آفتابنیوز : 
در حالي كه مسخدوف بارها براي جلب رضايت روسيه در جهت مذاكره درباره توافق صلحي كه بتواند امنيت مردم چچن را تضمين كند تلاش كرده بود، با سايف روشن كرده كه هيچ تمايلي به همزيستي مسالمتآميز با روسيه ندارد. ولي احتمال ميرود كه ديگران در ماههاي آينده به دليل موضع با سايف وي را مورد چالش قرار دهند يا بهطور مستقل از وي وارد عمل شوند.
به گفته «راسلان آشف» رئيس جمهور سابق اينگوش كه در جريان گروگانگيري سپتامبر گذشته در شهر بسلان در اوستياي شمالي با يكي از آنها مذاكره كرده بود، مذاكرات با رهبران جديد مقاومت بالقوه بهطور قابل توجهي سختتر از مذاكره با مسخدوف و دستياران وي است، البته با اين فرض كه رهبري روسيه با چنين گفتوگوهايي موافقت كند.
آشف در يك مصاحبه كه ماه گذشته در «نووايا گازتا» منتشر شد هشدار داد كه تلقي كردن نسل جديد مبارزان بهعنوان وحشيها غلط است و افزود كه آنها سياستمداراني با ايدئولوژي جوان و تهاجمي هستند و علاوه بر آگاهي كامل به تكنولوژيهاي پيچيده مسلح هستند. براي بيان دقيقتر ميتوان گفت اسلام رادیکال براي نسل جديد شبه نظاميان بعداز مسخدوف يك نيروي محركه فوقالعاده قويتر است.
مرگ مسخدوف همچنين آخرين محدوديتها و بازدارندگيها درباره حمله به غيرنظاميان روسي را از بين ميبرد و جنگ را به وراي مرزهاي چچن ميكشاند. تا همين اواخر، مسخدوف تأكيد كرده بود كه نيروهاي وي از كنوانسيون جنگ افزار ژنو مبنيبر خودداري از كشتن غيرنظاميها پيروي كنند و از حملات تروريستي در جاهاي ديگر فدراسيون روسيه پرهيز كنند.
پیش از مرگ خود در ارتباطي با سرويس امنيتي شمال قفقاز اعلام كرد كه ممكن است به عنوان تنها راه براي افزايش فشار عليه روسيه براي خاتمه جنگ ممنوعيت گسترش مبارزات به ساير جمهوريهاي شمال قفقاز را لغو كند.
مسخدوف به ظهور تشكيلاتهاي شبه نظامي خود مختار در داغستان، اينگوش و كاباردينو – بالكاريا اشاره می كرد. اين نهادها همگي با باسايف در ارتباط هستند و بعضي از آنها تحت نظر اين رهبرچچني آموزش ديدهاند كه مسؤوليت چندين اقدام تروريستي از جمله گروگانگيري بسلان، گروگانگيري تئاتر مسكو در اكتبر 2002 و قتل «احمد حاجي قديراف» رئيس جمهور طرفدار مسكوي چچن در مي 2004 را پذيرفته است.
در حالي كه مرگ مسخدوف ميتواند قطعاً به افزايش مقاومت در شمال قفقاز به محض آغاز بهار منجر شود، اين حادثه ممكن است وابستگي مسكو را به نهادهاي نظامي طرفدار روسيه در چچن از جمله گارد ويژه رياست جمهوري منتصب توسط «رمضان قديران» معاون اول نخستوزير، پسر احمد حاجي و البته منفورترين مرد چچن، تقويت كند.
«ولاديمير پوتين» رئيس جمهور روسيه تقريباً بهطور آشكار قديراف را معتبرترين و قابل اعتمادترين منبع اطلاعات «عيني» درباره وضعيت «واقعي» چچن تلقي ميكند. علاوه بر اين، اين واقعيت كه سرويس امنيتي فدرال روسيه (FSB) براي كشتن مسخدوف وارد عمل شد احتمالاً بهعنوان يك محرک اضافه براي قديراف خواهد بود كه قسم خورده باسايف را به قتل برساند. از نظر وي باسايف تنها چهرهاي است كه ميتواند مقاومت آتي در شمال قفقاز را كنترل و هماهنگ كند.
سؤال اصلي كه در اين ميان احتمالاً بيجواب خواهد ماند اين است كه آيا FSB محل اختفاي مسخدوف را از قبل ميدانسته ولي تصميم گرفته وي را در زمان فعلي به قتل برساند يا اينكه به وي خيانت شده است.
مسخدوف كه در سال 1951 در خارج از چچن در قزاقستان متولد شد در اواخر دهه 1950 با خانوادهاش به چچن بازگشت و براي حضور در نيروهاي مسلح شوروي اقدام كرد. وي بدون ترديد ركن اصلي تحولاتي است كه در دهه گذشته در چچن رخ داده كه در اين ميان ميتوان به قتل «جوهر دودايف» رئيس جمهور در آوريل 1996 اشاره كرد.
مسخدوف به عنوان رئيس ستاد مشترك ارتش چچن با «الكساندر لبد» دبير شوراي امنيت روسيه درباره دو موافقتنامه مذاكره كرد كه به جنگ 96-1994 خاتمه داد و راه را براي عقب نشيني نيروهاي روسيه و انتخاب مسخدوف بهعنوان رئيس جمهور چچن در ژانويه 1997 باز كرد.
ولي تقريباً از ابتدا مسخدوف مورد چالش قرار گرفت و بهطور عمد توسط رقباي بيرحمتر و سطحيتر از جمله باسايف مورد چالش قرار گرفت كه پيشنهاد بيمارگونه وي براي تهاجم به داغستان در همسايگي در تابستان 1999 به كرملين بهانه آغاز جنگ جديدي را داد.