کد خبر: ۲۵۸۳۸۷
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۰
مجری سیما: ما آدم‌های فضولی هستیم

فرزاد حسنی بالاخره از طلاق و جدایی خود سخن گفت

فرزاد حسنی مجری مشهور و البته این روزها خبرساز تلویزیون ایران پنج شنبه صبح مهمان برنامه«رادیو من» بود. او در اولین مصاحبه‌اش بعد از جدایی از «آزاده نامداری» درباره مضرات فضولی صحبت کرد و این که چرا بعضی ها در زندگی دیگران سرک می‌کشند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: رویکرد نوشت: در پی انتشار خبر طلاق دو مجری نامدار که بزودی به یکی از مباحث پرخواننده تبدیل شد، منابع خبری و خوانندگان هنوز درباره این زن و شوهر سابق می‌نویسند و حاشیه‌ها و اتفاقات پس از آن را منتشر می‌کنند. «جام جم سرا» اگرچه سعی کرده تا حد امکان به حاشیه‌های این اتفاق که ممکن است برای هر کسی دیگر نیز پیش بیاید دامن نزد، در پی، به بازنشر مطلبی در این باره می‌پردازد که همکارانمان در «جام جم سیما» آن را منتشر کرده‌اند. این مطلب اگرچه ظاهراً گزارش یک برنامه رادیویی است، اما حسنی در آن با اشاره غیر مستقیم به ماجرای طلاق خود، از رفتارهایی شایع میان بسیاری از ما ایرانیان سخن گفته که اگر قصد تغییر و اصلاح خود را داشته باشیم، خواندنش برای خانواده‌ها و افراد جامعه مفید است.

فرزاد حسنی در این برنامه هم غزل خواند وهم به سوالات مردمی پاسخ گفت. او چندین بار به مطالب سایت های خبری اشاره کرد و تلویحا گفت که همه اخبار و گزارش های منتشر شده را دنبال می کند. مثلا یک بار گفت : «در سایت ها نوشته‌اند من امروز آمده‌ام بازدید تو را پس بدهم.»

در بخشی دیگر از صحبت هایش هم به مهران دوستی گفت: «سایت‌ها عکس من را در عروسی برادرم منتشر کرده بودند. »

فرزاد حسنی در بخشی از برنامه پیشنهاد کرد که یک غزل عاشقانه را با مهران دوستی دو نفره اجرا کنند. او گفت: «من دوست دارم عاشقانه هایمان را با هم تقسیم کنیم. مهران می خواهد به سبک خودش عاشقی کند و من هم به سبک خودم. من و همکار گرانقدرم جناب آقای مهران دوستی روبروی همدیگر نشسته ایم با دو میکروفون مختلف. جفتمان پر از خاطرات عجیب و غریب و تجربه های متفاوت در زندگی هستیم. با دو معنی و نگاه متفاوت از عشق برای شما می‌خواهیم غزل بخوانیم. یک آدمی با فاصله سنی از من (مهران دوستی) و یک آدمی که ممکن است خام تر باشد. ببینید ما دو تا یک غزل عاشقانه را چگونه می‌خوانیم.»

این دو مجری در ادامه برنامه این غزل را خواندند:

کشور آمریکا تاریخ نداشته‌اش را تبدیل به یک تاریخ جهانی می‌کند اما ما بهترین بازیگران و هنرمندانمان را تخطئه می‌کنیم. ما آدم‌های بزرگ را کوچک می‌کنیم

خوب من حیف است حال خوبمان را بد کنیم
راه رود جاری احساسمان را سد کنیم
عشق در حالتی خوب است خوب خوب خوب
پس نباید با اگر یا شاید آن را بد کنیم
دل به دریا میزنم من دل به دریا میزنی؟
تا توکل بر هر آنچه پیش می آید کنیم.
می توانی می توانم می شود نه شک نکن
باورم کن تا نباید را فقط باید کنیم

در ابتدای برنامه مهران دوستی این سوال را مطرح کرد که «چرا بعضی از ما فضولی می کنیم؟» بخشهایی از صحبت‌های «فرزاد حسنی» را در ادامه بخوانید:

*مردم وقتی یک نفر را در فاصله ای از خودشان می‌بینند در عین حال که لذت می‌برند دوست دارند برایش یک اتفاقی بیفتد. وقتی یک نفر که از تو بهتر است برایش اتفاقی می افتد پاسخی می شود برای همه فروخوردگی ها و شکست های تو. انگار تو دیگر برای همه ناراحتی هایت عذاب وجدان نداری. دلت خنک می شود. جیمز دین سه تا و نصفه ای فیلم بازی کرده. به جایگاهش کاری ندارم. هر سال برایش جشنواره می گذارند. این قدر نگهش می دارند. اما ما بهترین بازیگران و هنرمندانمان را تخطئه می کنیم. ما آدم های بزرگ را کوچک می کنیم. کشور آمریکا تاریخ نداشته اش را تبدیل به یک تاریخ جهانی می کند.


*عده‌ای از ما که منظورم اکثریت است زمانی که توفیقی را می‌بینیم در برابرش واکنش نشان می‌دهیم. وقتی محمد اصفهانی و خواجه امیری می‌‌رود بالا که بخواند برایش دست می‌زنیم؛ ولی می گوییم اگر پایش در برود و زمین بخورد چه حالی می کنیم. چقدر دوست داریم فیلم یک نفر دربیاید. یک ترانه ای هم داریم که می گوید «بگیر دست فتادگان را به شکر بازوی پرتوان» . همه دوست دارند دست هم را بگیرند. هر وقت ببینند خدای نکرده مهران سرطان گرفته است همه کمکش می کنند. . اگر بگویند مهران جایزه بهترین گویندگی را در آسیا گرفته است نصف همکاران می خواهند خفه ات کنند.

* فضولی و اظهار فضل یا برای داشتن اطلاعات اضافی است و یا برای اظهار نظرهای بیجا و ما آدم هایی هستیم که منتظر این کارهای بیجا هستیم. یک مقدار گوشمان بیشتر از هوشمان است. دوست داریم همه چیز را بشنویم.

*دوستی پیامک فرستاده که نگویید فضولی؛ ما کنجکاو هستیم. آن فرهاد بود که در کتاب دوم دبستان کنجکاو بود؛ ولی ما فضول هستیم.

*گاهی وقت‌ها خودمان به بعضی‌ها اجازه فضولی می‌دهیم و اجازه می‌دهیم در مسائل شخصیمان دخالت کنند. ما نباید خودمان فضول باشیم و اجازه بدهیم یک عده به خلوت ما ورود پیدا کنند و چیزی بگویند. وقتی در خانه را باز گذاشتی دزد و سگ و گربه با هم داخل خانه می شود.
من برای مرضیه برومند می میرم؛ ولی تازگی چیزهای عجیب و غریب می گوید. مثلا به مهریه مهناز افشار هم کار دارد!

*این را به خاطر خودشیرینی نمی گویم. خیلی وقت ها ممکن است دیگران از من تعریف کنند و بگویند برنامه هایت خیلی پرمخاطب است. به خدا وقتی کار قدیمی ها را گوش می‌کنم می‌فهمم چقدر کم هستم. ملت ایران می‌دانند که من تا به حال به آنها دروغ نگفته‌ام. کارهای قدیمی را گوش می‌کنم؛ می‌فهمم که من چقدر کم و کوچکم. وقتی مهران دوستی در ابراز صدایش این قدر درست عمل می کند، واقعا آدم احساس می‌کند خیلی باید بدود.

*ما وظیفه داریم غم های مردم را در دستگاه خودمان خرد و تبدیل به شادی کنیم. این وظیفه ما مجری هاست.

*من برای مرضیه برومند می میرم؛ ولی تازگی چیزهای عجیب و غریب می گوید. مثلا به مهریه مهناز افشار هم کار دارد!

*آدم قبل از این که بخواهد پیکاسو شود باید کمال الملک شود. خیلی از مخاطبان می گویند ما می خواهیم فن بیانمان خوب شود. فن بیان به چک و چونه و تلفظ ربط پیدا می کند. ما یک فن خطابه هم داریم که آموزش دادنش خیلی سخت است. ما نمی توانیم یاد بدهیم که مردم چطور فکر کنند. واقعا گوینده و مجری کم داریم. نه هر که سر بتراشد قلندری داند.

*مهران دوستی: من و فرزاد حسنی خیلی با هم رفیق هستیم. همدیگر را در اداره و جشنواره می بینیم. همفکر هستیم. تلفن های زیادی راجع به فرزاد شده است. فرزاد گواهینامه رانندگی ندارد. اگر بخواهند شمال بروند ۱۲۰ هزار تومان می دهند با آژانس می روند. واقعا آدم دوست داشتنی است. خیلی خوب حرف می زند
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین