آفتابنیوز : آفتاب- محمد فرهادی: این گروه که از منتقدان سیاسی آیتالله هاشمی تا طمع کاران قدرت و ثروت را در یک صف مشخص گرد هم آورده، بیمحابا در حال سخنپراکنیهای ناصواب در سایتهای زنجیرهای و رسانههای وابسته به نهادهای مشخص هستند و در تازهترین اقدام خود، نسبت به تاویل و سفیدخوانی سخنان ریاست دانشگاه آزاد در تبریز دستزده و جملهای از میرزاده را «کنایه به دکتر نجفی؛ سرپرست وزارت علوم» خواندهاند.
در حالیکه اگر سخنرانی میرزاده را مرور کنیم خواهیم دید که سخنان او نه تنها در تقابل با حرفهای نجفی نیست بلکه اشاره ایست که اگر درست رمزگشایی شود مخاطبانی خاص دارد و به نوعی در تکمیل سخنان هفته گذشته دکتر نجفی است.
سخنانی که نجفی در آن از دانشگاههایی با صندلیهای خالی فراوان که به دنبال اخذ مجوز از وزارت علوم هستند نام برده و بهطور مشخص در بخشی دیگر از گفتههایش از دانشگاههای غیرانتفاعی، پیامنور و برخی مراکز آموزش عالی سخن به میان آورده است که البته این مساله روز گذشته مجدداً موضوع سخنان دکتر نجفی شد و او در حاشیه اجلاس سالانه نخبگان و در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی در خصوص تعیین تکلیف صندلیهای خالی دانشگاهها، گفت: در این باره باید بررسی کنیم و طرحهایی را برای سال تحصیلی آینده مطرح کنیم. یکی از این طرحها در ارتباط با دانشگاههای غیردولتی این است که برخی از آنها مجبور به تعطیل کردنشان شویم.
وی افزود: دوم اینکه برخی از دانشگاههای غیردولتی میتوانند از طریق ادغام با یکدیگر بحث صندلیهای خالی را جبران کنند تا هزینههای اقتصادی آنها کاهش یابد. در مورد دانشگاههای پیام نور همین گونه است ما ممکن است مجبور شویم برخی از واحدهای پیام نور را در مراکز شهرستانها تعطیل کنیم. ضرورتی ندارد ما این تعداد مرکز پیام نور و علمی کاربردی در کشور داشته باشیم.
***
در این میان طرح چند نکته و پرسش از دلواپسان یاد شده برای پیگیریهای بیشتر این عزیزان که بسیار علاقهمندند تا ارتباط دولت تدبیر و امید را با حامیانش از جمله دانشگاه آزاد اسلامی، شکرآب کنند، خالی از لطف نیست:
1- در حالی که روابط دوجانبه قدرتمند میان وزرات علوم و دانشگاه آزاد اسلامی در طی سال گذشته گره بسیاری از مشکلات بهارثمانده از دولت های نهم و دهم را گشوده و موجب ظرفیتسازی قدرتمندی در حوزه تحصیلات تکمیلی شده است و در روزهایی که میرزاده از نخستین چهرههایی بود که انتقادات منتقدان انتخاب نجفی به سرپرستی وزارت علوم را به جان خرید و در پیامی انتخاب نجفی و جانشینیاش پس از استیضاح دکتر دانا را بر مسند وزارت علوم تبریک گفت و او را اصلحترین فرد خواند، جای سوال و شگفتی دارد که سناریوی تازه دلواپسان چه هدفی از تقابل این دو چهره علمی ایران که از قضا بر مسند دو نهاد بزرگ آموزشی کشور نشستهاند را دنبال میکند و به نظر خودشان، آیا اصلا این هدف ناصواب دست یافتنی خواهد بود؟
2- میرزاده، ابتدای هفته جاری در تبریز در حالی گفت «متاسفانه امروز کسانی از کیفیت و استاندارد در دانشگاه آزاد اسلامی انتقاد میکنند که الفبای نوشتن مقاله علمی را هم نمیدانند» که با توجه به روابط حسنه وزارت علوم و دانشگاه آزاد و اینکه اساسا خود وزارت علوم مجوز ظرفیتسازی دانشگاه آزاد را در زمینه افزایش جذب دانشجوی تحصیلات تکمیلی داده است، چسباندن اشاره دکتر میرزاده (که در واقع اشارهای واضح به برخی منتقدان شناسنامهدار در دلواپسی است) به سناریوی نوشتهشده توسط رسانههای خاص (یعنی کنایه میرزاده به نجفی) تنها به شوخی دست چندمی برگرفته از ذهنی دلواپس میماند.
3- در روزهای گذشته یکی از متصدیان دانشگاههایی که در زمان محمود احمدینژاد، قارچگونه و تنها با هدف مقابله با دانشگاه آزاد در ساختمانهای اجارهای و با کمترین امکانات علمی و آموزشی شروع به کار کردند، دانشگاههایی که بعضا با رانتهای سیاسی و خانوادگی مجوز دانشگاه گرفته و امروز توسعه دانشگاه آزاد اسلامی را مغایر منافع شخصی و جناحی خود میدانند، در انتقادی به ظرفیتسازی مهم دانشگاه آزاد سلامی در حوزه تحصیلات تکمیلی، رشد قارچگونه خود را در دولتهای نهم و دهم به کلی فراموش کرده و در جملهای کاملا صحیح گفته است «توسعه در هر مقولهای امر خوبی است، اما اگر به شکل نادرست ایجاد شود به نقطه مقابل آن تبدیل و به ضرر سیستم تمام میشود» و در جملهای پیرو نتیجهگیریهایش به صورت کاملا اشتباه عنوان کرد «دانشگاه آزاد تعداد ظرفیتهای دکتری، کارشناسیارشد و کارشناسی را افزایش داده، اما اعضای هیئتعلمی که بتواند این افراد را هدایت کند و ابزارهای تحقیقاتی و آزمایشگاهی مورد نیاز را ندارد».
این اظهارنظر از سوی یک فرد دانشگاهی در حالی است که دانشگاه آزاد چندین ماه است که در رسانههای مختلف اعلام کرده است که در ازای این ظرفیت سازی تاریخی، 5000 هیئت علمی جدید با درجه دکتری در دانشگاه آزاد استخدام میشوند و در یک برنامه 3 ساله این جذب استاد به 20 هزار نفر میرسد و دانشگاه آزاد نسبت استاد به دانشجوی خود را از 1 به 49 در سال 93 به 1 به 35 در سال 96 افزایش خواهد داد.
این اتفاق بزرگ در دانشگاه آزاد اسلامی در حالی است که به گفته همین مسئول دانشگاههای غیرانتفاعی «نسبت استاد به دانشجو در موسسات غیر انتفاعی ۱ به ۶۵ و در دانشگاه پیامنور ۱ به ۳۲۰ است» به این مهم اگر امکانات گسترده علمی، آموزشی، فرهنگی، ورزشی، آزمایشگاهی و عمرانی دانشگاه آزاد اسلامی را (که زبانزد دوست و دشمن است) اضافه کنیم میبینیم که سخن این متصدی که با آب و تاب در رسانههای دلواپس بازنشر شده است چقدر خالی از واقعیت و نزدیک به غرضورزی و حسادت شخصی است.
4- آنچه در ادامه میخوانید نیازی به توضیح نگارنده ندارد و سخنان مستقیم دکتر نجفی در پاسخ به سوال رسانههای دلواپس است که روز گذشته و در حاشیه اجلاس سالانه نخبگان بیان شد:
«نجفی در پاسخ به سوال دیگری درباره افزایش سریع رشتههای دکترا توسط دانشگاه آزاد، گفت: رئیس دانشگاه آزاد چند بار اعلام کرد که رشتههای دکترای پذیرفته شده نسبت به سال قبل 1.7 برابر است. یعنی 70 درصد اضافه شده است اما آقایان مدعیان مخالف دانشگاه آزاد میگویند که این رقم 7 یا 8 برابر است. به نظر میرسد حرف آقای میرزاده دقیقتر اما چون در شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از آقایان نظر 7 برابری را مطرح کرده قرار شد تا کمیتهای به این مسئله رسیدگی کند.
نجفی درباره رشته محلهای دکترا نیز افزود: ما یک ظرفیتی را در حد 12 هزار نفر در دوره دکترا برای دانشگاه آزاد در سال تحصیلی جدید معلوم کردهایم و هر کدام از رشتهها کاملا معلوم بود اما در مورد محلها چون دانشگاه آزاد تغییراتی داشت محلها را ما تعیین نکردیم اما قرار ما با دانشگاه آزاد این بود که بعد از اینکه رشته محلها مشخص شدند آن را به ما اعلام کنند و تا اردیبهشت 94 فرصت دارند در تمام رشتهمحلهایی که پذیرش دکترا دارند تمام شرایط حداقلی استاندارد را از نظر استاد و تجهیزات جنبی فراهم کنند. از این رو ما نگران وضعیت دانشگاه آزاد نیستیم.»
5- مسلما پاسخ به انتقادات وظیفه هر نهادی است چه آنکه آن نهاد خود موسسهای علمی و آموزشی باشد. از این رو پاسخ به انتقادات در زمان مقتضی میپتواند راهگشا هم باشد اما سناریوهای تکراری، عاری از خلاقیت و مغرضانه ای از این دست که شرحش رفت را نهادی که وظیفه اش، چیزی غیر از ورود به معادلات دلواپسانه سیاسی است، همان بهتر که پاسخ ندهد، چه آنکه تا به امروز هم دانشگاه آزاد خود را از درافتادن به بازی های ناصواب این رسانهها دور نگه داشته است اما این مساله نافی مسئولیت خبرنگاران و تحلیلگران رسانهای و علمی نیست و پاسخگویی این صنوف در مقابل جوسازیهای بیرویه دلواپسان، یک وظیفه تاریخی، ملی و دینی است.
6- گذشته از آنچه گفته آمد، جای یک سوال از منتقدان سیاسی دانشگاه آزاد به قوت خود باقی است و آن این مهم است که به راستی: چرا دلواپسان اگر به واقع دلواپس مردم و سطح دانش و تحصیلات در این سرزمینند تمامی دلواپسی خود را صرف دانشگاه آزاد اسلامی میکنند و حتی بخش کوچکی از آن را در زمینه آموزش عالی، صرف بیکیفیتی، بیبرنامهگی، خالی از استاندارد بودن و گسترش بیضابطه و قارچ گونه موسسات آموزشی دیگر اعم از غیرانتفاعی و پیام نور و... نمیکنند؟ چرا از این موسسات نمی پرسند که بدون تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی، بدون کلاس های درس استاندارد، با نسبت استاد به دانشجو ۱به ۶۵ و ۱ به۳۲۰، با ساختمانهای اجارهای و افزایش شهریه تا 25 درصدی و... چطور دانشجو جذب میکنند و با چه سطح سوادی فارغ التحصیل به جامعه معرفی میکنند و چرا صندلیهایشان هر روز خالی تر از دیروز میشود. به راستی چرا هیچ تحقیق و تفحصی از این موسسات نمی شود و به قولی چرا کسی دلواپس این مشکلات به جا مانده از عصر احمدی نژاد نیست و چرا از میان این خیل دلسوزان کسی دلش برای مردم شور نمیزند!