آفتابنیوز : حضور يا عدم حضور هاشمي رفسنجاني در نهمين انتخابات رياست جمهوري محور اصلي گمانه زني هاي مطبوعات را در هفته اي كه گذشت از آن خود كرده است. با تسامح مي توان گفت ابهام در تصميم نهايي علي اكبر هاشمي رفسنجاني فضاي انتخاباتي را به نوعي به «برزخ» كشانده است. بر همين اساس اظهارات موافقان و منتقدان حضور رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در عرصه انتخابات چالش اصلي مطبوعات هفته گذشته را دربر گرفته است. در چارچوب همين سياست روزنامه «جمهوري اسلامي» روزي كه به نقل از محافل نزديك به دبير شوراي عالي امنيت ملي خبر مي داد: «به احتمال زياد آقاي هاشمي رفسنجاني به صحنه خواهد آمد» با درج سرمقاله اي به انتقاد از كساني ميپرداخت كه با «شعار كاملا سياسي جوان گرايي با هدف خالي نگه داشتن ميدان انتخابات رياست جمهوري از افراد صاحب تجربه و پخته و كارآمد متوسل شده اند.» «جمهوري اسلامي» خطاب به ميدان داران اين نظريه كه آنها را «مشتي كوتوله سياسي و افرادي كه هنوز به بلوغ نرسيده اند» معرفي مي كرد و بدون نام بردن از كانديدايي خاص كه در چارچوب شعار «جوان گرايي» آنان نمي گنجيد نوشت: «آيا به لوازم آنچه تحت شعار «جوان گرايي» مي گوييد در همين زمان و از اين به بعد انديشيده ايد؟ تكليف افرادي از قبيل دبير شوراي نگهبان كه تمام عمر بعد از انقلاب خود را در اين نهاد گذرانده و همين امسال در حالي كه در اوج كهولت قرار دارد بار ديگر براي يك دوره جديد به عضويت شوراي نگهبان منصوب شده و شما نيز حضور ايشان در اين سمت را تاييد مي كنيد... با شعار جوانگرايي شما چه مي شود؟» واكنش شديد جمهوري اسلامي البته منجر به اين نشد كه افرادي همچون سخنگوي فراكسيون اصولگرايان به اظهارنظر نپردازند. «اين نكته را بايد به صورت صميمي و دوستانه با وي [هاشمي رفسنجاني] در ميان گذاشت كه جامعه نياز به يك مدير جديد و تحول گرا دارد» و يا كساني مثل مسعود ده نمكي از ابراز نظر در اين خصوص صرف نظر كنند: «اگر قرار باشد هاشمي با سياست هاي گذشته به ميدان بيايد جريان اصولگرا بايد هزينه تدبيرهاي اشتباه را بپردازد. اگر هاشمي بخواهد وارد عرصه شود با توجه به اين كه مجلس و شوراي شهر دست اصولگرايان است ايشان بايد به عنوان رئيس جمهوري كه سياست هاي اصولگرايانه در پيش مي گيرد وارد عرصه شود. اگر جريان اصولگرا نخواهد در برابر روند حضور هاشمي و طرح مباحث دوران سازندگي اصلاحي صورت دهد بايد منتظر يك دوم خرداد ديگر باشد.» در همين چارچوب بود واكنش محسن كوهكن عضو هيات رئيسه مجلس كه به گفته وي هاشمي توسط گروهي كه مي خواهند سهم حداقلي خود را در سياست حفظ كنند با مقبوليت مواجه شده است و از اين رو تاكيد ميكرد: «در صورتي كه آقاي هاشمي بخواهند كانديداي رياست جمهوري شوند بايد نقش كارگزاراني كه معروف به قانون شكني هستند و از ايشان حمايت مي كنند را مشخص كند.» در كشاكش واكنش هاي محافل سياسي نسبت به حضور هاشمي رفسنجاني در انتخابات، احمد توكلي كه برخلاف ديگر كانديداهاي مطرح اصولگرايان پيشتر گفته بود در صورت شركت هاشمي در انتخابات با او به رقابت خواهد پرداخت اعلام مي كرد: «در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي فردي را نمي شناسم كه موافق رئيس جمهور شدن هاشمي رفسنجاني باشد.» اما در مقابل، موافقان حضور رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در عرصه انتخابات نهم در حالي كه خبر مي دادند وي تا سه هفته ديگر در نفي يا اثبات نامزدي در انتخابات رياست جمهوري اظهارنظر نخواهد كرد به اين نكته هم اشاره مي كردند: «ديگران از سر شوق مي آيند و هاشمي از سر نياز جامعه.» بر همين اساس «شرق» يادآور شد: «به قدرت رسيدن هاشمي مانع از پيشروي مخالفان تندرو دموكراسي مي شود و تنها بدين معنا مانع از يكدست شدن ساختار سياسي خواهد شد... در شرايطي كه نيروهاي جنبش دموكراسي خواهي ايرانيان در نتيجه فشار نيروهاي مخالف دموكراسي به حال احتضار افتاده اند، قدرت يابي هاشمي رفسنجاني كه در ميانه اين دو نيروي اجتماعي- سياسي ايستاده است فرصت تنفس و تجديد قوايي دوباره را به نيروهاي دموكراسي خواه اعطا خواهد كرد.» همچنين قدرتالله ايماني عضو فراكسيون اكثريت مجلس ضمن آن كه تصريح ميكرد هاشمي رفسنجاني رئيس جمهور آينده خواهد بود، گفت: «شرايط جامعه به گونه اي است كه در حال حاضر نياز به يك اسلام شناس واقعي داريم و جز هاشمي كسي نمي تواند قوه مجريه را برعهده بگيرد.» باري، اگر آغاز اين گونه گمانه زني ها با واكنش شديد جمهوري اسلامي به اوج خود رسيد در پايان آن نيز رسالت تحليلي ارائه مي كرد كه البته قابل توجه و مهم به نظر مي رسيد: «با توجه به اين كه امكان دارد پس از معرفي يك نامزد از سوي شوراي هماهنگي، آقاي هاشمي براي حضور در صحنه اعلام آمادگي كند، صحنه كاملاً تغيير مي كند. حتي اگر پس از اعلام آمادگي آقاي هاشمي نامزد معرفي شده توسط شوراي هماهنگي به احترام ايشان انصراف دهد باز هم امكان دارد كه اين نامزد احتمالي حرف زيادي براي گفتن در مقابل آقاي هاشمي نداشته باشد. بدين ترتيب برخي ترجيح مي دهند تا به جاي راي دادن به نامزدي كه پيرو سياست هاي كلي آقاي هاشمي است از نسخه اصلي استفاده نمايند. در اين صورت اصولگرايان بدون نامزد در صحنه باقي مي مانند. البته اين وضعيت درمورد جبهه دوم خرداد هم وجود دارد. هنوز به درستي معلوم نيست كه چهره يا چهره هاي اصلي آنان براي حضور در صحنه چه افرادي هستند. لذا منطق حكم مي كند تا دست هاي خود را به گردن قفل نكنيم و تسليم حوادث نشويم.»