آفتابنیوز : آفتاب: به گزارش ایسنا، دکتر علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی روز دوشنبه در مجمع عمومی صد و سی و یکمین اجلاس بینالمجالس جهانی پیرامون خشونت علیه زنان سخنرانی کرد که متن سخنرانی وی به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
آقای رییس
خانمها و آقایان
با تشکر از آقای رییس، درباب پایان خشونت علیه زنان و برابری جنسیتی در این فرصت کوتاه به چند نکته اشاره میکنم.
خشونت علیه زنان در دنیای امروز، دارای چهار ریشه است:
1) سنتهای غلط فرهنگی، در برخی فرهنگها، زنان را انسانهای دست دوم تلقی کرده و توجه به خصوصیات یکسان فطری انسانی زن و مرد نداشته و لذا ظلمی تاریخی به زنان شده است چه در غرب و چه در شرق، البته این ظلم با گسترش دانش و تسهیل ارتباطات به مرور رو به کاهش است و امروز حضور زنان در محیطهای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی در حال افزایش است.
بهطوری که در ایران، 60 درصد پذیرفته شدگان در دانشگاهها زنان و دختران هستند و در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بهطور کلی توسعه ایران امروز نقش بهسزایی دارند. البته ممکن است در برخی کشورها هنوز زمینههای مساعد برای فعالیت زنان مهیا نباشد. اما براین باوریم که این دسته از کشورها هم در آینده و در روند تحولات مجبورند به سوی برابری جنسیتی حرکت کنند.
2) خشونت مدرن علیه زنان: این بخش از خشونتها تحت ظاهر فریبنده برابری جنسیتی، عملاً خشونت جدیدی را علیه زنان بهکار میگیرند. حقوق برابر زن و مردم دلیل نمیشود که شرایط جسمی و روحی متفاوت آنان در کار و شئونات اجتماعی لحاظ نشود. گاه بهدلیل منافع اقتصادی، کارهای شاق و مشکل را که هیچ سنخیتی با لطافتهای روحی زنان ندارد، به آنها تحمیل میکنند.
مثلا رفتهگری یا کارهای سنگینی در کارخانجات که ریشه آن نوعی بهرهگیری ستمکارانه از زنان است. برابری در حقوق توجیهگر رعایت نکردن شرایط زنان نمیشود، کودکان هم در انسانیت با بزرگسالان برابرند، ولی دلیل بر بهرهکشی از آنان نیست. پیامبر گرامی اسلام، زنان را ریحانه میدانست که در اجتماع باید مثل گل از آنان استقبال شود. مشکل این است که در دوران مدرنیته، نگرش تک ساحتی به انسان، رفتاری مکانیکی را تجویز کرده است که خود ظلم جدیدی به زنان است و یا گاه نقش زنان را به نقش دکور تقلیل میدهند تا به فواید مادی لازم دست یابند. نتیجه این نگرشها نوع دیگری از بیخانمانی زنان در عصر حاضر است.
این وجه از ظلم به زنان بهدلیل ظاهر ریاکارانه آن نه تنها رو به کاهش نیست بلکه روند جهانی نشان میدهد تحت تبلیغات اغواگرایانه رو به افزایش است که لازمه تغییر این روند، ابتدا تغییر نگرشها متناسب با فهم انسان شناسانه از موضوع و بعد قانونگذاریهای مربوطه در این زمینه است.
3) جنگ و خشونت علیه زنان موضوع مهم شرایط امروز است در سه دهه اخیر روند جنگها با بهانههای گوناگون افزایش یافته است. جنگ عراق علیه ایران، با کمک قدرتهای بزرگ جنگ در افغانستان، عراق، لبنان، غزه و...، آن چه در این جنگها رعایت نمیشود. مقررات بینالمللی تعرض نکردن به غیرنظامیهاست و از این رهگذر بیشترین خشونت به زنان و کودکان میشود.
در غزه که محدوه بسیار کوچک با جمعیت زیاد است، رژیم صهیونیستی در دهه اخیر سه جنگ ناجوانمردانه انجام داده است که بیشترین کشته ها بخاطر بمبارانهای این رژیم علیه فلسطین مظلوم زنان و کودکان بوده اند. یا در حمله این رژیم به لبنان درجنگ 33 روزه از رهگذر حملات هوایی رژیم صهیونیستی، بیشترین خشونت علیه زنان صورت گرفت. در افغانستان مراسم عروسی را آمریکاییها بمباران کردند. در اشغال عراق بدون رعایت حقوق خانوادهها به خانه مردم حمله کردند. و نمونههای بسیار دیگر.
البته متجاوزان به حقوق زنان در هیچیک از مواردی که بیان شد، مجازات نشدند، بلکه گاه مورد حمایت قدرتهای بزرگ هم واقع شدند. در این گونه نشستها گاه راجع به رفتار فلان قبیله که نسبت به زنان همچنان رفتار خشونتآمیزی دارند، بحث میشود اما راجع به خشونتهای وحشتناک جنگی که در دنیای امروز آرامش روانی زنان را بههم ریخته است توجه نمیشود.
بهخاطر بیاورید در جنگ سوم غزه که چند ماه پیش باعث خشونت بیسابقه علیه زنان و کودکان شد، چقدر تظاهرات در کشورهای مختلف صورت پذیرفت، چون آرامش روانی همه زنان را بههم زده بود.
متاسفانه بهدلیل بیتوجهی به این وجه از خشونت علیه زنان روند چنین ظلمی به آنان رو به افزایش است.
4) خشونت تروریستی علیه زنان: نوع چهارم از این انواع است که در سالهای اخیر افزایش یافته، رفتار خشونت بار تروریستها نظیر داعش در سوریه و عراق علیه زنان و گروگانگیری آنان و کشتار آنها، فجایعی است که میبایست در صحنه بینالمللی به آن توجه شود.
فقط در حمله نیم شب به خانههای مردم در روستای شرق لازقیه بیش از 160 نفر قتل عام و 200 زن و دختر توسط جبهه النصره به اسارات گرفته شدند. یا جنایت هولناک سوزاندن و سر بریدن اهالی روستای عدراکارگری در حومه دمشق توسط جبهه النصره یا قتل عام بیش از 100 نفر از مردم اهل سنت که عمدتا زنان و کودکان بودند در روستای حوله و یا رفتاری که داعش با ایزدیها و کردها در عراق انجام داد و امروز در کوبابی مرتکب میشود.
اینها نمونههایی از صدها جنایت و خشونت علیه زنان توسط تروریستهاست که در حال وقوع است و در چند سال اخیر ظلم جدیدی تحت عنوان نکاح جهادی درست کردهاند که به تنهایی برای سیاه کردن چهره قرن حاضر کافی است.
این جریانهای وحشی تروریستی که چنین اقداماتی را انجام میدهند همان گروههایی هستند که تا چند ماه پیش برخی کشورهای بزرگ به آنها کمک مالی و تسلیحاتی میکردند، چرا، بهخاطر این که از این ابزار منافع دیگری را دنبال میکردند. مشکل این است که با پدیده تروریسم برخورد تاکتیکی میشود و همین امر، یک اشتباه استراتژیک است.
متاسفانه ظلم این جریان تروریستی در حال رشد است و بعید است با «شو امنیتی» بمباران هوایی لطمهای به آن وارد شود. شاید برای ژست مبارزه با تروریسم فایدههایی داشته باشد، اما مانع خشونت تروریستی علیه زنان نمیشود. باید درک واقعی از رشد تروریسم و دلایل آن منجمله تحقیر تاریخی مردم مناطق مختلف توسط قدرتهای بزرگ شود و ضمنا بدانیم مبارزه با تروریسم توسط کشورهایی که در رشد آن نقش داشتند امکانپذیرنیست چون این کشورها باور به آن ندارند.
امیدوارم در این نشست نگاهی همه جانبه به موضوع خشونت علیه زنان و ریشهیابی آن بشود.