کد خبر: ۲۶۶۴۲۹
تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۰

عبدی: امیدوارم ده‌نمکی دستمزد قابل قبول بدهد

به هر روي عبدي اين روزها فيلم «خواب‌زده‌ها» به كارگرداني فريدون جيراني را بر پرده سينما دارد؛ فيلمي كه حضور بازيگراني خوش‌نقش‌آفرين چون فرهاد اصلاني، ساره بيات، صابر ابر، شقايق فراهاني، مليكا شريفي نيا و اكبر عبدي دركنار نام كارگردان آن توجه مخاطب را به خود جلب كرده وانتظار فيلمي خوب بر پرده سينما‌ها مي‌رود كه از قضا اين فيلم نيز چون بسياري از فيلم‌ها به اكران كه رسيد بي‌نقد از سوي منتقدان نماند.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: اعتماد نوشت: اكبر عبدي در چهار دهه فعاليتش در سينماي ايران جزو پركارترين بازيگران سينماي ايران است و بيراه نيست اگر بگوييم در اين چهار دهه پر كار‌ترين بازيگر سينماي ايران است. طبعا اين پركاري را مي‌توان در ضيق وقت گفت‌وگو با رسانه‌ها نيز جست.
به هر روي عبدي اين روزها فيلم «خواب‌زده‌ها» به كارگرداني فريدون جيراني را بر پرده سينما دارد؛ فيلمي كه حضور بازيگراني خوش‌نقش‌آفرين چون فرهاد اصلاني، ساره بيات، صابر ابر، شقايق فراهاني، مليكا شريفي نيا و اكبر عبدي دركنار نام كارگردان آن توجه مخاطب را به خود جلب كرده وانتظار فيلمي خوب بر پرده سينما‌ها مي‌رود كه از قضا اين فيلم نيز چون بسياري از فيلم‌ها به اكران كه رسيد بي‌نقد از سوي منتقدان نماند. ميان بازيگران اين فيلم او تاكنون دو سيمرغ زرين به خانه برده است؛ يكي سال 1368 براي بازي در فيلم «مادر» ساخته مرحوم «علي حاتمي» و ديگري براي نقش‌آفريني در فيلم سينمايي «خوابم مي‌آد» ساخته رضا عطاران.

 بايد گفت : «اكبرعبدي مرد هزار چهره كمدي ايران است، بازيگر خلق كاراكترهاي متفاوت در سينماهاي ايران، كاراكترهايي كه خلق شده‌اند و ماندگار شده‌اند تا هميشه. مگر مي‌شود نام اكبرعبدي بيايد و كودك يا نوجوان سال‌هاي 50، 60 باشي و با لبخندي بر لب به ياد آن برنامه تلويزيوني نيفتي و زيرلب نگويي «باز مدرسه‌ام دير شد»! اكبر عبدي كه آن روزها با كاراكتر پسر بازيگوشي به نام «محسن» كه هميشه مدرسه‌اش دير مي‌شد در قلب همه بينندگان آن سريال جاي مهرباني يافت، خيلي زود نشان داد، بازيگر نقش آفرين درخشاني در نقش‌هاي ديگر نيز است و به واقع بايد او را ستاره‌يي در سينما و تلويزيون ايران دانست.

 از سال 1362 تا امسال 31 سال گذشته است، يعني از روزي كه «حسين افصحي» سريال «بازم مدرسه‌ام دير شد» را ساخت و در اين سال‌ها اكبر عبدي هزار نقش آفريد اما اين بار به بهانه اكران «خواب‌زده‌ها» با او به گفت‌وگو نشستيم؛ گفت‌وگويي در پشت صحنه فيلم سينمايي «چهار اصفهان گرد در بغداد» به كارگرداني «محمدرضا ممتاز». «اكبرعبدي» در بين سكانس‌هايي كه ضبط مي‌شد با ما به گفت‌وگو نشست كه درادامه مي‌توانيد بخوانيد.


قبل ازگفتن از امروزها كمي به گذشته اكبرعبدي برويم، آقاي عبدي! اصلاچرا بازيگر شديد؟


از دوران مدرسه عاشق بازي بودم، پاي ثابت تئاتر‌هاي مدرسه بودم. اداي اين و آن را درمي‌آوردم، نه اينكه مسخره كنم، مثلا شبيه معلم‌ها و مديران و بعضي همكلاسي‌ها رفتار مي‌كردم، هم بازيگوش بودم و هم وقتي رفتار ديگران را تقليد مي‌كردم و همكلاسي‌هايم شاد مي‌شدند حس مي‌كردم با لبخند آنها روحم حس شادي پيدا مي‌كند ولي بازيگري حرفه‌يي‌ام از تئاتر شهر شروع شد، با «سيرك باشكوه جهاني »به كارگرداني سالار هاتفي كه مقابل تماشاگران مردمي بر صحنه رفتم. بعد از صحنه مقابل دوربين قرار گرفتم؛ سال 59 با بازي درسريالي به نام «مثل‌آباد» كه از تلويزيون پخش مي‌شد.

اين روزها «خواب‌زده‌ها » را بر پرده سينما داريد، فيلمي در ژانر كمدي كه هرچند نقدهايي به فضاي داستان آن بعضي منتقدان مي‌گيرند ولي اين نقد‌ها به بازي شما نيست مثل هميشه وزنه نگاه مثبت منتقدان به بازي شما سنگين‌تر است.

منتقدان كارشان نقد است. نقد هم مي‌تواند سازنده باشد اگر درست صورت گيرد. گفتن از فيلم ديدنش را كم لطف مي‌كند. تنها مي‌توانم بگويم يك فيلم كمدي، اجتماعي براي خانواده‌هاست تا دركنار هم نگاه كنند، شاد باشند و بياموزند. مي‌دانيد اهل مصاحبه نيستم ! از فيلم كه نبايد گفت، بايد برويد نگاه كنيد !

بله خب! ولي مقصر خودتان هستيد با سريال «بازم مدرسه‌ام ديرشد» فيلم‌هايي چون اجاره‌نشين‌ها، گراند سينما، دزد عروسك‌ها، مادر، ناصرالدين‌شاه آكتور سينما، هنرپيشه، حتي اخراجي‌ها، رسوايي و... هر روز در نگاه‌هاي مردم و منتقدان تكرار احسنت شديد و اين يعني سخت است كه از كنار گفت‌وگو با شما گذشت.

از سريال «بازم مدرسه‌ام ديرشد» گفتيد، اگر براي شما و به قول شما آن سريال براي بينندگانش نوعي نوستالژي شده است بايد بگويم براي من يك يادگاري به‌ياد ماندني است، شايد خود زندگي است. آنقدر اين سريال را دوست دارم كه هميشه دلم مي‌خواست يك‌بار ديگر فيلم يا سريالي به همين اندازه محبوب مردم بازي كنم تا مردم بار ديگر به همان اندازه بازيگري‌ام را دوست داشته باشند.

بازيگري شما را دوست داشته باشند! شده است فيلمي را كه بازي كرده‌ايد دوست نداشته باشند، فكر نمي‌كنم تابه حال بازيگري از شما در تلويزيون و سينما ديده باشيم كه ارزشمند نباشد. شما از معدود بازيگراني هستيد كه مردم و منتقدان بازيگري‌تان را توانا مي‌دانند.


اميدوارم اين‌گونه باشد.

هست! ولي مي‌گويند اكبر عبدي كه با بازي خود هميشه به لبان ما خنده رضايت هديه داده است در پشت صحنه فيلم گويا كمي بداخلاق است...


حرفه‌يي برخورد كنند اخلاقم تند نمي‌شود. اگر سينماي ما حرفه‌يي است بايد همه مراتب آن نيز حرفه‌يي طي شود، تحمل بي‌نظمي ندارم، سرموقع بايد همه‌چيز انجام گيرد. زمان رفت و آمد، اياب و ذهاب، ساعت صرف غذا، زمان ضبط‌ها... همه‌چيز سرجاي خود باشد چرا بايد كسي ناراحت شود ! سينماي حرفه‌يي معنايي دارد كه ما تنها ادعايش را داريم، اولين اصل حرفه‌يي بودن نظم است.

كمي از فيلم‌هايي كه در گذشته‌هاي دور‌تر بازي كرديد به گذشته‌يي نزديك‌تر نگاهي داشته باشيم و اين سوال كه چطور در فيلم‌هاي كارگرداني (اخراجي‌ها و رسوايي) بازي كرديد كه روزي فيلم ديگر شما (هنرپيشه) را پيش‌تر كه كارگردان نبود از پرده سينما پايين كشيد...


همه آدم‌ها در طول زمان تغيير مي‌كنند، اين تغييرها در رفتار، فكر و ديدگاه‌شان اثر گذار است. يكي از بهترين و راحت‌ترين فضاي كار در سينما را با ده‌نمكي داشتم، سياست راه خود را مي‌رود و هنر بايد راه خود را برود و من به سياست كاري ندارم. بازيگر آن كار (هنرپيشه) بودم وسخني در مورد آن گذشته ندارم. وقتي ده‌نمكي براي بازي در فيلم خود مرا دعوت كرد تنها به فضاي حرفه‌يي كار نگاه كردم. برخورد ايشان در فضاي كارگرداني مناسب بود و همين شد كه انتخاب كردم با ايشان كار كنم. آن فيلم‌ها خوب فروش رفت، فروش‌هايي ميلياردي كه بي تعارف بخشي از آن فروش خوب به خاطر حضور من به عنوان بازيگر در آن فيلم‌ها بود، ولي دريافتي من به عنوان دستمزد بازي در آن آثار 200 ميليون تومان هم نشد.

برخورد تهيه‌كنندگان سينما با هنرمنداني چون شما كه حضورتان بر پرده سينما يعني فروش فيلم، چگونه است؟

بارها شنيده‌ام كه مي‌گويند «اكبرعبدي، دستمزد بالايي مي‌گيرد»! معناي اين جمله را نمي‌فهمم. مرا به عنوان بازيگر حرفه‌يي نام مي‌برند، دغدغه دستمزد مرا دارند! اگر معتقد هستند بازيگر خوبي هستم پس بايد دستمزد مناسبي هم دريافت كنم.

از سوي ديگر حكايت اين است كه آنچه روز اول از سوي بعضي از تهيه‌كنندگان به عنوان دستمزد و رقم قرارداد گفته و روي كاغذ ثبت مي‌شود آن رقمي نيست كه در نهايت پرداخت مي‌شود. تهيه‌كنندگان خوب هم داريم و خيلي‌هاي‌شان نيز حق هنرمند را پايمال مي‌كنند.

پس علت اينكه مدتي است كم كار شده‌ايد همين بدقولي‌ها و خلف وعده‌ها بود؟

نه كاملا! مدتي شرايط جسمي مناسبي براي بازي نداشتم، استراحت كردم، هنوز هم اميد دارم سلامت كامل را به دست آورم و همان اكبرعبدي قبلي شوم ولي زمان به عقب برنمي‌گردد.

«چهار اصفهانگرد در بغداد» هم ژانر كمدي است؟

بله، داستانش به روزهاي اول جنگ برمي‌گردد. نقش نوازنده را دارم، باشروع جنگ با خانواده قصد خارج شدن از كشور را داريم كه اتفاقي سر از خط مقدم جبهه درمي‌آوريم، اسير مي‌شويم و داستان در اردوگاه اسرا مي‌گذرد... ارژنگ اميرفضلي و نسرين مقانلو از بازيگراني هستند كه دراين فيلم با هم همبازي هستيم.

بعد از اخراجي‌ها در فضاي جنگ! اين سال‌ها در سينماي جنگ خيلي پررنگ بوديد.


اتفاقي بود.

اين سال‌ها هرجا نام ده‌نمكي بود نام شما هم در آثارش ديده مي‌شد، اين همكاري ادامه‌دار خواهد بود؟

اين روزها «ده‌نمكي»، قصد ساخت، «رسوايي 2» را دارد، پيشنهاد بازي داشته‌ام. اگر قرار باشد دراين فيلم بازي كنم، اميد دارم به عنوان يك بازيگر ثابت فيلم‌هاي «ده‌نمكي» دستمزد مقبول مطرح شود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین