کد خبر: ۲۷۴۵۲۰
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۴

استانی‌شدن انتخابات؛ انحصار مجلس در دست گروه های قدرت و ثروت

نماینده ای که می خواهد از یک حوزه انتخابیه شهرستانی وارد رقابت سیاسی شود، قطعا با این طرح نخواهد توانست به تنهایی خود را در معرض افکار عمومی یک استان قرار دهد. چرا که چنین کاری نیاز به منابع مالی و پشتیبانی بسیار قوی تر، در حد چند برابر نیاز یک شهرستان دارد و همین نقطه ضعف نیز تعداد زیادی از نامزدها را به سمت لیست هایی سوق می دهد که از پشتیبانی گروه های قدرتمند و ثروتنمد برخوردار هستند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: بالاخره نمایندگان مجلس اولین گام را برای استانی شدن انتخابات برداشتند، گامی که اگر با قدم های بعدی آنها در تصویب کلیات و جزئیات این طرح همراه شود، نظام انتخاباتی مجلس را دگرگون خواهد کرد. این دگرگونی اما به نظر می رسد آن چیزی نباشد که به انجام یک انتخابات «عادلانه» بیانجامد. از همین حالا نمایندگانی چون جواد جهانگیرزاده هشدار داده‌اند که چنین طرحی یعنی بالابردن قدرت «لابی های قدرت و ثروت» در انتخابات. اما به راستی چرا بعد از سی و چند سال یکباره پای چنین دست طرح هایی به مجلس کشیده شده است؟
 
به گزارش آفتاب، پایگاه خبری خرداد در ادامه نوشت: بعد از سال 88 عملا این چهارمین تلاش مجلس نشینان برای تغییر نظام انتخاباتی کشور است. آنها پیش از این دو بار برای تغییر نظام انتخاباتی مجلس و یک بار برای اصلاح و تغییر قوانین انتخاباتی ریاست جمهوری آستین بالا زده اند. تمام این طرح ها نهایتا با سرنوشتی مبهم و بلاتکلیف، رها شدند. اما به نظر می رسد آخرین تلاش مجلسی ها برای تغییر نظام انتخابات مجلس و تبدیل آن به یک نظام انتخاباتی استانی قدری جدی تر از قبل باشد. بازخوانی موعدهایی که مجلس نشینان برای پیش کشیدن بحث تغییر قانون انتخابات دست به کار شده اند، می تواند بازگو کننده این حقیقت باشد که تلاش های آنها در واقع نوعی مقابله به مثل سیاسی با رقبای انتخاباتی است.
 
استانی شدن؛ تلاشی برای عقب راندن رقبای انتخاباتی

مجلس هشتم تنها 11 ماه قبل از برگزاری انتخابات مجلس نهم بحث استانی شدن انتخابات را مطرح کرد. به همین ترتیب هم در مجلس نهم بحث تغییر و اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری تنها 10 ماه قبل از خرداد 92 روی میز کار نمایندگان آمد. اولین بار بحث استانی شدن انتخابات در مجلس هشتم در حالی مطرح شده بود که نمایندگان آن دوره به یقین اعتقاد داشتند که محمود احمدی نژاد و نزدیکان او در حال تدارکی سنگین و جدی برای تصاحب 150 کرسی نمایندگی در بهارستان هستند. بلافاصله بعد از همین اعلام نگرانی بود که حرف از استانی شدن انتخابات پیش آمد. جریان تغییر و اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری هم در سال 91 با نگرانی مشابهی مطرح شد که در راس آنها برنامه ریزی دولت وقت برای «رئیس جمهور کردن» اسفندیار رحیم مشایی قرار داشت.
 
رحیم مشایی اما هیچگاه حتی به اندازه چند قدم هم اجازه پیدا نکرد که به کرسی اصلی ساختمان پاستور نزدیک شود، اما بعد از خرداد 92 جریان غالب مجلس مشکل دیگری داشت؛ بازگشت اصلاح طلبان و رقیبی جدید در قالب ائتلاف اصلاحات و اعتدال. این ائتلاف تمام پیش بینی های انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را به هم ریخت، پس به هم ریختن ترکیب مجلس هم در سال 94 برای آن چندان مشکل نخواهد بود. درست از همین نقطه بود که بعد از فراقت مجلس از انتخاب کابینه یازدهم، بحث استانی شدن انتخابات به شکل جدی تری روی میز کار نمایندگان آمد. اولین تلاش ها به دلیل «خام بودن» طرح به نتیجه نرسید اما دور بعدی تلاش ها حالا با رای آوردن یک فوریت این طرح در گام اول موفق ظاهر شده است.
 
بدین ترتیب مشخص است که یکی از دل نگرانی های اصلی مطرح کنندگان این طرح، حفظ ترکیب سیاسی مجلس در مقابل رقبای انتخاباتی است. ترکیبی که به نظر نمی رسد دیگر بتوان آن را با روش های قبلی محفوظ نگه داشت.
 
نغب وارونه برای کارآمد کردن مجلس

از دیدگاهی دیگر مجلس نشینان به درستی دریافته اند که سازوکار پارلمانی ایران دیگر جوابگوی نیازهای واقعی کشور به لحاظ نظارت و قانون گذاری نیست. انباشت بیش از 12 هزار قانون مصوب و اجرا نشده، اعتراف نمایندگان به اینکه تمرکز مراجعات عمومی به آنها برای گره گشایی از کارها و دغدغه های جزیی چون گرفتن وام و پیدا کردن شغل است، تلاقی قابل لمس سیاست های بهارستان با پاستور نشینان و مواردی از این دست عیان می کند گره ای در کار مجلس وجود دارد که نیاز است باز شود. نمایندگان به درستی دریافته اند که این گره را باید از سر منزل آغاز به کار مجلس، یعنی برگزاری انتخابات باز کرد اما در این راستا «آسیب» انتخابات را به درستی هدف قرار نداده اند.
 
مشکل عمومی مجلس این است که از سال 82 به بعد مرتبا در فرآیندی که دایره تنگ تری از سلایق سیاسی را در خود جای داده بود، تشکیل شده است. به عبارتی مشکل مجلس ایران نه شکل برگزاری انتخابات به صورت استانی و غیر استانی، بلکه ماهیت نهاد انتخابات است که اجازه بازیگری را برای وسعت محدود و کمی از سلایق سیاسی فراهم می کند. با این ترتیب نمایندگان اگر در فکر کارآمد کردن پارلمان هستند، پیش از آنکه در سودای تغییر شکل انتخابات باشند، باید فکری برای بازگرداندن اعتبار عمومی به نهاد انتخابات کنند.

چه آنکه در همین طرح هم «خرید رای» در برخی حوزه های انتخابیه به عنوان یک واقعیت انتخاباتی مورد تائید قرار گرفته است که یک آسیب بزرگ برای نهاد انتخابات در کشور است.
 
خطر افزایش نفوذ گروه های قدرتمند

سوالی که مطرح می شود این است که  با وجود ضعف شدید احزاب در کشور، چه گروه هایی قادر خواهند بود نامزدهای مورد علاقه خود را در انتخابات مجلس، در صورت استانی شدن پشتیبانی کنند؟ آیا غیر گروه هایی که قسمتی از تمرکز قدرت و ثروت را در اختیار دارند، کس دیگری وجود دارد که توانایی چنین کاری از او ساخته باشد؟ نماینده ای که می خواهد از یک حوزه انتخابیه شهرستانی وارد رقابت سیاسی شود، قطعا با این طرح نخواهد توانست به تنهایی خود را در معرض افکار عمومی یک استان قرار دهد. چرا که چنین کاری نیاز به منابع مالی و پشتیبانی بسیار قوی تر، در حد چند برابر نیاز یک شهرستان دارد و همین نقطه ضعف نیز تعداد زیادی از نامزدها را به سمت لیست هایی سوق می دهد که از پشتیبانی گروه های قدرتمند و ثروتنمد برخوردار هستند، بی آنکه تعلقات و سازوکارهای پاسخگویی و مسئولیت پذیری احزاب فراگیر در این مورد مطرح باشد. چرا که قطعا در خلا حضور احزاب فراگیر، چنین مراکزی که تمرکز قدرت و ثروت را در اختیار دارند نه به شکل علنی و رسمی، بلکه با شیوه های پنهان و پشت پرده توان خود را خرج نامزدهای مورد قبول شان خواهند کرد. اتفاقی که باعث خواهد شد، عموم مجلس بیش از پیش از مطالبات عمومی فاصله بگیرند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین