آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش ایران، ساعت 12 شب 17 مردادماه سالجاری، دعوایی هولناک در بلوار فردوس رخ داد و مرد 32 سالهای بهنام «علیرضا» با خونریزی به بیمارستان انتقال یافت و تحت درمان قرار گرفت.
تحقیقات میدانی مأموران کلانتری 133 شهرزیبا نشان داد دعوا بین دو جوان به نام های «مهسان» و «علیرضا» رخ داده و این دختر با زخمی کردن علیرضا متواری شده است.
همزمان با تجسسهای پلیسی برای دستگیری دختر چاقوکش با مرگ علیرضا روی تخت بیمارستان، این سناریو وارد مرحله جنایی شد و تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس جمشیدی از شعبه سوم دادسرای امور جنایی مأموریت یافتند مهسان را ردیابی کنند.
کارآگاهان جنایی بلافاصله به محل درگیری واقع در یک مجتمع مسکونی رفته و اطلاع پیدا کردند درگیری در منزل یکی از دوستان مهسان به نام «سولماز» که دختری 21 ساله بود رخ داده و از آن به بعد دختر چاقوکش گریخته است.
در تحقیقات از سولماز مشخص شد وی قصد جابهجایی خانه اجارهای خود را داشته و به همین علت با دوست خود «مهسان» تماس گرفته و از او برای کمک به بستهبندی اسباب و اثاثیه خانه دعوت کرده که در روز درگیری نیز مهسان با قربانی و برای کمک در بستهبندی وسایل، به خانه سولماز رفته است.
سولماز در اظهاراتش و در خصوص نحوه شروع درگیری به کارآگاهان گفت: «پس از پایان کار بستهبندی اسباب و اثاثیه، در حال گردو خوردن بودیم که مهسان از علیرضا خواست از خانه خارج شود ناگهان درگیری لفظی بین آنها شروع شد و مهسان با چاقویی که در دست داشت، ضربهای به دست علیرضا زد و به سرعت از خانه بیرون دوید.»
کارآگاهان دریافتند مهسان از تهران خارج شده و به خانه یکی از دوستان خود در کرج رفته که بلافاصله این محل شناسایی شد و در تحقیقات از این محل مشخص شد دوست مهسان پس از اطلاع از موضوع درگیری، مهسان را از خانه بیرون انداخته است.
سرانجام با شناسایی مخفیگاه «مهسان» در خانه یکی از بستگانش واقع در غرب کشور، روز 5 شهریورماه سالجاری کارآگاهان جنایی اقدام به دستگیری مهسان 18 ساله کردند.
با آغاز تحقیقات از مهسان، وی در اعترافات خود گفت پس از مصرف شیشه اقدام به جنایت کرده است.
وی گفت: «پس از پایان بستهبندی اسباب و اثاثیه خانه، با سولماز اقدام به کشیدن شیشه کردیم و این در حالی بود که علیرضا پس از خرید غذا وارد خانه شده بود، در شرایطی که در توهم مصرف شیشه قرار داشتم به علیرضا گفتم دیگر با او کاری ندارم و از وی خواستم از خانه خارج شود که همین موضوع باعث درگیری ما شد. علیرضا پیش از این نیز مرا بارها مورد حمله قرار داده بود و حتی یک بار به خاطر آسیب شدیدی که از ناحیه بینی دیده بودم از وی شکایت کردم که سرانجام در کلانتری به او رضایت دادم. با توجه به سابقه این درگیریها از سوی علیرضا، زمانیکه وی به سمتم آمد تا با من درگیر شود با چاقو ضربهای به دست او زده و از خانه خارج شدم.»
در ادامه تحقیقات مشخص شد مهسان نه تنها بهخاطر مصرف مواد بلکه بهخاطر سرقت بارها دستگیر شده بود. بنا بر اعترافات مهسان، وی از 12 سالگی افیونی شده و آشنایی وی با سولماز نیز از طریق مصرف موادمخدر بوده است.