کد خبر: ۲۵۷۱۰۵
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۵

پول فروش آثار هنری به جیب چه کسانی می‌رود؟

یک هنرمند پیشکسوت می‌گوید همیشه به برگزاری حراجی‌ها و چوب خوردن آثار و بالارفتن قیمت‌شان مشکوک است.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: پرویز کلانتری در گفت‌و گو با ایسنا، در پاسخ به این سوال که عواید آثار او که در حراجی‌ها فروخته می‌شود- مانند اثری که در حراجی تهران فروخته شد- به چه کسی می‌رسد؟ اظهار کرد: آن اثر من که در آخرین حراجی تهران فروخته شد، در اختیار یکی از مجموعه‌داران بود. بنابراین عواید حاصل از فروش آن به همان مجموعه‌دار می‌رسد. ولی قرار شده است که از آن اثر با توجه به اینکه از مبلغ تعیین شده، بالاتر فروخته شده است، مبلغی هم به من تعلق ‌گیرد. این مبلغ را یا قرار است که برایم بیاورند و یا قرار است که به حسابم بریزند. بعد از حراجی مجموعه‌داری که آن اثر را خریده بود نزدم آمد و از من خواست با یکدیگر عکسی بگیریم.

او افزود: البته من خود همیشه به این فکر می کنم که این حراجی‌ها یعنی چه؟ در غرب هم مهم‌ترینش «ساتبی» لندن است که در آن عتیقه و آثار هنری فروخته می‌شود. در این حراج می‌بینیم آثاری که برای فروش عرضه می‌شوند هی چوب می‌خورد و هی قیمت‌ها بالا می رود. در ایران هم می‌بینیم که آثار بعضی از هنرمندان هی چوب حراج می‌ِخورد و بالا می‌رود و گاهی با قیمت‌های بسیار عجیب و غریب فروخته می‌شوند.

این هنرمند پیشکسوت همچنین گفت: گرچه وقتی یک اثر هنری چوب می‌خورد و قیمتش بالا می رود، خوش به حال هنرمندش است ولی این امر به این معنی نیست که موزه‌ی «مدرن آرت»، متروپولیتن به خاصر قیمت اثر فروخته شده، آن را برای موزه‌ی خود بپذیرد. کارشناسان موزه‌ها بر اساس قواعد و سیاست خودشان کار انتخاب می‌کنند. ممکن است کار فردی را انتخاب کنند که در خیابان هم کسی کار او را نخرد.

کلانتری اضافه کرد: من با این نگاه تردید آمیزی که نسبت به حراجی‌ها داشتم، چندی پیش در یک حراجی که برای کمک به بیماران، در گالری شیرین برگزار شد شرکت کردم. در آن زمان متوجه شدم که مدام چوب می‌زنند و قیمت اثرم به شکل عجیبی بالا می‌رود. و بعد نیز همان اثر با قیمت عجیب و غریبی فروخته شد. با خودم فکر می‌کردم داستان این بازی‌ها چیست؟ در ادامه زنی آمد به من گفت، اثر تو را من و همسرم خریدیم ولی آن را برای «دپو» در انبار نگرفته‌ایم و می‌خواهیم آن را به دیوار خانه‌مان بیاویزیم، ولی با این همه من نگاه تردیدآمیزی نسبت به این حراجی‌ها دارم.

او درباره‌ی هنرمندانی که چندان مطرح نیستند ولی آثارشان در این حراجی‌ها با قیمت نجومی فروخته می‌شود، بیان کرد: احتمالا این هنرمندان اسپانسری دارند که بلد است قیمت آثارشان را بالا ببرد. البته در موارد دیگری هم هست که اثر هنرمندی که فوت کرده‌ است مانند سهراب سپهری با قیمت عجیب و غریب فروخته می‌شود؛ در حالی که روحش هم از این ماجرا خبر ندارد و در شعرش می‌گوید «دل خوش سیری چند؟»

کلانتری با آوردن نقل قولی از پرویز تناولی گفت: تناولی درباره‌ی سپهری می‌گوید زمانی بود که سپهری یک ماشین بزرگ سافاری داشت و البته خودش لاغر و نحیف بود. او ماشینش را نزد مکانیکی به نام حسین آقا می‌برد که ماشین را درست کند. آن مکانیک نمی‌دانست گه از نظر اندازه، چه رابطه‌ای بین سپهری و ماشینش وجود دارد؟ او از سهراب می‌پرسد که تو چه کاره‌ای؟ سهراب می‌گوید، نقاشم. مرد مکانیک می‌پرسد، نقاش ساختمان؟ سپهری پاسخ می‌دهد: خیر؛ «منظره» و «دور نما»، نقاشی می‌کنم. مرد مکانیک از او می‌پرسد چرا یکی از آن‌ها را به من یادگاری نمی‌دهی؟ فردای آن روز درحالی‌که حسین آقای مکانیک زیر جک قرار داشته و روغنی شده بود. سپهری به مکانیکی او مراجعه کرده و می‌گوید برایت یک یادگاری آورده‌ام و به این ترتیب یکی از آثارش را به او هدیه می‌دهد.

او ادامه داد: باید یه این نکته توجه کرد که امروزه کدام نقاش چنین کاری می‌کند؟ سپهری یک فرد شاعر مسلک بود که هرگز فکر نمی کرد بعد از مرگش به آثارش چوب حراج بزنند و با این قیمت بفروشند. امروز مجموعه‌دارانی هستند که مجموعه‌های نفیسی دارند و گالری‌های با شکوهی را می‌گردانند. چندی پیش یکی از مجموعه‌داران به همراه مشاورش که تخصصی در شناسای ارزش آثار هنری دارند به خانه‌ی ما آمد و تعدادی از آثار دلی مرا خرید. بعضی از آثاری که من آن‌ها را بدون قصد فروش ساخته بودم و البته می‌دانستم که مشتری هم نخواهد داشت. جالب است که او این آثار را از من خرید. آثاری که همسرم زمانی نام آن‌ها را گذاشته بود «حیف رنگ، حیف بوم»، چون امیدی به فروش آن‌ها نداشتیم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین