ضرورت تغییر مدیریت بنیاد مستضعفان
آفتاب‌‌نیوز : 
ولی سوال این است که آیا تئوری های مدیریت و تجربه مدیران می تواند راهگشا بوده و به داد مدیران جدید برسد؟
یکی از مدیران با تجربه و مفید بر این مساله تاکید می کرد که زمان مفید برای یک مدیر 3 سال است و پس از 3 سال، مدیران کارآیی خود را از دست می دهند.
زیرا اگر مدیران موفقی باشند در مدت 3 سال می توانند طرح ها و برنامه های خود را به اجرا در آورده و حوزه مدیریت خود را متحول سازند.
در صورتی هم که موفق نباشند و بر اثر رابطه، مسئولیت هایی را در اختیار بگیرند پس از 3 سال جای خود را به چهره های جدید داده و دوران مدیریتشان خاتمه می یابد.
با توجه به دیدگاه های حامیان مدیریت 3 ساله می توان اعتراف کرد که این مدت، معقول و منطقی بوده و برای کشور و سازمان ها و ارگان ها نیز مفید است. در حالی که مدیریت هایی که کمتر از 3 سال باشند چندان تاثیر گذار نبوده و زمان بیش از آن نیز تکراری و خسته کننده است.
برای پی بردن به کارآمد و مفید بودن مدیران باید علاوه بر بررسی عملکرد و اقداماتی که صورت می دهند به مشاوران، معاونین و همکاران آنها نیز توجه شود زیرا مدیر توانا دارای همکارانی توانمند و صاحب فکر و خلاقیت است در صورتی که یک مدیر انتصابی و تحمیلی، افرادی ضعیف را برای همکاری انتخاب می کند.
یکی از بزرگترین تشکیلات اقتصادی کشور که بسیار گسترده و ثروتمند بوده و در بسیاری از امور اقتصادی، گردشگری، املاک و مستغلات و حتی سیاسی دست دارد بنیاد مستضعفان است که مولود انقلاب اسلامی است. درباره این ارگان از زمان آغاز حیاتش تاکنون مسایل و انتقادات بسیاری وجود داشته که در جای نقد و بررسی شده است.
در دوران گذشته خصوصا در زمان محسن رفیقدوست از آنجا که او چهره ای سیاسی بود بنیاد مستضعفان بیش از همیشه مورد توجه رسانه ها و جناح های سیاسی قرار داشت و عملکرد خود و معاونینش به نقد کشیده می شد. اما با روی کارآمدن مهندس فروزنده تلاش وسیعی برای تغییر کارکرد و فعالیت های بنیاد صورت گرفت که برخی آن را مثبت تلقی می کنند و برخی هم معتقدند که چندان مفید نبوده است.
حال با توجه به گذشت چندین سال از مدیریت مهندس فروزنده و کارکردش در این مدت، ضرورت دمیدن روحی تازه در کالبد این ارگان بیش از پیش حس می شود و به نظر می رسد با تغییراتی که در سطح مدیریت اجرایی کشور روی داده این مجموعه نیز نیازمند مدیران جدید باشد. مدیرانی که بتوانند چهره بنیاد را دگرگون سازند.
البته بنده مایل نیستم دست اندرکاران کنونی بنیاد مستضعفان را با مدیران زمان رفیقدوست مقایسه کنم بلکه با توجه به تجربه مدیران و مفید بودن زمان آنها به نظر می رسد مدیریت مهندس فروزنده تکراری شده و او پس از سپری شدن چندین سال، فاقد طرح و ایده جدید است لذا اگر جای خود را به چهره جدیدی بدهد به نفع این مجموعه خواهد بود.
برای پی بردن به واقعیت های مدیریتی سال های گذشته بنیاد مستضعفان می توان سری به یافته ها و تحقیقات سازمان بازرسی کل کشور زد اما این یک واقعیت انکار ناپذیر است که بنیاد برای رهایی از روزمرگی و همگام کردن خود با تحولات روز جامعه نیاز به مدیرانی جدید و کارآمدتر دارد تا امکانات و سرمایه های گسترده در این مجموعه هدر نروند.
ولی سوال این است که آیا تئوری های مدیریت و تجربه مدیران می تواند راهگشا بوده و به داد مدیران جدید برسد؟ یکی از مدیران با تجربه و مفید بر این مساله تاکید می کرد که زمان مفید برای یک مدیر 3 سال است و پس از 3 سال، مدیران کارآیی خود را از دست می دهند.
زیرا اگر مدیران موفقی باشند در مدت 3 سال می توانند طرح ها و برنامه های خود را به اجرا در آورده و حوزه مدیریت خود را متحول سازند.
در صورتی هم که موفق نباشند و بر اثر رابطه، مسئولیت هایی را در اختیار بگیرند پس از 3 سال جای خود را به چهره های جدید داده و دوران مدیریتشان خاتمه می یابد.
با توجه به دیدگاه های حامیان مدیریت 3 ساله می توان اعتراف کرد که این مدت، معقول و منطقی بوده و برای کشور و سازمان ها و ارگان ها نیز مفید است. در حالی که مدیریت هایی که کمتر از 3 سال باشند چندان تاثیر گذار نبوده و زمان بیش از آن نیز تکراری و خسته کننده است.
برای پی بردن به کارآمد و مفید بودن مدیران باید علاوه بر بررسی عملکرد و اقداماتی که صورت می دهند به مشاوران، معاونین و همکاران آنها نیز توجه شود زیرا مدیر توانا دارای همکارانی توانمند و صاحب فکر و خلاقیت است در صورتی که یک مدیر انتصابی و تحمیلی، افرادی ضعیف را برای همکاری انتخاب می کند.
یکی از بزرگترین تشکیلات اقتصادی کشور که بسیار گسترده و ثروتمند بوده و در بسیاری از امور اقتصادی، گردشگری، املاک و مستغلات و حتی سیاسی دست دارد بنیاد مستضعفان است که مولود انقلاب اسلامی است. درباره این ارگان از زمان آغاز حیاتش تاکنون مسایل و انتقادات بسیاری وجود داشته که در جای نقد و بررسی شده است.
در دوران گذشته خصوصا در زمان محسن رفیقدوست از آنجا که او چهره ای سیاسی بود بنیاد مستضعفان بیش از همیشه مورد توجه رسانه ها و جناح های سیاسی قرار داشت و عملکرد خود و معاونینش به نقد کشیده می شد. اما با روی کارآمدن مهندس فروزنده تلاش وسیعی برای تغییر کارکرد و فعالیت های بنیاد صورت گرفت که برخی آن را مثبت تلقی می کنند و برخی هم معتقدند که چندان مفید نبوده است.
حال با توجه به گذشت چندین سال از مدیریت مهندس فروزنده و کارکردش در این مدت، ضرورت دمیدن روحی تازه در کالبد این ارگان بیش از پیش حس می شود و به نظر می رسد با تغییراتی که در سطح مدیریت اجرایی کشور روی داده این مجموعه نیز نیازمند مدیران جدید باشد. مدیرانی که بتوانند چهره بنیاد را دگرگون سازند.
البته بنده مایل نیستم دست اندرکاران کنونی بنیاد مستضعفان را با مدیران زمان رفیقدوست مقایسه کنم بلکه با توجه به تجربه مدیران و مفید بودن زمان آنها به نظر می رسد مدیریت مهندس فروزنده تکراری شده و او پس از سپری شدن چندین سال، فاقد طرح و ایده جدید است لذا اگر جای خود را به چهره جدیدی بدهد به نفع این مجموعه خواهد بود.
برای پی بردن به واقعیت های مدیریتی سال های گذشته بنیاد مستضعفان می توان سری به یافته ها و تحقیقات سازمان بازرسی کل کشور زد اما این یک واقعیت انکار ناپذیر است که بنیاد برای رهایی از روزمرگی و همگام کردن خود با تحولات روز جامعه نیاز به مدیرانی جدید و کارآمدتر دارد تا امکانات و سرمایه های گسترده در این مجموعه هدر نروند.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید