آفتابنیوز : آفتاب: در این مناظره قدیری ابیانه با اشاره به پذیرش معاهده 598 از سوی صدام، با یادآوری اینکه صدام اول معاهده را پاره کرد، اما بعد گفت آن را میپذیریم و این نتیجه چیزی بود که در عمل و با ایستادگی ملت در میدان مبارزه اتفاق افتاد، اظهار کرد: توانایی هیات مذاکرهکننده هستهای، تاکتیکها، یا استراتژی آنها مهم است، اما مهمتر از آن این است که جمهوری اسلامی در میدان عمل چه قدرتی دارد و چهقدر میتواند بر مواضع خود ایستادگی کند. در این صورت است که زمینه برای مذاکرهکنندگان فراهم میشود.
وی خاطرنشان کرد: البته ذات مذاکرات که شش کشور قدرتمند جهان در یک طرف میز و ایران در سمت دیگر میز قرار دارد و در حال چانهزنی با جمهوری اسلامی ایران هستند، خود نشاندهنده قدرت جمهوری اسلامی است.
وی ادامه داد: اگر از آقای ظریف میخواستیم که در مذاکرات به آنها بگوید که ما به شما نفت نمیفروشیم و از این جهت قدرت چانهزنی بیشتری داشته باشند، آیا زمینه داخلی آن فراهم شدهاست؟ مقام معظم رهبری چندین سال است که بر این مسئله تأکید دارند که اقتصاد کشور از اتکا به درآمدهای نفتی خارج شود، اما آیا اکنون از موضع بدون نیاز به فروش نفت، امورات کشور می گذرد؟ ما این کار را انجام ندادیم و چون انجام ندادیم آنها اول میگویند که نفتمان را نمیخرند و دوم اینکه نمیگذاریم به دیگران هم بفروشید، بنابراین نتیجه مذاکرات بسیار وابسته به وضعیت داخلی کشور است.
قدیریابیانه با اشاره به زمان اوج تحریمها، افزود: اگر شهید تهرانیمقدم و یارانش شب و روز کار نمیکردند و ایران را به قدرت موشکی تبدیل نمیکردند، آنگاه آنها حاضر بودند با جمهوری اسلامی مذاکره کنند؟ اگر بسیج نبود و از عکسالعمل نظامی جمهوری اسلامی در هراس نبودند، قطعا به ایران حمله نظامی میکردند، اما بوش، رامسفلد و دیک چنی، به خاطر هراس از عواقب آن نتوانستند از گزینه نظامی علیه ما استفاده کنند. حالا هم که اوباما میگوید گزینه نظامی روی میز است، بلوف میزند، زیرا خود مراکز پژوهشی نظامی در ایالات متحده مطابق بررسیهای خود اعلام کردهاند که اگر آمریکا به ایران حمله کند در روز اول همه ناوگانش در منطقه نابود و 20 هزار نفر تلفات خواهد داد.
وی با بیان اینکه باید توقع خود را از هیات مذاکرهکننده ایرانی متناسب با آنچه هستیم بدانیم، تصریح کرد: البته ما به ملت خود و خدای متعال اتکا داریم و اتکای ما به شرق و غرب و چین و روسیه نیست.
قدیریابیانه در ادامه با اشاره به پذیرش قطعنامه 598 از سوی صدام و آزادسازی اسرا و سرزمینهای ما، اظهارداشت: این اقدام به معنی این نبود که صدام از دشمنی با ایران دست برداشت، زیرا صدام تا لحظه مرگ با ایران دشمن بود، اما بهخاطر رشادتهای جوانان و رزمندگان در جبهههای جنگ تحمیلی ناگزیر به پذیرش قطعنامه شد.
وی با ابراز امیدواری از اینکه 1+5 نیز در مذاکرات ناگزیر به عقبنشینی شود و همانطور که صدام مجبور شد آنها هم در مقابل خواستههای جمهوری اسلامی ناچار به پذیرش شوند، گفت: معتقدم کار مذاکرات به اینجا نخواهد رسید؛ زیرا تا زمانی که آنها فکر می کنند تحریم بر ما موثر است، هرگز از این اهرم فشار دست بر نمیدارند. همین چند روز اخیر "وندی شرمن" در سخنرانی میان اعضای کنگره به آنها گفته بود که تحت عنوان هستهای نمیتوانید دیگر ایران را تحریم کنید ولی میتوانید تحریمها را در زیرمجموعه حقوق بشر، موشکی و موضوع تروریست مطرح کنید.
قدیریابیانه افزود: اوباما هم روز گذشته طی مصاحبهای عنوان کرد که اصلا بحث لغو همه تحریمها قابل مذاکره نیست؛ بنابراین معتقدم مذاکرات به نتیجه نمیرسد، اما اگر هم برسد ما خوشحال خواهیم شد. آمریکا قطعا دست از دشمنی با جمهوری اسلامی برنمیدارد و در نهایت مذاکرات متوقف میشود، ولی کارهای هیات مذاکراتکننده تا الان هم برای ما یک برد محسوب می شود.
وی روشن شدن این موضوع برای افکار عمومی و آن عده که گمان میکردند مشکل اصلی پرونده هستهای ایران مذاکره با آمریکا است، را به عنوان برد ایران از این مذاکرات عنوان کرد و افزود: همین مسئله باعث انسجام ملی ما میشود، بنابراین باید حواسمان جمع باشد که تمام انگشت اتهام به نتیجه نرسیدن مذاکرات به سمت آمریکا معطوف شود. از حالا غرب و آمریکا در حال زمینهچینی برای این هستند که تقصیر را به ایران متوجه کنند. اما اگر بتوانیم به افکار عمومی جهان ثابت کنیم که دلیل شکست مذاکرات زیادهخواهیهای آمریکاست در آن صورت در صفوف آنها شکاف ایجاد و صفوف ما متحدتر میشود و بهتر میتوانیم در مقابل توطئههای دشمن مقاومت کنیم.
به گزارش ایسنا، در ادامه این مناظره صادق زیباکلام، در خصوص مسئله مذاکرات فعلی ایران با 1+5 با بیان اینکه به گمان من نمیتوان به این موضوع بهصورت کامل پرداخت و آنرا تجزیه و تحلیل کرد، مگر آنکه مسائل را ریشهایتر واکاوی کنیم، اظهارکرد: در حقیقت باید به سه جنبه کار دقت کنیم. مسئله اول، مسئله نسبت ما با آمریکاست. دوم، آنکه اساسا فعالیتهای هستهای ما تاکنون چه سود یا دستاوردی برای کشور داشتهاست و این هزینه هنگفت فعالیتهای هستهای بهطور مستقیم و غیرمستقیم ظرف ده سال گذشته چه گلی بر سر اقتصاد و رشد و توسعه اقتصادی کشور زدهاست.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران مسئله سوم را رویکردها در قبال بحران هستهای یا گرهکور هستهای ظرف این یک دهه دانست و خاطرنشان کرد: در مورد موضوع اول یعنی دشمنی ما با آمریکا باید دید که واقعا ریشه این دشمنی چیست؟ گاهی شما میگویید آمریکاستیزی در ذات انقلاب اسلامی وجود داشتهاست، زیرا انقلاب اسلامی فینفسه استکبارستیز، غربستیز، آمریکاستیز و ظلمستیز است.
زیباکلام افزود: بنابراین صرفنظر از اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و از 23 بهمن 57 تاکنون چه اتفاقاتی در روند تعامل جمهوری اسلامی با آمریکا رخ دادهاست، این تضاد، رویارویی و دشمنی با آمریکا اجتنابناپذیر بود، زیرا آمریکاستیزی در ذات انقلاب اسلامی نهادینه شده بود و به همین دلیل اگر آمریکاییها همه دستهگلهای دنیا را برای ما جمع میکردند و میفرستادند ما باز هم مرگ بر آمریکا میگوییم؛ چون این در ذات انقلاب اسلامی است.
وی نگاهی دوم به مسئله دشمنی با آمریکا را مطرح کرد و گفت: میتوانیم بگوییم ما با آمریکا دشمنی نداشتیم، بلکه در کشور خودمان زندگی میکردیم، اما با رژیمی به اسم شاهنشاهی مخالف بودیم و میخواستیم سرنگون شود، ولی از فردای روز 22 بهمن و ساقط شدن این رژیم، آمریکا جنگ را بر ما تحمیل کرد، سازمان مجاهدین را ایجاد کرد و حرکتهای تفرقه افکنانه، تهاجم فرهنگی، و تحریم و... را در ارتباط با جمهوری اسلامی انجام داد و این دلیل دشمنی ما با آمریکا شد.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: در واقع میتوانیم بگوییم ما با آریکا دشمن نبودیم، اما چون میخواستیم مستقل و آزاده باشیم و با انقلاب اسلامی آمریکا منافع خود را در ایران از دست داده بود، با ما اینگونه دشمنی کرد.
زیباکلام با تبیین نگاه سوم به مسئله ایران و آمریکا، افزود: آمریکاستیزی نه به واسطه ذات آمریکاستیزی انقلاب اسلامی و نه به واسطه فهرست دشمنیها و کارهای آمریکا علیه ما ایجاد شدهاست، زیرا این فهرست هم بخشی از آن تحریف و بخشی بهصورت ناقص روایت شدهاست. به علاوه باید ببینیم بعد از 22 بهمن جمهوری اسلامی با آنها چگونه رفتار کرده است و ما چه کردیم، که منجر به این واکنش آمریکایی ها شده است.
وی خاطرنشان کرد: معتقدم آمریکاستیزی نه در ذات انقلاب اسلامی وجود دارد و نه آمریکاییها تصمیم گرفته بودند بعد از انقلاب با جمهوری اسلامی بنای دشمنی بگذارند؛ البته آمریکاستیزی و گفتمان آمریکاستیزی که پس از انقلاب گفتمان غالب جامعه شد، نیاز به یک جامعهشناسی سیاسی دارد. آمریکا ستیزی از سال 57 در حقیقت یک کارکرد مهم سیاسی داشته و تاکنون هم ادامه یافتهاست.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: موضوع این نیست که چگونه گفتمان آمریکاستیزی در جامعه ما بهراه افتاد و به گفتمان اصلی بدل شد، بلکه صرف نظر از این، در حال حاضر آمریکاستیزی بخشی از ذات و هویت جمهوری اسلامی شدهاست .
در ادامه این مذاکره قدیری ابیانه در پاسخ به موضوعات مطرح شده از سوی زیباکلام در خصوص ذات آمریکاستیزی انقلاب، اظهارداشت: ایشان می گویند باید ببینیم ما چه کردیم که آنها دشمنی میکنند؛ اما نمیگویند که دولت مصدق را که دکتر زیباکلام از طرفداران آن هستند، آمریکا سرنگون کرد.
وی افزود: آقای زیباکلام نمیگویند که آمریکا ساواک را 25 سال تجهیز کرد و مردم را زیر سلطه یک حکومت دیکتاتوری برد؛ در حالی که با وقوع انقلاب اسلامی این فرصت را به آمریکا دادیم که از گذشته خود دست بردارد و روابط احترامآمیز و دوستانه با جمهوری اسلامی داشته باشد. بعد از انقلاب اسلامی از 22 بهمن 57 تا 13 آبان 58 سفارت آمریکا در ایران بزرگترین سفارتخانه بود و آنها خودشان میگفتند که میخواهیم از این به بعد کدورتهای گذشته را کنار بگذاریم، اما اسنادی که از سفارتخانه بیرون آمد، نشان میدهد که آنها به دنبال تجزیه ایران با حمایت از گروههای تروریستی بودند. تقلب، شنود و جنایتهای مختلفی را تحت پوشش این سفارتخانه در ایران طرحریزی میکردند و انجام میدادند؛ بنابراین آنها حتی از داشتن یک سفارت باز هم علیه ملت ما توطئه خواهند چید.
قدیریابیانه با اشاره به دستاوردهای انرژی هستهای برای کشور یکی از این فواید را تولید برق عنوان و اظهارکرد: اگر ما تمام تأسیسات هسته ای خود را برچینیم و حتی یک پیچ از آن باقی نگذاریم چیزی از دشمنی آمریکا با ما کاسته نخواهد شد. گواه این ادعای من خوزستان است که وقتی عراق حمله کرد هیچ بحثی در خصوص مسئله هستهای مطرح نبود، اما آنها از حمله نظامی عراق به ایران حمایت کردند و همه نوع جنایت بر علیه ایران انجام دادند. بنابراین مسئله فقط هستهای نیست؛ آنها با سدسازی، بهداشت و سلامت مردم ما هم مخالف هستند.
وی با اشاره به تولید سوخت 20 درصدی در رآکتور هستهای، افزود: این سوخت 20 درصد رادیوداروهای موردنیاز برای یک میلیون نفر ایرانی را تأمین میکند. ما قبل از تولید سوخت 20 درصد آن را میخریدیم اما وقتی گفتند نمیفروشیم و میخواستند جان یک میلیون ایرانی را گروگان بگیرند، آنوقت دانشمندان ما درصدد تولید صفحات سوخت 20 درصد برآمدند.
وی همچنین با اشاره به موضوع مطرح شده از سوی زیباکلام مبنی بر اینکه ذات انقلاب ما آمریکاستیز است، خاطرنشان کرد: ذات انقلاب اسلامی ظلمستیز است و اگر آمریکا دست از ظلم بردارد ما هم از آن حمایت میکنیم، بنابراین دشمنی ما با آمریکا بهخاطر دشمنی آنها با ماست و اگر دست از دشمنی بردارند ما با آنها دشمنی نداریم.
قدیریابیانه افزود: آنها دارو، قطعات هواپیما و صفحات سوخت 20 درصد را تحریم و همه نوع فشار علیه جمهوری اسلامی ایجاد کردند.اخیرا مشاور اوباما ضمن توهین به مردم ایران گفت ایرانی خوب، ایرانی مرده است. این نوع نگاه و فرهنگ آنها به مردم ایران است، آنوقت میگویند چرا ما مرگ بر آمریکا میگوییم. اگر به جای آن درود بر آمریکا هم بگوییم هیچ چیز از دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی کم نمیکند. اگر حتی بگوییم اسلام را هم کنار گذاشتیم، باز هم تفاوتی ندارد. مگر آلنده مسلمان بود؟ مسیحی باش، چاوز باش، با تو دشمنی میکنند؛ اما اگر اسمت مسلمان باشد ولی مانند پادشاه عربستان باشی، هیچ مشکلی با تو ندارند.
در ادامه زیباکلام با بیان اینکه واقعا جا دارد بعد از 35 سال ریشهیابی اسباب و علل آمریکاستیزی از نظر تحولات سیاسی و اجتماعی مورد بحث و بررسی درست قرار بگیرد، با بیان اینکه معتقدم که آمریکاستیزی در حقیقت یک ابزار مناسب سیاسی برای مسئولان ایران طی 35 سال گذشته بودهاست، اظهارداشت: پرونده هستهای به آمریکاستیزی ارتباطی پیدا نمیکند؛ چرا که اگر به سالهای 81، 82 برگردیم که مسئله هستهای مطرح نبود همچنان این دشمنی و آمریکاستیزی وجود داشت و قبلتر از آن در دوران جنگ و حتی قبل از جنگ این تفکر و گفتمان مطرح بود؛ بنابراین زمینههای جامعهشناسی سیاسی ایجاد گفتمان آمریکاستیزی جای سؤال دارد.
این استاد تمام دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به پیشینه برنامه هستهای یادآور شد: برنامه هستهای ما پس از دوران جنگ از زمان نخستین دوره ریاستجمهوری آقای هاشمی آغاز شد اما بنابر دلایل آن زمان مسئولان، بهطور رسمی گزارشی درباره آن اعلام نشد تا زمانی که در سالهای 81، 82 برنامه هستهای ایران توسط سازمان مجاهدین لو رفت و از آن زمان مسئله هستهای یا بحران هستهای بین ایران و غرب به وجود آمد.
زیباکلام با بیان اینکه در دو سال آخر دوران اصلاحات که این مسئله مطرح شد، سیاست کجدار و مریز در پیش گرفته شد تا برنامه هستهای را افتان و خیزان جلو ببرند و باعث رویارویی جامعه جهانی با ایران نشوند، خاطرنشان کرد: دولت اصلاحات کمابیش در این رویکرد موفق بود، اما در سال 84 که آقای احمدینژاد روی کار آمد و اصولگرایان پیروز شدند، احمدینژاد در یک سخنرانی، برای سیاست هستهای و تیم مذاکرهکننده وقت، لغت خیانت را به کار برد و اعلام کرد که با تمام توان، سرعت و انرژی برنامه هستهای را به پیش میبریم؛ غرب و 1+5 هم هر غلطی که خواست، بکند.
وی حاصل این نگاه را، در پیش گرفتن سیاست رویارویی همهجانبه با غرب عنوان کرد و افزود: حاصل این سیاست انتقال پرونده هستهای ایران از شورای حکام در وین به شورای امنیت در نیویورک بود و اولین قطعنامهها در سال 85 صادر شد که در برگیرنده تحریمهای بینالمللی بود و آن جمله معروف آقای احمدینژاد که آن قدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود.
این تحلیلگر سیاسی گفت: احمدینژاد عنوان میکرد که علت مخالفت غرب، آمریکا و اروپا با ایران در خصوص برنامه هستهای ما دو دلیل اصلی است. دلیل نخست اینکه اگر ما در برنامه هستهای خود موفق شویم میتوانیم 250 رشته اقتصادی در ایران راهاندازی کنیم و این از نظر اقتصادی ایران را زیر و رو میکند. دلیل دوم اینکه غرب نمیخواهد ما به دانش هسته ای پیشرفته دست یابیم و این دو دلیل از سال 84 به بعد ترجیعبند سیاسی اصولگرایان شد و آنها گفتند که غرب مخالف پیشرفتهای علمی و هسته ما است و به این دلیل اینقدر علیه ما صفآرایی کردهاند و به دنبال تحریم رفتهاند.
در بخش دیگری از این مناظره، دکتر قدیریابیانه در پاسخ به پرسش یکی از حضار مبنی بر اینکه شما گفتید تحت تأثیر چین نیستیم پس وجود این همه کالای چینی در بازار به چه معنی است؟، گفت: اگر شما جنس چینی نخرید وارد هم نمیشود. در حال حاضر اجناس چینی تمام بازار اروپا، آمریکا و آمریکای لاتین را اشغال کرده است که یکی از دلایل آن ارزان بودن است.
وی همچنین با اشاره به سخن دکتر زیباکلام که آمریکاستیزی را برای مسئولان جمهوری اسلامی دارای امتیاز دانست، اظهارداشت: تنها امتیاز آمریکاستیزی برای مسئولان را دشمنشناسی به نفع مملکت میدانم، زیرا چشم بستن بر دشمن، مشکل را حل نمیکند. "کسینجر" طی اظهارنظری گفته بود که استراتژی ما اشغال هفت کشور نفتی است که ایران هم جزء آن است.
این تحلیلگر سیاسی افزود: قبل از انقلاب گروهی از مشاوران خارجی در یک بررسی عنوان کردند که ایران نیازمند تولید 14 هزار مگاوات برق اتمی است. پس اکنون که جمعیت کشور رشد داشتهاست، به میزان بیشتری از برق اتمی نیاز داریم. چگونه آمریکا 100 مرکز برق هستهای دارد و فرانسه بیش از 70 درصد نیاز برق خود را از طریق هستهای تولید می کند، اما ما نباید به این سمت برویم؟ منطق حکم می کند که برای صیانت از نفت و گاز سراغ انرژیهای تجدیدپذیر برویم.
قدیریابیانه با تأکید بر اینکه آنها با پتروشیمی، سد و بهداشت ما هم مخالف هستند، خاطرنشان کرد: اگر این دشمنی را نادیده بگیریم که هنری نکردهایم. اینکه سازمان منافقین برنامه هستهای ایران را لو میدهد، دلیلی بر انحراف ایران از معاهده NPT نیست؛ زیرا بر اساس این معاهده ما موظف هستیم شش ماه قبل از آنکه گاز مخصوص وارد دستگاه شود، گزارش دهیم، نه آنکه همه فعالیتهای قبل از آن را هم اعلام کنیم. این در حالی است که اسرائیل اصلا عضو NPT نیست و کسی هم معترض آن نمیشود. همچنین سیاست غرب در قبال برنامه هسته ایران قبل از روی کار آمدن آقای احمدینژاد تغییر کرد و آنها ایران را در لیست شرارت قرار دادند زیرا سیاست قبلی آنها به نتیجه نرسید.
وی با طرح این سوال که چرا خواص هستهای صلح آمیز را نادیده بگیریم، گفت: بله، موضوع هستهای 250 رشته میتواند ایجاد کند. اما اینکه چرا غربی ها نگران برنامه هستهای ما هستند، باید بگویم که آنها اصلا نگران انحراف ما به سمت بمب هستهای نیستند، در حالیکه بوش مرتب گزارش میداد که ایران در صدد ساخت بمب هستهای است کنگره آمریکا در سال 2007 بیانیه داد که ایران هیچ برنامهای برای ساخت بمب هستهای ندارد و اگر بخواهد چنین کاری انجام بدهد حداقل تا سال 2014 زمان میبرد.
قدیریابیانه ادامهداد: اما اینکه چرا کنگره این بیانیه را صادر کرد به این دلیل بود که دیک چنی، بوش و رامسفلد میخواستند آمریکا را وارد جنگ با ایران کنند و ارزیابی کنگره و سازمانهای اطلاعاتی آنها این بود که وقوع این جنگ به ضرر آمریکا تمام میشود و برای بازدارندگی آنها از آغاز این جنگ چنین بیانیهای را صادر کردند، نه آنکه با جمهوری اسلامی دوست بودند؛ زیرا دروغ گفتن در ذات آمریکا است و هنوز حاضر نشدهاست بهخاطر بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی از مردم ژاپن عذرخواهی کند. البته جنگ روانی، ترساندن، دلها را خالی کردن و جلوی پیشرفت را به هر قیمتی گرفتن، بخشی از سیاست آمریکاست.
در ادامه این مناظره زیباکلام با بیان اینکه در دوران هشت ساله اصولگرایان، سیاست هستهای کشور به سمت یک رویاوریی همهجانبه سوق پیدا کرد، خاطرنشان کرد: اول اینکه گفته شد اگر برنامه هستهای تحقق یابد دارای 250 رشته تولیدی و صنعتی در ایران و پیشرفتهای علمی دیگر خواهیم شد و دلیل مخالفت غربیها با ما عدم دستیابی به این پیشرفتهای علمی و اقتصادی است.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: وقتی بعد از توافقنامه ژنو علیه آن در کشور اظهار نظرات مختلفی مطرح شد که این توافقنامه بدتر از ترکمانچای است و ... و همینطور دلواپسیها از سال گذشته شروع شد، نمیشد درباره دوران گذشته و دولت احمدینژاد انتقاد نکرد و در نتیجه این سد شکسته شد و در خصوص سیاستهای هستهای ایران در دوران احمدینژاد نیز بحث و بررسی آغاز شد. در حالی که در آن هشت سال هیچ روزنامه، هفتهنامه یا سایت خبری هرچهقدر هم که شجاع بود به دلیل منع، نمیتوانست چیزی درباره برنامه هستهای بنویسد. اما من با این وجود در مناظرات و بحثهای شفاهی میگفتم که از آن 250 رشته و صنعتی که با هستهای ایجاد می شود، آقای احمدینژاد 25 تای آن، اصلا 25 تا هم نه، 5 تای آن را نام ببر.
زیباکلام در خصوص پیشرفتهای علمی هم گفت: آیا ما در ایرانخودرو و سایپا کار علمی انجام میدهیم و این یک دستاورد علمی است؟ در خصوص موضوع هستهای که عمدهترین مبحث آن غنیسازی است، چه در مورد ایران یا هر کشور دیگر هیچ نوآوری علمی در کار نیست؛ ما کاری را انجام میدهیم که 80 سال پیش لرد رادرفورد دانشمند انگلیسی فیزیک انجام داد و توانست ایزوتوپهای ارونیوم را تفکیک کند. اکنون همان کار را در فردو و نطنز انجام میدهیم و هیچ نوآوری هم در کار نیست.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین این سوال مطرح میشود که اگر برنامه هستهای دربرگیرنده هیچ نفع اقتصادی، پیشرفت علمی یا شکافتن مرزهای دانش برای مملکت نیست، چرا غربیها اینقدر مخالف آن هستند؟؛ غرب مخالف صنعت خودرو، سیمان، پتروشیمی یا نساجی نیست، اما در موضوع هستهای ایران مخالفت میکند.
زیباکلام با بیان اینکه مسئله آنها این است که اگر ایران این تکنولوژی را در اختیار داشته باشد آیا آن را در اختیار دیگران قرار نمیدهد، افزود: همه دعوای ما با غربیها در موضوع هسته ای دقیقا بر سر این است که چه تضمینی میتواند در قبال فعالیتهای هستهای ایران وجود داشته باشد که ایران روزی نخواهد تکنولوژی هستهای خود را استفاده نظامی کند یا در اختیار دیگران قرار دهد.
در ادامه این مناظره قدیریابیانه در خصوص خواص هستهای به حوزههای رادیوداروها، کشاورزی، کیتهای سوخت هستهای، باتری و... اشاره و اظهارکرد: این موضوع که آقای زیباکلام میگوید آمریکا با خودروسازی ما مخالف نیست، درست نیست زیرا با آن هم مخالف هستند و شاهد من اظهارات سفیر انگلیس پنج سال قبل از انقلاب در جمع بازرگانان این کشور است که اوج روابط و ایران و انگلیس بود.
قدیری ابیانه افزود: سفیر انگلیس در این زمان به بازرگانان کشورش اعلام میکند که ”تا میتوانید کالایتان را بفروشید و تنها در صورتی سرمایهگذاری کنید که سود بیشتری از فروش کالا عایدتان شود و در این صورت هم به میزان حداقل ممکن سرمایهگذاری کنید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن از انگلستان وارد شود. در این صورت معتقدم که ایران یکی از بهترین بازارهایی است که می توانید کالای خود را به فروش برسانید.” این اظهارات نشان میدهد که بنا نبود بگذارند ایران پیشرفت کند و مسئله آنها فقط برنامه هستهای نیست.