آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش فرهیختگان، رسیدگی به این پرونده از شامگاه بیست و نهم شهریور 83 بهدنبال ناپدید شدن پسر 26سالهاش به نام عقیل در دستور کار پلیس اسلامشهر قرار گرفت. چند روز بعد افسران کلانتری 206بومهن جنازه یک مرد جوان را که طناب دور گردنش پیچیده شده و با ضربههای چاقو از پا درآمده است در یک دره پیدا کردند.
به این ترتیب ردیابی عامل یا عاملان جنایت در دستور کار پلیس قرار گرفت. در بررسیها روشن شد پیکان قربانی دزدیده شده و این موضوع فرضیه جنایت با انگیزه سرقت را قوت بخشید. پلیس در نخستین گام از تحقیقها به پرس و جو از دوستان قربانی پرداخت و رد سه پسر 18ساله به نام های«حسین»، «مهدی» و «حامد» را یافت.
حامد در بازجوییها خود را بیگناه خواند و گفت: «طبق نقشه از پیش طراحی شده حسین دست و پای عقیل را بست و مهدی او را به سمت دره برد. من هم داخل ماشین نشسته بودم. وقتی مهدی و حسین برگشتند، گفتند هر کدام از آنها چند ضربه چاقو به عقیل زدهاند. من حسین را دیدم که پس از قتل، حلقه طلای عقیل را هم از دستش درآورده بود.» در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز تشکیل شد ابتدا پدر و مادر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای عاملان جنایت حکم قصاص خواستند.
سپس مهدی پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «نزدیک به 10سال است که در زندانم و روز خوش ندارم. از این وضع خسته شدهام و حالا میخواهم حقیقت را بازگو کنم. من و حسین از بچگی دوست صمیمی بودیم و اسم یکدیگر را روی دستانمان خالکوبی کرده بودیم تا همیشه به هم وفادار بمانیم. به همین خاطر من مشارکت در قتل را گردن گرفتم. حالا هم تاوان این رفاقت را دادهام و حقیقت را میگویم. من فقط در آن ماجرا راننده بودم و هیچ ضربهای به عقیل نزدم.»
سپس حسین روبه روی پنج قاضی ایستاد و حرفهای مهدی را تایید کرد. این پسر گفت: «حالا که مهدی پیمان رفاقت را شکسته و واقعیت را گفته است من هم حقیقت را میگویم تا شاید آرام شوم. من و دوستانم معتاد بودیم که دست به این جنایت زدیم. مهدی هیچ ضربهای با چاقو به مقتول نزد و من ضربههای کشنده را به او زدم. نزدیک به 10 سال از آن ماجرا گذشته و به خاطر ندارم حامد هم ضربهای به عقیل زده بود یا نه.» سپس هیات قضایی وارد شور شد و ادامه جلسه را برای احضار شاهدانی که حسین نزد آنها ماجرای جنایت را بازگو کرده بود به روزهای آینده موکول کرد.