغي كشاندم. در آنجا بههمراه سه همدستم به اين زوج حمله كرديم و دست و پاي آنان را بستيم و توانستيم مبلغ 16ميليونتوماني را كه محمدرضا همراهش آورده بود، به چنگ بياوريم بعد با تهديد اين زوج كارت عابربانك و رمز آن را از آنها گرفتيم و ششميليونتومان ديگر را هم از اين طريق به حساب خودم واريز كردم. بعد از آن محمدرضا و همسرش را با استفاده از طناب خفه كردم و اجسادشان را در مزارع گندم جاده بيجار- همدان انداختم.»
متهم به قتل درباره سرنوشت دوقلوها نيز گفت: «ما بعد از كشتن پدر و مادر آنها دست و پاي هردو نفرشان را بستيم و آنها را در صندوق عقب خودرو گذاشتيم و به سمت تهران حركت كرديم اما وقتي بهمقصد رسيديم، متوجه شديم آنها به دليل نرسيدن هوا فوت شدهاند براي همين اجساد آنها را نيز رها كرديم.»
محاكمه آغاز شدبا شروع جلسه دادگاه نماينده دادستان با تشريح كيفرخواست گفت: در اين پرونده اصغر 29 ساله متهم به مباشرت در قتل چهار نفر از اعضاي يك خانواده است. وي همچنين متهم به حمل سلاح و آدم ربايي بوده و سه همدست وي به نامهاي امير، مجيد و ميلاد متهم به مشاركت در آدم ربايي هستند. با توجه به هولناك بودن اين جنايت درخواست دارم متهمان در ملأعام مجازات شوند. در ادامه اولياي دم در جايگاه قرار گرفته و براي قاتل درخواست قصاص كردند.
سپس قاضي اصغرزاده با تفهيم اتهام به اصغر از او خواست به دفاع از خود بپردازد.
او پس از قرار گرفتن در جايگاه با رد اتهاماتش اظهار داشت: فقط اسلحه متعلق به من بود و من مرتكب هيچ قتلي نشدهام. مرتضي همسايه ما و در كار خريد و فروش عتيقه بود. من به بانه رفته و از آنجا جنس ميآوردم. مرتضي يك روز سراغ من آمد و گفت: براي معامله يك مجسمه عتيقه قصد رفتن به بانه را دارد و از من خواست تا او را همراه خود ببرم. روز حادثه براي اينكه ماموران به ما مشكوك نشوند او همسر و فرزندانش را همراه خود آورد. در طول مسير با افرادي تماس تلفني داشت و درخصوص معامله عتيقه صحبت ميكرد. من آنها را به يك مسافرخانه بردم كه در آنجا دو پسر به نامهاي جبار و يوسف با يك دستگاه خودروي زانتياي سفيدرنگ سراغ من آمده و از من خواستند مرتضي را ربوده و تحويل آنها دهم.
قرار بود براي اين كار 50 ميليون تومان دستمزد بگيرم ابتدا مخالفت كردم اما وسوسه پول باعث شد با آنها همكاري كنم. در قهوهخانه با سه متهم ديگر پرونده آشنا شدم و قرار شد در برابر پرداخت 500 هزار تومان به هر كدام از آنها در اين قتل به من كمك كنند. ما مرتضي را ربوده و به بيابان برديم كه در آنجا قرار بود جبار و يوسف از او يك چك گرفته و رهايش كنند اما وقتي به خودم آمدم او را به قتل رسانده بودند. رسيدگي به اين پرونده همچنان ادامه دارد.