آفتابنیوز : آفتاب: آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنانی در سال 84 در جمع روحانیون کاروان های حج ضمن هشدار صریح به صداوسیما و وعاظ مذهبی درباره عاقبت ترویج روایاتی که موجب ایجاد عکس العمل در میان اهل سنت می شود، تاکید کرد: نباید اجازه داد هرکتابی، هر روایتی، دست هر کس برود و بخواند.در زمانی که حرفها ضبط میشود، رسانهها مینویسند، صدا و سیما پخش میکند، مستند است. مکتوب است. ما خیال میکنیم ممکن است برای خداوند بخواهیم ثوابی بکنیم، اما یک وقت میبینیم همان کاری را که متعصبین سنی میکنند، ما هم داریم انجام میدهیم!.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، در متن کامل این سخنرانی آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول الله و آله
برای بنده توفیق ارزشمندی است که در این شهر مقدس، در بین شما سفیران ایران اسلامی صحبت میکنم.البته بنده برای سخنرانی نیامدهام، بیشتر برای دیدن شما آمدهام تا هم عید را به شما تبریک بگویم و هم صحبتهای شما را بشنوم.
مسایلی که الان از جمله مشکلات زوار ما هست و جناب آقای نواب و جناب آقای زرهانی به گوشه هایی از آن اشاره کردند، برای شما محسوس است، برای بنده هم از سالهای پیش روشن بوده است که این مشکلات را داریم.
پنجاه سال پیش در اولین سفری که به حج داشتم، آن موقع هم همین جور مشکلات را داشتیم. شاید الان یکی از موقعیتهای ممتاز باشد که بتوانیم مشکلاتمان را در مذاکره با مسئولان عربستان و شاید هم علمای اینجا حل کنیم. من در این سفر ملاقاتی با علمای اهل تسنن ندارم. در سفر قبلی که آمدم، قرار بود با مسئول اصلی روحانیت آنجا جلسهای داشته باشم که به دلیلی انجام نشد. فکر میکنم در این مسئله ما دو بحث داریم. یک بحث با سیاستمداران و مسئولان کشور و یک بحث هم با علما که با اینها باید یک بحث طلبگی و علمایی شود. اینها هم با ما حرف دارند.باید مباحثه کنیم و یک تصمیم درست بین امت اسلامی گرفته شود.
قطعا اگر یک طرفه باشد، دوام پیدا نمیکند.باید با تعامل این مسئله اساسی دنیای اسلام را حل کرد.ما در سراسر دنیا روی مسئله امت اسلامی باید تاکید کنیم.ما در جهان اسلام گرفتار یک مشکل واقعی هستیم.اگر یک مورد بود، میگفتیم اشتباه شده، یک آدم مریض حرکتی کرده، اما بیش از یک مورد است.در پاکستان، عراق و جاهای دیگر مشکلات تفرقه افکنانه فراوان داریم. در نمازجمعه پاکستان ایجاد ترور و وحشت و تفرقه می کنند.در افغانستان هم این مشکلات بوده و هست.
باید این مسئله را ریشهای حل کنیم. هم از لحاظ سیاسی و اجرایی و هم از لحاظ علمی و فقهی و با مبانی اسلامی. واقعاً هم قابل حل است.شاید یکی از علل حل نشدن آن، این باشد که علمای اسلام به طور جدّی نمینشینند با هم بحث کنند. البته کارهایی هم شده. از جمله دارالتقریب بین المذاهب از زمان آیتالله بروجردی (رحمه الله) تأسیس شد. از آن موقعها مسئله اتحاد بین المذاهب مسئله داغ ما و از جمله حرکات بسیار ارزشمند سیاسی و اجتماعی بود.اگر دولت قاهره تفاهم میکرد،خیلی از مسایل حل میشد، همان موقع هم خیلی از مسایل حل شد. الان کنفرانس اسلامی داریم. من بانی بودم که کنفرانس اسلامی را به ایران آوردند. خیلی هم کار کردیم تا این اتفاق افتاد.کلیدش هم این آقای ملک عبدالله بودند.واقعاً ما با کمک ایشان توانستیم این کنفرانس را به ایران بیاوریم.آنها حاضر نبودند به ایران میزبانی بدهند.فکر میکردم میزبانی و ریاست کنفرانس اسلامی در ایران باعث اتحاد و از بین رفتن تفرقهها میشود.
من اگر مسئول بودم، میدانستم در این مورد چه کنم، طرح داشتم، اما دیگر دست من نبود، آقایان هم شاید زیاد اهمیت ندادند، ما هم آن دوره سه ساله ریاست کنفرانس اسلامی را از دست دادیم و حیف شد.خیلی کار مهمی بود. ما فکر میکردیم مسئله جهان اسلام را حل میکنیم. البته بعضیهایش حل شد، اینطور نیست که بینتیجه بود. ولی بالاخره باز هم مسایلی مانده است. در این شرایط مباحثات آسانتر است و خیلی شرایط دنیا مساعد است که به سمت بحثهای فرهنگی و اساسی برویم و قدرت تحمل جامعه اسلامی را بالا ببریم و این را در روحانیت باید کار کنیم. باید تلاش کنیم تا تعصبها در روحانیت کمتر شود. برخی از روحانیون با تعصب برخورد میکنند.
تندرویها از هر کس میخواهد باشد، شیعه خالص باشد یا سنی یا مسیحی یا یهودی، مضر است. تندروی عکس العمل دارد. عکسالعمل هم تکرار میشود. هر قدر بیشتر شود، سرعتش و تکرارش بیشتر میشود. مطمئن باشید اگر این روحیاتی که الان ما در عراق میبینیم، تا مدتهای طولانی گرفتار مشکلات واقعی در منطقه خودمان خواهیم بود. عراق اگر خدای ناکرده تبدیل به صحنه رویایی شیعه و سنی شود، ویروسش به خیلی جاها منتقل میشود. کافی است عراق را ناامن کنند و بسیاری از کشورهای منطقه را دچار این مشکل کنند. مشابه همان بلایی بر سر منطقه میآید که به واسطه طالبان در افغانستان آمد.
البته ما الان اینجا هستیم و با مسئولان عربستان و علمای عربستان قصد صحبت داریم. حتماً وقتی که صحبت میکنیم، آنها هم حرف دارند.اینطور نیست که این تندروی در جاهای دیگر نباشد. ما بحث کتاب میکنیم، خوب! مگر کتابهای شیعه نوشته نمیشود؟ مگر حرفهای شیعه زده نمیشود؟ وقتی میگوئیم میگویند اینها روایت است. اینها هم همین چیزها را پیدا میکنند. بالاخره مجموعه روایات داریم و کار فقها و علما و محققان این است که اینها را جرح و تعدیل کنند و به نقطه صحیحی برسند.
اجازه ندهند در هرکتابی، هر روایتی، دست هر کس برود و بخواند.در زمانی که حرفها ضبط میشود، رسانهها مینویسند، صدا و سیما پخش میکند، مستند است. مکتوب است. اما همین حرفها وقتی به جامعه به چند جور تفسیر و تحلیل میشود. در گذشته که این مشکلات الی ماشاءالله بیشتر بود. الان باید مصلحت امت اسلامی یک میلیارد و 500 میلیونی را دید. ما یک میلیارد و 500 میلیون - بلکه بیشتر-جمعیت مسلمان داریم.
این حرف من نیست، حرف مجلس کاناداست. دو سال پیش سرشماری کردند.آن موقع اعلام کردند که جمعیت مسلمانان جهان یک میلیارد و 500 میلیون نفر است. الان که بیشتر شده است. 4/1 جمعیت دنیا را داریم. بزرگترین وزنه بشری دنیا هستیم.آیا عاقلانه است که بیائیم این جمعیت را به دست خودمان متفرق و با هم دیگر دشمنی کنیم؟ دیدگاههای همدیگر را خنثی کنیم؟ همدیگر را تهدید و تکفیر کنیم؟ در این کارها چه عمل خیری نهفته است؟ کجای این کارها میتواند رضایت خداوند را جلب کند؟ کجای این کارها میتواند در جهت مصلحت اسلام و مسلمین باشد؟
مگر عقل از مهم ترین منابع قانون گذاری ما نیست؟ ما و شما وقتی درس میخواندیم، از همان روزهای اول یاد گرفتیم که عقل، پیغمبر باطن است و پیغمبر(ص) عقل ظاهر است و حکم عقل و حکم دین با هم تعارض ندارند و همدیگر را تأیید میکنند. عقل سالم و دین درست، در کنار هم قرار میگیرند، واقعاً ما امروز بهترین منابع را داریم.
خدمت شما سفیران شیعه در اینجا عرض میکنم که خودتان هم مواظب باشید، فردی که الان سخنرانی میکند، راهنمایی میکند و بین مردم میرود. مردم را بگونهای هدایت کند که عمل و اظهارات به مشکلات و تفرقه ها و اختلافات دامن نزند. ما خیال میکنیم ممکن است برای خداوند بخواهیم ثوابی بکنیم، اما یک وقت میبینیم همان کاری را که متعصبین سنی میکنند، ما هم داریم انجام میدهیم. بنابر این واقعاً اتحاد باید طرفینی باشد. ممکن است بتوانیم موارد بیشتری از تفرقهافکنیهای سنیهای متعصب را ارائه بدهیم، ولی مجموعاً باید طرفینی باشد. در داخل ایران، در عربستان، عراق، افغانستان، و پاکستان فرق نمیکند. در دو سه کشور میتوانیم اکثریت باشیم، ولی آنها در بقیه دنیا اکثریت هستند.
اگر محور را اکثریت قرار بدهیم، معلوم میشود که ضرر میکنیم. باید محور را تعامل انسانی قرار بدهیم که در آن صورت چه اکثریت و چه اقلیت باشیم، برنده هستیم. باید با مبانی محکم و ادله درست، کار کنیم. خواهش میکنم -البته میدانم و موارد زیادی از گزارشهای مربوط به شما را خواندهام- حجاج را مدبرانه راهنمایی کنید. پدرانه هدایت کردید. نتایج خوبی هم گرفتید. بعضی از حجاج وقتی به ایران برمیگردند و ما را میبینند، از کاروانها تعریفهای خوبی میکنند. بنده از راهنماییهای بسیار مؤثر شما تشکر میکنم. افکار را سالمسازی میکنید. در عین حال خودمان هم احتیاج به تذکر و موعظه داریم.
الحمدلله الان راه باز شده و این رقم 500 هزار نفر که عمره را بجا می آورند، قبلاً برای ما حسرت و آرزو بود. من همان سفر قبلی که آمدم، مسئولان عربستان جمع بودند، گزارش عمره را که دادند، دیدم هیچ کشوری جز ایران برای عمره محدودیت ندارد، بقیه همه هر تعدادی خواستند، میتوانند بفرستند. بحث کردیم و گفتیم که شما که ظرفیت دارید، چرا اجازه نمیدهید تعداد عمره زیادتر شود؟ البته طول کشید تا مسئولان عربستان به این تصمیم جدید برسند و ظرفیت عمره را زیادتر کنند.
ضمناً بحثهای دیگر هم کاملاً میتواند مؤثر باشد، در همین قضیه منا دیروز رفتیم رمی جمرات را دیدیم، یادم آمد که کار را ما با یک تذکر و با یک بحث طلبگی شروع کردیم. با فاصله به نتیجه رسیدیم. ضمناً اینها مرکز تحقیقات حج خیلی خوبی دارند، اگر شما به آن دسترسی پیدا کنید و به آنجا بروید، میبینید که مفید است. ما با دو گروه رمی جمراتشان بحث کردیم. یکی راجع به زمزم و یکی هم راجع به همین رمی جمرات. من همین فکر چند طبقه کردن را آن موقع مطرح کردم.گفتم چرا میخواهید از یک نقطه و از یک سطح بزنید؟ بعضیهاشان ادلهای داشتند، ادلهشان قابل قبول نبود. بنا شد مطالعه کنند. بنا شد من هم از کتب اهل سنت و شیعه مطالعه کنم. حالا که آمدیم دیدیم مسئله عملی شده و بهتر از آن چیزی شده که ما فکر میکردیم. علمای آنها هم فتوی دادهاند، یعنی وقتی تصمیمی میگیریم و کار عاقلانهای میکنیم، علمای خودمان هم فتوی می دهند. الان در این قضیه شیعه و سنی دارند به تفاهم میرسند، این موضوع معضلی برای دنیا آبروریزی برای ما بود.
هر سال در موعد حج عدهای برای رمی جمرات تلف میشدند. این نشان عقب ماندگی بود. خبر کشته شدن حجاج زیر دست و پا هم مثل بمب آنهم با اغراق در دنیا منتشر میشود. اگر این تعامل بیشتر باشد، جواب میدهد. این تعامل را در سطح تحقیقات و در سطح علمای اهل نجف بالا ببرید و با آنها کار کنید. بزرگان که به اینجا میآیند، الان تقریباً همه علما، آمدهاند و رفتهاند. برنامهریزی شود که با علمای اهل تسنن وارد بحث بشوند، مسئله را از ریشه انشاءالله حل کنیم. دنیای کفر حقیقتاً الان دنبال این است که ما را متفرق کند. بخصوص در منطقه ما که نظم و امنیت دنیا بیش از همه دنیا در منطقه ما می گذرد. هم از جهت انرژی، هم از جهت مسایل عقیدتی، هم درگیریهای سیاسی، با وجود اسرائیل در منطقه، با مسایل اعراب، با مسایل طالبان، با مسایل تندروهای تروریست، آنهایی که بیشتر در منطقه ما ریشه دارند، الان به این منطقه توجه بیشتری میشود.
شاید مهمترین حربه کفار، همین تفرقه است.البته آنها سودی نمیبرند، به ما ضربه میزنند، اما نتیجهاش همین است که دوباره به سوی خود آنها برگشت میخورد و آنها با طیف وسیعی مواجه میشوند که با آنها ناسازگارند. باید با تعامل و بحثهای کارشناسانه و با استفاده از وسایل ارتباطی امروز دنیای ما برای مسلمانها در شرایط فعلی آگاهی بدهیم.
دنیای اسلام در حال گذر از وضعی به وضعی جدید با حاکمیت اراده مردم است.هر چه جلو برویم. شاهد یک قدم دیگر درباره بیشتر توجه کردن به افکار عمومی هستیم.
در اینجا مسلمانها، و ما خیلی میتوانیم استفاده کنیم.خدا را شکر کنید که به شما توفیق داد تا بتوانید به مردم خدمت کنید. ما گاهی که اینجا میآمدیم، آرزو داشتیم دو سه نفر را پیدا کنیم تا بحث کنیم. الان میبینم شما میتوانید جلسه تشکیل بدهید و خیلی کارها کنید. وقتی شرایط حاضررا با گذشته مقایسه میکنم، میبینم در مجموع خیلی جلو رفتهایم. خداوند راه تکامل را برای ما آسانتر کند و شما هم سربازان پیشتاز این راه در عصر ما باشید. شما را به خدا میسپارم و دعای توفیق بیشتر برایتان میکنم.
والسّلام علکیم و رحمه الله