متهم: مادر همسرم قاتل است نه من
مرد جوان که تنها هفت ماه پس از زندگی مشترک، همسرش را با خوراندن سم سیانور کشته بود، دیروز با حکم پنج قاضی دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: به گزارش فرهیختگان، این مرد که عاشق فیلم‌های جنایی است سعی داشت با صحنه‌سازی، مرگ نوعروس را خودکشی جلوه دهد، اما ناکام ماند.
شامگاه بیستم تیر 91 به کلانتری 135 آزادی خبر رسید که زن 27 ساله‌ای به نام «پریا» در خانه‌اش در خیابان بیمه جان سپرده است. جنازه در حالی با صدور دستور قضایی به پزشکی‌قانونی فرستاده شد که بالای سر این زن یک شیشه شربت کشف و ضبط شد و شوهر 34 ساله‌اش به نام محمد به پلیس گفت: «من و همسرم هفت ماه پیش با یکدیگر ازدواج کردیم، اما از همان ابتدای زندگی با هم اختلاف داشتیم. زنم به افسردگی مبتلا شده بود و به احتمال زیاد دست به خودکشی زده است.»
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ نوعروس را سم سیانور اعلام کرد و روشن شد شیشه شربتی که کنار جنازه پیدا شده بود آغشته به سم سیانور بوده است، پدر و مادر پریا از دامادشان شکایت کردند. مادر پریا گفت: «شک ندارم دامادم دخترم را کشته است. دخترمان کم شنوا بود به همین خاطر محمد مدام با او مشکل داشت. محمد می‌گفت از اینکه با دخترم به خرید برود خجالت می‌کشد چون پریا به درستی حرف‌های افراد را متوجه نمی‌شود.»
این زن ادامه داد: «محمد می‌خواست از پریا جدا شود، اما دخترم مخالف این جدایی بود. یک ماه پیش دخترم به خانه‌مان آمد و گفت محمد پس از کتک زدن او دستش را هم با اتو سوزانده است. از دیدن دست سوخته دخترم به شدت ناراحت شدم و تصمیم گرفتم هرطور شده دخترم را متقاعد کنم از محمد جدا شود، اما پریا شوهرش را دوست داشت و راضی به این جدایی نبود.»
او ادامه داد: «مدتی قبل وقتی محمد به خانه‌مان آمد گفت پیش یک فالگیر رفته است که به او گفته پریا به زودی دست به خودکشی می‌زند. محمد از من و شوهرم خواست دست‌نوشته‌ای به او بدهیم که اگر پریا خودش را کشت از او شکایتی نداشته باشیم. چون پریا دختر شادی بود و هرگز به خودکشی فکر هم نمی‌کرد قبول کردیم و به دامادم دست‌نوشته دادیم، اما حالا فهمیده‌ایم او از یک ماه پیش نقشه قتل دخترمان را طراحی کرده بود و سعی داشت ماجرا را خودکشی جلوه دهد.»
به دنبال اظهارات این زن، پلیس به بازجویی از محمد پرداخت، اما او منکر دست داشتن در قتل همسرش شد. پلیس در گام بعدی از تحقیق‌ها در کامپیوتر شخصی محمد تعداد زیادی فیلم‌های جنایی یافت.
در حالی که فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفته بود پلیس به بررسی پرینت تماس‌های تلفنی محمد پرداخت و به رابطه پنهانی‌اش با یک دختر 30 ساله به نام «الهام» پی برد. الهام در بازجویی‌ها گفت: «محمد دوست برادرم بود و به خانه‌مان رفت و آمد داشت. او می‌گفت علاقه‌ای به همسرش ندارد و دیگر نمی‌تواند با او زندگی کند.»
وی ادامه داد: «محمد به من قول داد تا یک ماه آینده از پریا جدا شود و با من ازدواج کند. او چند روز پیش گفت می‌خواهد مثل فیلم‌ها در غذای پریا سم بریزد و او را از میان بردارد اما من حرفش را باور نکردم.»
حرف‌های این دختر کافی بود تا محمد پنجم مهر 91 به عنوان مظنون اصلی پرونده بازداشت شود. اما او همچنان بر بیگناهی خود اصرار کرد و گفت: «قبول دارم به الهام قول ازدواج دادم، اما به شوخی به او گفتم می‌خواهم در غذای همسرم سم بریزم. پریا با خوردن سم سیانور دست به خودکشی زده است.»
در ادامه، با توجه به مدرک‌هایی که پلیس به دست آورد، کیفرخواست صادر و به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در نشست رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست قاضی «عزیزمحمدی» و با حضور چهار قاضی مستشار تشکیل شد، پدر و مادر پریا برای دامادشان حکم قصاص خواستند.
زن داغدار در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «محمد عاشق فیلم‌های جنایی بود و پس از قتل دخترم پلیس در کامپیوترش تعداد زیادی فیلم جنایی به دست آورد که درباره نحوه از بین بردن آثار جرم در جنایت‌های فجیع بود. این مرد از قبل نقشه قتل دخترم را کشیده بود و با مهارت زیاد آن را اجرا کرد و هرگز فکر نمی‌کرد دستش برای پلیس رو شود.»
وقتی محمد پشت تریبون دفاع ایستاد، گفت: «مادرزنم به من علاقه زیادی داشت. در اختلاف‌های من و پریا هم همیشه مدافع من بود و از دخترش انتقاد می‌کرد. ممکن است همین زن در قتل همسرم دست داشته باشد و پریا را قربانی حسادت زنانه‌اش کرده باشد یا چون پریا می‌دید مادرش مثل قبل از او طرفداری نمی‌کند با خوردن سیانور خودش را کشته باشد.»
این مرد ادامه داد: «چون با پریا اختلاف داشتم به الهام علاقه‌مند شدم و به او قول ازدواج دادم اما باور کنید به شوخی به او گفتم قصد کشتن همسرم را دارم.»
سپس الهام در جایگاه شاهد ایستاد و گفت: «وقتی محمد به من ابراز علاقه کرد به او گفتم بهتر است دست از سرم بردارد اما قبول نکرد. او می‌گفت هر طور شده می‌خواهد از پریا جدا شود و با من ازدواج کند. روزی که محمد به من گفت قصد دارد با خوراندن سم به پریا او را بکشد عصبانی شدم اما محمد که ترسیده بود گفت به شوخی این حرف را بیان کرده است.»
در پایان این جلسه هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و به اتفاق آرا محمد را به قصاص محکوم کرد. این رای تا 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی است.
تاثیر فیلم‌های جنایی بر افراد در معرض خطر
حسن عشایری، عصب‌شناس و روانشناس اجتماعی در رابطه با تاثیر دیدن فیلم‌های جنایی بر رفتار افراد گفت: «از نظر روانشناسی و جامعه‌شناسی روی این تاثیر تحقیق شده و این تاثیرگذاری منفی ثابت شده است. اما از آنجا که فیلم‌های جنایی قابل پیش‌بینی نیست، موجب هیجان در بیننده می‌شود و او را علاقه‌مند به دیدن نمایش می‌کند. از این‌رو افراد به دیدن چنین فیلم‌هایی علاقه نشان می‌دهند.»
عشایری ادامه داد: «اما آنچه مهم است این است که پس از دیدن این فیلم‌ها نوعی یادگیری منفی اتفاق می‌افتد. افرادی که دارای شخصیت متعادل نیستند و آمادگی انجام جرائم را دارند ممکن است بیشتر از دیگران در معرض خطر قرار گیرند و گاها دست به جرائم وحشتناکی بزنند. تاثیرگذاری تماشای فیلم‌های جنایی بر مخاطبان به اندازه‌ای است که آلفرد هیچکاک در مصاحبه‌ای گفته بود: از یک نظر متاسفم که یک نفر پس از تماشای فیلمی از من به شیوه‌ای مشابه دست به جنایت زد.»
عشایری ادامه داد: «این تاثیرگذاری روی جوانان و نوجوانان بیشتر است. جامعه ما چون دچار فقر شادی است و استرس و تنش و گریز از واقعیت است افراد به‌ویژه جوانان به تماشای فیلم‌های ترسناک و جنایی علاقه فراوان نشان می‌دهند و این خود می‌تواند خطری بالقوه برای آ‌نها باشد. فیلم‌های جنایی ساخته غرب است و امروزه شرق نیز دست به کپی‌برداری از آن زده است، اما آنچه مهم است این است که سازندگان فیلم‌های جنایی باید با استفاده از فنون هنری بیشتر تمرکز را روی این مساله بگذارند که چطور می‌شود جنایتی اینچنینی رخ ندهد یا قانون چطور می‌تواند از وقوع چنین جنایت‌هایی جلوگیری کند تا از تاثیرگذاری منفی این فیلم‌ها بکاهد.»
شامگاه بیستم تیر 91 به کلانتری 135 آزادی خبر رسید که زن 27 ساله‌ای به نام «پریا» در خانه‌اش در خیابان بیمه جان سپرده است. جنازه در حالی با صدور دستور قضایی به پزشکی‌قانونی فرستاده شد که بالای سر این زن یک شیشه شربت کشف و ضبط شد و شوهر 34 ساله‌اش به نام محمد به پلیس گفت: «من و همسرم هفت ماه پیش با یکدیگر ازدواج کردیم، اما از همان ابتدای زندگی با هم اختلاف داشتیم. زنم به افسردگی مبتلا شده بود و به احتمال زیاد دست به خودکشی زده است.»
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ نوعروس را سم سیانور اعلام کرد و روشن شد شیشه شربتی که کنار جنازه پیدا شده بود آغشته به سم سیانور بوده است، پدر و مادر پریا از دامادشان شکایت کردند. مادر پریا گفت: «شک ندارم دامادم دخترم را کشته است. دخترمان کم شنوا بود به همین خاطر محمد مدام با او مشکل داشت. محمد می‌گفت از اینکه با دخترم به خرید برود خجالت می‌کشد چون پریا به درستی حرف‌های افراد را متوجه نمی‌شود.»
این زن ادامه داد: «محمد می‌خواست از پریا جدا شود، اما دخترم مخالف این جدایی بود. یک ماه پیش دخترم به خانه‌مان آمد و گفت محمد پس از کتک زدن او دستش را هم با اتو سوزانده است. از دیدن دست سوخته دخترم به شدت ناراحت شدم و تصمیم گرفتم هرطور شده دخترم را متقاعد کنم از محمد جدا شود، اما پریا شوهرش را دوست داشت و راضی به این جدایی نبود.»
او ادامه داد: «مدتی قبل وقتی محمد به خانه‌مان آمد گفت پیش یک فالگیر رفته است که به او گفته پریا به زودی دست به خودکشی می‌زند. محمد از من و شوهرم خواست دست‌نوشته‌ای به او بدهیم که اگر پریا خودش را کشت از او شکایتی نداشته باشیم. چون پریا دختر شادی بود و هرگز به خودکشی فکر هم نمی‌کرد قبول کردیم و به دامادم دست‌نوشته دادیم، اما حالا فهمیده‌ایم او از یک ماه پیش نقشه قتل دخترمان را طراحی کرده بود و سعی داشت ماجرا را خودکشی جلوه دهد.»
به دنبال اظهارات این زن، پلیس به بازجویی از محمد پرداخت، اما او منکر دست داشتن در قتل همسرش شد. پلیس در گام بعدی از تحقیق‌ها در کامپیوتر شخصی محمد تعداد زیادی فیلم‌های جنایی یافت.
در حالی که فرضیه جنایت خانوادگی قوت گرفته بود پلیس به بررسی پرینت تماس‌های تلفنی محمد پرداخت و به رابطه پنهانی‌اش با یک دختر 30 ساله به نام «الهام» پی برد. الهام در بازجویی‌ها گفت: «محمد دوست برادرم بود و به خانه‌مان رفت و آمد داشت. او می‌گفت علاقه‌ای به همسرش ندارد و دیگر نمی‌تواند با او زندگی کند.»
وی ادامه داد: «محمد به من قول داد تا یک ماه آینده از پریا جدا شود و با من ازدواج کند. او چند روز پیش گفت می‌خواهد مثل فیلم‌ها در غذای پریا سم بریزد و او را از میان بردارد اما من حرفش را باور نکردم.»
حرف‌های این دختر کافی بود تا محمد پنجم مهر 91 به عنوان مظنون اصلی پرونده بازداشت شود. اما او همچنان بر بیگناهی خود اصرار کرد و گفت: «قبول دارم به الهام قول ازدواج دادم، اما به شوخی به او گفتم می‌خواهم در غذای همسرم سم بریزم. پریا با خوردن سم سیانور دست به خودکشی زده است.»
در ادامه، با توجه به مدرک‌هایی که پلیس به دست آورد، کیفرخواست صادر و به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در نشست رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست قاضی «عزیزمحمدی» و با حضور چهار قاضی مستشار تشکیل شد، پدر و مادر پریا برای دامادشان حکم قصاص خواستند.
زن داغدار در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «محمد عاشق فیلم‌های جنایی بود و پس از قتل دخترم پلیس در کامپیوترش تعداد زیادی فیلم جنایی به دست آورد که درباره نحوه از بین بردن آثار جرم در جنایت‌های فجیع بود. این مرد از قبل نقشه قتل دخترم را کشیده بود و با مهارت زیاد آن را اجرا کرد و هرگز فکر نمی‌کرد دستش برای پلیس رو شود.»
وقتی محمد پشت تریبون دفاع ایستاد، گفت: «مادرزنم به من علاقه زیادی داشت. در اختلاف‌های من و پریا هم همیشه مدافع من بود و از دخترش انتقاد می‌کرد. ممکن است همین زن در قتل همسرم دست داشته باشد و پریا را قربانی حسادت زنانه‌اش کرده باشد یا چون پریا می‌دید مادرش مثل قبل از او طرفداری نمی‌کند با خوردن سیانور خودش را کشته باشد.»
این مرد ادامه داد: «چون با پریا اختلاف داشتم به الهام علاقه‌مند شدم و به او قول ازدواج دادم اما باور کنید به شوخی به او گفتم قصد کشتن همسرم را دارم.»
سپس الهام در جایگاه شاهد ایستاد و گفت: «وقتی محمد به من ابراز علاقه کرد به او گفتم بهتر است دست از سرم بردارد اما قبول نکرد. او می‌گفت هر طور شده می‌خواهد از پریا جدا شود و با من ازدواج کند. روزی که محمد به من گفت قصد دارد با خوراندن سم به پریا او را بکشد عصبانی شدم اما محمد که ترسیده بود گفت به شوخی این حرف را بیان کرده است.»
در پایان این جلسه هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و به اتفاق آرا محمد را به قصاص محکوم کرد. این رای تا 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی است.
تاثیر فیلم‌های جنایی بر افراد در معرض خطر
حسن عشایری، عصب‌شناس و روانشناس اجتماعی در رابطه با تاثیر دیدن فیلم‌های جنایی بر رفتار افراد گفت: «از نظر روانشناسی و جامعه‌شناسی روی این تاثیر تحقیق شده و این تاثیرگذاری منفی ثابت شده است. اما از آنجا که فیلم‌های جنایی قابل پیش‌بینی نیست، موجب هیجان در بیننده می‌شود و او را علاقه‌مند به دیدن نمایش می‌کند. از این‌رو افراد به دیدن چنین فیلم‌هایی علاقه نشان می‌دهند.»
عشایری ادامه داد: «اما آنچه مهم است این است که پس از دیدن این فیلم‌ها نوعی یادگیری منفی اتفاق می‌افتد. افرادی که دارای شخصیت متعادل نیستند و آمادگی انجام جرائم را دارند ممکن است بیشتر از دیگران در معرض خطر قرار گیرند و گاها دست به جرائم وحشتناکی بزنند. تاثیرگذاری تماشای فیلم‌های جنایی بر مخاطبان به اندازه‌ای است که آلفرد هیچکاک در مصاحبه‌ای گفته بود: از یک نظر متاسفم که یک نفر پس از تماشای فیلمی از من به شیوه‌ای مشابه دست به جنایت زد.»
عشایری ادامه داد: «این تاثیرگذاری روی جوانان و نوجوانان بیشتر است. جامعه ما چون دچار فقر شادی است و استرس و تنش و گریز از واقعیت است افراد به‌ویژه جوانان به تماشای فیلم‌های ترسناک و جنایی علاقه فراوان نشان می‌دهند و این خود می‌تواند خطری بالقوه برای آ‌نها باشد. فیلم‌های جنایی ساخته غرب است و امروزه شرق نیز دست به کپی‌برداری از آن زده است، اما آنچه مهم است این است که سازندگان فیلم‌های جنایی باید با استفاده از فنون هنری بیشتر تمرکز را روی این مساله بگذارند که چطور می‌شود جنایتی اینچنینی رخ ندهد یا قانون چطور می‌تواند از وقوع چنین جنایت‌هایی جلوگیری کند تا از تاثیرگذاری منفی این فیلم‌ها بکاهد.»
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید