کد خبر: ۲۶۹۵۴۴
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۴

آیا جرایم راهنمایی و رانندگی برای چنین تصادفاتی کافی است؟

برخی ناخواسته موجبات دردسر و آسیب دیدن دیگران را فراهم می کنند و برخی اینقدر همه چیز را اشتباه فهمیده اند که زندگی مردم برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد اما وقتی قرار است این دو گروه جریمه شوند، مجازات ها برای هر دو گروه یکسان است؛ اگر درک ماجرا دشوار به نظر می رسد، ادامه مطلب را بخوانید و قضاوت کنید.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: به گزارش «تابناک»، طی روزهای گذشته، در میان حوادث پر شمار رانندگی که هر روز و هر ساعت در کشورمان روی می دهد، حادثه ای رقم خورد که با بقیه اندکی تفاوت داشت؛ ایمان ولی زاده، قهرمان و داور بین المللی واترپلوی کشورمان در حالی که نامزد آلمانی اش 'یاسمین' وی را همراهی می کرد، هنگام رانندگی در بزرگراه شهید چمران در تهران، بر اثر برخورد یک خودروی دیگر به خودرو اش، جان به جان آفرین تسلیم کرد و با همسرش در سفر آخرت هم مسیر شد. 

بدین ترتیب وصلتی که قرار بود بعد از سپری شدن ماه های محرم و صفر شکل گیرد، به کوچ این زوج جوان به دیار باقی ختم شد؛ البته نکته ای که این تصادف مرگبار را از بسیاری تصادفات دیگری که هر روزه در خیابان ها و جاده های کشورمان رقم می خورد متفاوت می کند، ناکام ماندن این زوج یا از دست رفتن یک قهرمان نیست، بلکه شیوه جان باختن ایشان است. 

آن گونه که روزنامه ایران در شرح حادثه نوشته، ایمان در نخستین ساعات بامداد پنج شنبه، در حالی که قصد داشت نامزدش را از خانه پدری خود در خیابان سهروردی به خانه اش در بلوار آفریقا برساند، در حالی که با خودروی اسپورتیج خود در بزرگراه شهید چمران با سرعت 80 کیلومتر در حال حرکت بود، بر اثر برخورد یک خودروی لکسوس که 200 کیلومتر بر ساعت سرعت داشت، مرز حیات وممات را طی کرد. 

جنون سرعت راننده لکسوس موجب شد که نتواند کنترل خودرو خود را حفظ کند و در نتیجه با خودروی اسپورتیج برخورد کند، آن را به دیوارهای سیمانی زیر پل بکوبد و موجب شود سرنشینان آن محبوس شوند. دقایقی بعد از این سانحه تیم های امدادی و آتش نشانان ایستگاه 88 با حضور در صحنه تصادف، ابتدا قسمت هایی از اتاق خودروی اسپورتیج را برش دادند و ایمان و نامزدش را از خودرو بیرون کشیدند تا تکنیسین های اورژانس جز تایید مرگ این زوج جوان، نتوانند کاری از پیش ببرند. 

*آیا جرایم راهنمایی و رانندگی برای چنین تصادفاتی کافی ست؟ 

در پی درگذشت این زوج، ماموران با حضور در محل حادثه، راننده لکسوس را که 'پسر جوانی' بود بازداشت و صبح روز پنجشنبه وی را با دستور بازپرس پرونده روانه زندان کردند؛ پسر جوانی که به گفته پسردایی ایمان، ظاهرا در حال خود نیز نبوده است؛ 'تا آنجا که شنیده ایم راننده لکسوس در حالت عادی نبوده و انگار مشروبات الکلی مصرف کرده بود.' 

البته این نه نخستین بار است که حادثه ای از این دست رخ می دهد و نه متاسفانه آخرین بار، بلکه در سالهای اخیر، همزمان با ترقی اقتصادی قشر کوچکی از جامعه در دوران بحران اقتصادی و گسترش فقر در کشور، روز به روز بر حجم خودروهای گران قیمتی که در خیابان ها رفت و آمد می کنند افزوده شده تا کورس گذاشتن با این خودروها در بزرگراه ها و خیابان ها، تبدیل به تفریحی نوظهور برای قشر جوانان مرفه شود. 

بدین ترتیب آفتی جدید به مجموعه پر آفت رانندگی در کشورمان افزوده شده که راه مقابله با آن معلوم نیست؛ از این رو می گوییم معلوم نیست که می بینیم تخلفاتی از این دست یا کمتر توسط پلیس شناسایی می شود و یا در صورت شناسایی شدن، اهمیتی برای مالکان این خودروها دارد، چراکه بیشترین جریمه ممکنه، هزینه ای بسیار کمتر از یک نوبت تعویض روغن این خودروهای گران قیمت دارد! 

این گزاره به این معناست که جریمه و مراقبت پلیس روش های چندان کارآمدی برای پیشگیری از وقوع تخلفات راهنمایی و رانندگی برای این قشر نیستند. از سوی دیگر شاهدیم که تخلفات این قشر گاه از حد و حدود تخلف رانندگی خارج شده و در مواردی مانند ماجرای دردناک فوق، به نوعی به جنایت تنه می زند اما در مقام جریمه، با سقف جریمه راهنمایی و رانندگی و در ادامه استناد به قوانینی مشخص درباره دیه گره می خورد. 

اینجاست که می توان نتیجه گرفت هرچه امثال جریمه های صد هزار تومانی برای بسیاری از اقشار جامعه سنگین و گاه غیر قابل پرداخت به نظر می رسد، شدت گرفتن اختلاف طبقاتی در سالهای اخیر کاری به سر جامعه مان آورده که می بایست برای دفاع از جان عزیز مردم، به ویژه در مقابل تفریحات جنون آمیز ابرسرمایه داران و فرزندان ایشان، سقف جرایم راهنمایی و رانندگی را به محاکمه قضایی گره بزنیم تا امثال راننده لکسوس یاد شده نتوانند هر کاری دلشان خواست در جاده ها انجام دهند. 

تنها در این صورت است که می توان امید داشت برخی رانندگان از خود راضی به خیابان ها به چشم پیست تفریح خود نگاه نکرده و تصور نکنند هر اتفاق شومی که ممکن است رقم بزنند، با پول قابل جبران است؛ پولی که اینقدر برای ایشان بی ارزش است که میلیاردها تومان را صرف خرید یک خودرو می کنند تا یکی دو سال با آن کورس بگذارند و منتظر تولید خودروهای جدیدتر در مالک پیش رفته شوند!
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین