کد خبر: ۲۵۸۷۳۸
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۵

معتمدآریا: نه پاسپورت کشور دیگری را دارم، نه هر بلایی سرم بیاید از ایران میروم

وی گفت: دلیلی برای این کار ندارم، من مال این مملکت هستم و اینجا بزرگ شده‌ام و برایم مالیات داده شده و درس خوانده‌ام و الان وقت پس‌دادن این مالیات است. در واقع دارم تمام هزینه‌ای که مملکتم برای من کرده را به مردمی که بهشان بدهکار هستم، پس می‌دهم.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: فاطمه معتمدآریا به شرق گفت: من هیچ‌وقت الگویم خارج از ایران نبوده. هیچ‌وقت دلم نمی‌خواسته جای فلان هنرپیشه باشم یا روی فرش قرمز بروم یا سوار بر ماشین‌های آنچنانی حرکت کنم.

همیشه دلم می‌خواسته خودم باشم، آدمی که در تهران متولد شده و پدر و مادرش تهرانی‌اند و در شمیران بزرگ شده و دارای مشخصه‌هایی است و در محله‌اش آدم‌هایی هستند که با آنها رفت‌وآمد کرده و سلام و علیک دارد.

من از کره مریخ نیامده‌ام که هنرپیشه شوم، من از همان خیابان حکمت نیاوران آمده و هنرپیشه شده‌ام. آدم‌های آنجا را می‌شناسم و نمی‌توانم فکر کنم باید با بنز آخرین مدل دنبال من بیایند و به‌عنوان یک پدیده عجیب‌وغریب به من نگاه کنند. من که این کار را نکردم، دلم می‌خواهد نسل بعد از من هم به این تصور و باور باشد که خودش از همه جهان مهم‌تر است.

رفتاری که با من می‌کنند باعث می‌شود تمام بچه‌های نسل بعد از من، اولین کارشان این باشد که تا از راه می‌رسند سوییچ ماشین‌های گرانقیمتشان را روی میز گریم بگذارند. اولین کاری که می‌کنند پز دماغ‌های عمل‌کرده و صورت‌های دگرگون‌شده‌شان را بدهند و پز این را داشته باشند که چهارنفر دورشان هستند تا بتوانند از این سینما به آن سینما حرکت کنند. این زایده‌ای است که به‌خاطر رفتارهای ناشایست برخی، برای نسل بعد از ما به‌وجود آمده.

مطمئنم که از شمیرانی که محله بچگی‌ام بوده و در آن مدرسه رفته‌ام و بزرگ شده‌ام و زندگی کرده‌ام هم نمی‌توانم جابه‌جا شوم، چه رسد به اینکه بخواهم از این مملکت جابه‌جا شوم. برای همین نه پاسپورت هیچ کشور دیگری را دارم و نه دلم می‌خواهد که داشته باشم و هر بلایی هم اگر سرم بیاید حاضر نیستم یک‌قدم عقب‌تر بگذارم یا اینکه از اینجا بروم.

دلیلی برای این کار ندارم، من مال این مملکت هستم و اینجا بزرگ شده‌ام و برایم مالیات داده شده و درس خوانده‌ام و الان وقت پس‌دادن این مالیات است. در واقع دارم تمام هزینه‌ای که مملکتم برای من کرده را به مردمی که بهشان بدهکار هستم، پس می‌دهم. نسل بعد از من که می‌آید باید از من یاد بگیرد، پولی را که در این مملکت برایش خرج شده تا پزشک، هنرمند یا نویسنده یا هرکس دیگری شود، برگرداند. هیچ‌کس هم نمی‌تواند مرا وادار کند که کار غیرقانونی انجام دهم. من قانون درونی خودم را دارم و این حکم برایم وجود دارد که در مملکت خودم کار کنم. هیچ منعی ندارم برای کسانی که رفتند و هیچ اصراری هم ندارم که کسی بماند، این قانون من است.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین