کد خبر: ۲۵۲۴۳۹
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۵
معنای صلح برای تندروها، ذلّت است

هاشمی رفسنجانی: افراطی ها از فهم امام حسن(ع) عاجزند

اینها همیشه از فهم مصلحت عاجز بوده و خواهند بود،اینها نه مصلحت صلح حدیبیه پیامبر(ص) را فهمیدند و نه حکمت صلح امام حسن(ع) را و نه مصلحت شناسی امام راحل (ره) را در پذیرش قطعنامه 598 مگرهمین جماعت ساده اندیش نبودند که به پیامبر خدا(ص) در ماجرای صلح حدیبیه گفتند: ما را خوار و خفیف کردی؟!
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: آیت الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با سایت شخصی خود با بیان اینکه جهل افراطی ها درباره مصلحت و صلح تاریخی است، تاکید کرد: من هم حقیقتا فتح را  در پذیرش قطعنامه 598 دیدم .یعنی ما با یک شگرد دیپلماتیک به گونه ای رفتار کردیم و شرایط را فراهم کردیم که همان هایی که در سازمان همیشه علیه ما رای می دادند این بار به نفع ما رای دادند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ در گزیده سخنان ایشان در این مصاحبه آمده است :

خاطره ای از یکی از اسرا دیدم که حق مطلب را بخوبی بیان کرده بود ،او در خاطراتش نوشته که پشت سیم های خاردار ایستاده بودیم و به تلویزیون عراق گوش می دادیم.صدر خاطره آن آزاده این جمله صدام بود که که در جواب من نوشته بود .حرفی که این آزاده زد واقعیت ها را در همان خاطره کوچک بدرستی مشخص کرده است . یعنی بعد از پذیرش قطعنامه تا آن روز فضای تلخی بر خیلی از رزمنده ها ، اسرا و خانواده شهداء حاکم بود که ما چکار می کنیم ؟ امآ وقتی آن جمله را شنیدیم همه فهمیدیم که نظام در حال انجام دادن چه تدبیری است و به این صورت پیش برد که  آنها از پشت خبر نداشتند و ما هم خیلی در جایی نگفتیم و باز هم نمی گوییم .مرحله بعدی آن هم بسیار مهم بود که جه بر سر صدام بیاید و اینکار را هم خداوند کرد و حقانیت و مظلومیت و مقاومت ما هم در آن بی نقش نبود ولی لازم نیست از نقش خودمان در اینجا خیلی صحبت کنیم .

همه می دانستیم که غربی ها و روسها آماده اند همه چیز را بدهند برای اینکه ما بترسیم و آتش بس را قبول کنیم . با این شرایط مصلحت روشن شد . اینکه بپذیریم یا نه و برای امام تلخی داشت و مانند جام زهر بود ، مربوط به مسائل بعد می شود که چطور به مردم بگوییم ؟  گفتن آن به رزمنده هایی که در جبهه هستند و خانواده شهدا و جانبازان حقیقتا برای امام تلخ بود . تا نتیجه این کار روشن شود مدتی زمان لازم دارد . پس مسئله مصلحت همیشه اینگونه است . یعنی وقتی که انسان به خاطر مصلحت یک کار خلاف مسیر عادی انجام می دهد ، در آن لحظه مشکلاتی دارد .

 واقعا پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شبیه صلح حدیبیه پیامبر(ص) بود . در آنجا همان حالت بود . صلح امام حسن (ع) هم همین طور بود . تندروهایی بودند که حتی لقب مذّّل المومنین به امام حسن (ع) دادند ، بنابراین فکر می کنم این بحث جای خودش را داشت . امام(ره) فرمانده کل قوا بودند و اختیار اعلام جنگ و صلح با فرماندهی قواست . من هم جانشین بودم . آقایان دیگر هم صاحبنظر و مشاور بودند . ادله هم روشن بود و امام به لحظه لحظه جنگ آشنا بودند.

 اینکه چرا برخی ها سعی می کنند که پایان فاتحانه دفاع مقدس به عنوان " جشن ملی پیروزی "  مطرح نشود ، ادله ای دارد که به موقع به آنها می پردازیم . شما سخنان امام را درباره تحلیل های گوناگون پایان جنگ را ببینید ،من هم همان موقع سخنرانی و تحلیلی را گفتم که این سوره فتح بعد از پیروزی بر مشرکان و گرفتن مکه و فتح مکه نازل نشده ؛بلکه برای صلح حدیبیه نازل شده است . پس از صلح حدیبیه خیلی از کسانی که در آنجا حاضر بودند گریه می کردند و می گفتند که در مقابل مشرکین کوتاه آمدیم و ضعیف شدیم ،این موضع تا آنجا بود که پیامبر خدا (ص) وقتی می خواستند صلح نامه بنویسند،بعضی کلمات خودشان را به خواست آنها عوض می کردند. ولی آن موقع سوره فتح نازل می شود و خداوند " انّا فتحا لک فتحا مبینا " را می گویند.من هم حقیقتا فتح را همین جا می دیدم .یعنی ما با یک شگرد دیپلماتیک به گونه ای رفتار کردیم و شرایط را فراهم کردیم که همان هایی که در سازمان همیشه علیه ما رای می دادند این بار به نفع ما رای دادند. به این نرمش نمی گویند . ما که چیزی به آنها ندادیم . بلکه متجاوز نامیدن " صدام " را از آنها گرفتیم .

* تاریخ انجام این مصاحبه مربوط به سال 1391 است.   
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین