آفتابنیوز : آفتاب: "عصر ایران" با این مقدمه در ادامه مینویسد: هم اکنون نزدیک یک سال از آغاز به کار حسن روحانی در جایگاه رئیس جمهور و تغییر سیاست های هسته ای و مسؤولان تیم مذاکره کننده هسته ای ایران می گذرد. تیم جدید در این مدت توانسته توافق موقت ژنو را با گروه 1+5 در آذرماه گذشته ثبت کند و هم اکنون نیز مذاکرات را تا آذر ماه آینده در تلاش برای کسب توافق نهایی ادامه می دهد.
براساس توافق ژنو ایران ضمن حفظ غنی سازی 5 درصدی، غنی سازی 20 درصدی را تعلیق کرد و متعهد شد طی 6 ماه از توسعه فعالیت های هسته ای خود پرهیز کند و در مقابل، گروه 1+5 نیز متعهد به عدم اعمال تحریم های جدید و آزادسازی 4.8 میلیارد دلار از پول های بلوکه شده تهران شد.
به نظر می رسد هم اکنون و با گذشت یک سال از آغاز به کار حسن روحانی بتوان میان تیم های مذاکره کننده ایران به سرپرستی سعید جلیلی در دوران محمود احمدی نژاد و محمدجواد ظریف در دوران پس از 24 خرداد مقایسه و ضمن احترام به تیم قبلی و پاسداشت تلاش های آنها که قطعاً صادقانه بوده است ، موارد زیر را مطرح کرد:
- در طول مذاکرات در دوره جلیلی، روز به روز تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال می شد. یعنی آمریکا، اتحادیه اروپا، شورای امنیت سازمان ملل متحد و دیگر کشورها همزمان با ادامه مذاکره با طرف ایرانی در حال تصویب و اعمال تحریم های جدیدی علیه بخش های مختلف کشورمان و در راس آنها نفت و بانک و بیمه و حمل و نقل کالا بودند اما در دوره مذاکرات به سرپرستی ظریف، این روند متوقف شده و دیگر شاهد تصویب و اعمال تحریم های جدیدی علیه ایران نیستیم.
هر چند فعالیت های هسته ای ایران در آن دوره در حال افزایش بود اما این روند تماما براساس نیاز ایران نبود بلکه با هدف امتیازگیری در مذاکرات انجام می شد این در حالی است که هم اکنون فعالیت های هسته ای به صورت نسبی براساس برنامههای فعلی و آتی هستهای انجام می شود.
شاید یکی از علل این امر ،تفاوت در سطح توانمندی ها و نوع نگرش های جلیلی و ظریف باشد که اولی تا قبل از دبیری شورای عالی امنیت ملی، هیچگاه در رده دیپلمات های ارشد نبود و به لحاظ شغلی ، نگاه امنیتی به موضوع داشت اما دومی، دیپلماتی است که سال ها در نیویورک در عالی ترین سطوح کار کرده و حتی برخی از سخنرانی های دیپلماتیک وی به عنوان متن های استاندارد دیپلماتیک مورد توجه محافل دیپلماتیک است و نقطه دید او ، نه صرفاً امنیتی که دیپلماسی است.
- در دوره جلیلی بحث با طرف های خارجی بر سر پذیرش اصل غنی سازی اورانیوم در خاک ایران بود ولی طرف های خارجی به هیچ وجه با فعالیت سانتریفیوژها و غنی سازی در خاک ایران موافقت نمی کردند علاوه بر این، شورای امنیت سازمان ملل متحد هم در قطعنامه ای رسما خواستار توقف غنی سازی ایران شد اما هم اکنون و در دوره مذاکرات ظریف، طرف های خارجی به صورت شفاف، غنی سازی در خاک ایران را پذیرفته اند و چانه زنی بر سر حجم و کیفیت و ضریب جدا سازی ادامه دارد.
- در دوره جلیلی، به دلیل اعمال تحریم های شدید، جوی از ناامیدی و سردرگمی بر اقتصاد ایران حاکم شده بود که تاثیرات سوء آن بر وضعیت اقتصادی و معیشتی مشهود بود اما در دوره ظریف به دلیل توقف اعمال تحریم های جدید و تعلیق بخشی های از تحریم های قبلی، علایم بهبود شرایط اقتصادی کشور مشاهده می شود،هر چند که تا ملموس شدن آن برای عموم مردم راهی طولانی در پیش است.
در دوره ظریف نه تنها تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال نشد بلکه تسهیلاتی از جمله آزادسازی بخشی از پول های بلوکه شده ایران و تعلیق بعضی از تحریم ها برای بهبود اقتصاد ایران به دست آمد.
در دوره مذاکرات جلیلی، به دلیل اعمال تحریم های جدید، بخش های بیشتری از پول های ایران توقیف و مسدود می شد اما در دوره ظریف هم زمان با ادامه مذاکرات، پول های بلوکه شده ایران در حال آزاد شدن هستند همان پول هایی که در دوره مذاکرات جلیلی بلوکه و توقیف شده بودند.
- یکی از مهم ترین بخش های اعمال محدودیت علیه اقتصاد ایران در دوره قبلی کاهش فزاینده صادرات و تولید نفت ایران بود. براین اساس هر چه مذاکرات ایران و 5+1 ادامه می یافت مقدار و نسبت کاهش صادرات و تولید نفت ایران نیز کمتر و کمتر می شد. به گونه ای که به دنبال تحریم های شدید آمریکا و اتحادیه اروپا، صادرات نفت ایران از 2.5 میلیون بشکه در روز به زیر یک میلیون بشکه و حتی حدود 800 هزار بشکه در روز رسید. قطعا اگر آن روند ادامه می یافت امروزه صادرات نفت ایران به صفر می رسید اما برخلاف آن دوره، از زمان توافق ژنو در آذرماه گذشته تاکنون صادرات نفت ایران در سیر صعودی به بیش از یک میلیون بشکه در روز افزایش یافت.
- در دوره جلیلی،گاه بیش از آنکه تمرکز بر سر مسائل اصلی یعنی پرونده هسته ای و تحریم ها علیه ایران باشد بحث و جدل درباره مسائل حاشیه ای و فرعی مانند محل مذاکرات مطرح می شد. هفته ها و ماه ها ایران و اتحادیه اروپا درباره مسائلی مانند برگزاری مذاکرات در آلماتی و بغداد یا ورود به موضوعاتی مانند وضعیت سوریه و بحرین در حال تماس و تبادل نظر بودند و وقت می گذراندند،اما اینک دو طرف تمام دقایق مذاکره را به موضوع اصلی می پردازند.
- تسلط کامل رئیس مذاکره کنندگان ایرانی(ظریف) و اعضای تیم بر زبان انگلیسی باعث شده است تبادل نظرها و چانه زنی ها و انتقال بهتر مفاهیم به صورت مستقیم و سریع و بی نیاز از مترجم صورت گیرد. حال آن که در دوره قبل این گونه نبود و کسانی که بر ریزه کاری های زبان مسلط اند می دانند که همواره در انتقال از طریق ترجمه ، بخشی از مفاهیم و حس ها ، از بین می روند.
- از منظر داخلی هم می توان گفت که تقریباً تمام تریبون های رسمی در داخل کشور ، در دوران جلیلی حامی وی بودند و هر چند که مذاکرات وی ، کشور را با شرایط تحریمی بیشتری مواجه می کرد، در داخل از او تقدیر می کردند ولی وقتی مذاکرات ظریف و همکارانش دریچه هایی از تنش زدایی را گشوده و بخش کوچکی ازاموال ایرانیان را آزاد کرده ،همان ها دلواپس شده اند و جالب این که یکی شان اساس مذاکره را زیر سوال برده و گفته که چرا این ها به جای دعا و توسل ، با دشمنان سر میز مذاکره نشسته اند؟!