آفتابنیوز : آفتاب: عامل این جنایت فجیع که در گرداب سوء ظن و اختلافات خانوادگی، دست به جنایتی تکاندهنده زده بود در حالی آشنایی خیابانی و اعتیاد همسر و فرزندش را انگیزه اصلی این اقدام هولناک دانست که پزشکی قانونی نیز سلامت روانی وی را تایید کرده است.
* چند سال داری؟
۳۰ ساله هستم.
* تا کلاس چندم درس خواندی؟
من شرایط تحصیل نداشتم و هیچ وقت به مدرسه نرفتم.
* شغلت چیست؟
کارگر ساختمانی هستم و بنایی میکنم.
* معتادی؟
نه! اما گاهی اوقات وقتی خیلی خستهام کمی تریاک مصرف میکنم.
* چند سال قبل ازدواج کردی؟
چهار سال پیش با همسرم در خیابان آشنا شدم اما چون من تبعه خارجی بودم خانواده همسرم با ازدواج ما مخالفت کردند، به همین خاطر از او خواستم تا با هم فرار کنیم. همسرم پس از چند روز با این تصمیم موافقت کرد و من برای اینکه خانواده همسرم را در تنگنا قرار دهم، او را از منزل فراری دادم و بدین ترتیب آنها که دیگر چارهای نداشتند شرایط ازدواج ما را فراهم کردند و ما زندگیمان را آغاز کردیم.
* اختلافات شما از کی شروع شد؟
ما از همان ماههای اول زندگی و به خاطر خیلی از مسائل با هم اختلاف داشتیم اما اختلافات ما از یک سال قبل شدت گرفت.
* علت اصلی اختلافات شما چه بود؟
همسرم از چند سال قبل به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرد و وقتی پسرم به دنیا آمد او را هم معتاد کرد چون حال و حوصله گریههای او را نداشت. در این مدت همسرم به فروش مواد مخدر نیز روی آورد و منزلمان به پاتوق مصرفکنندگان مواد مخدر تبدیل شده بود. گاهی تا سپیدهدم بعضی از معتادان در خانه ما مواد مصرف میکردند. در کنار همه این موارد، ارتباط همسرم با مردان غریبه نیز که به منزل ما میآمدند مرا آزار میداد.
* چه شد که تصمیم به قتل همسر و فرزندت گرفتی؟
از قبل تصمیمی برای کشتن آنها نداشتم. همه چیز در یک لحظه و به طور ناگهانی اتفاق افتاد.
* آیا قبل از جنایت مشروبات الکلی و یا مواد مخدر مصرف کرده بودی؟
نه، هیچ نوع موادی مصرف نکرده بودم. از سوی دیگر خوردن مشروبات الکلی را هم حرام میدانم.
* قتل چگونه رخ داد؟
من خیلی زحمت کشیدم تا توانستم با دارو پسر 2.5 سالهام را که آلوده به مواد بود ترک بدهم اما دیگر از این وضعیت خسته شده بودم. آن روز به همسرم گفتم میخواهم از تو جدا شوم اما فرزندمان را به تو نمیدهم. همسرم در پاسخ گفت من هم نمیگذارم پسرم دست تو باشد. وقتی مشاجره ما بالا گرفت پیشنهاد کردم فرزندمان را بفروشیم یا به افرادی که بچهدار نمیشوند بسپاریم ولی او باز هم قبول نکرد. در این هنگام من از بزرگترهای فامیل خواستم همسرم را راضی کنند اما او به فامیل خودش هم جواب رد داد. پس از آنکه بزرگترهای فامیل از منزل ما رفتند من دوباره عصبانی شدم و با کاردکی که دستم بود به سوی او حمله کردم تا فرزندم را از دست او بگیرم اما ناگهان همسرم به طرف من برگشت و کاردک به گلوی پسرم که در آغوش همسرم بود اصابت کرد و گلوی او را برید. وقتی فرزند 2.5 سالهام از آغوش او رها شد و به زمین افتاد من همسرم را روی زمین انداختم و با تکه بزرگ یک شیشه نوشابه که آن را شکسته بودم گلوی همسرم را بریدم و ضرباتی را به دیگر نقاط بدنش فرود آوردم پس از آن وقتی دیدم فرزندم هنوز دست و پا میزند تصمیم گرفتم تا او را از آن وضعیت رها کنم بنابراین او را کشتم و با لباسهای خونین به طرف کلانتری شهید رجایی رفتم و خودم را معرفی کردم.
* الان چه احساسی داری؟
خیلی پشیمانم. حتی طاقت دیدن عکسهای آنها را هم ندارم.
* آخرین خواستهات چیست؟
فقط میخواهم زودتر اعدامم کنند تا بیشتر از این زجر نکشم.
بر اساس این گزارش، سیزدهم اردیبهشت سال جاری قتل فجیع اعضای یک خانواده در خیابان بسکابادی مشهد به قاضی ویژه قتل عمد اعلام شد که بلافاصله قاضی علی موحدی راد تحقیقات خود را درباره این جنایت هولناک آغاز کرد. دقایقی بعد مشخص شد که عامل جنایت که مردی ۳۰ ساله و تبعه خارجی است خود را تسلیم نیروهای انتظامی کرده است. با اعترافات متهم مشخص شد که او همسر و فرزند خردسالش را به خاطر سوء ظن و برخی اختلافات خانوادگی به قتل رسانده است.