مردی که با «دلارهای تام‌و‌جری» کلاهبرداری می‌کرد

تحقیقات از مردی که با دلارهای «تام‌وجری» از بازاریان کلاهبرداری می‌کرد برای کشف سایر جرایم احتمالی‌اش ادامه دارد و متهم که مجتبی نام دارد در پایگاه‌هفتم پلیس آگاهی در بازداشت به سر می‌برد.

آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب: این جوان در گفت‌وگو با «شرق» درباره جرایمش توضیحاتی داده است:

چندسال داری، چقدر درس خواندی، شغلت چیست؟

32سال دارم. تا دیپلم درس خواندم و شغلم آزاد بود. در زمینه پخش لوازم عکاسی کار می‌کردم. مجرد هستم.

چند خواهر و برادر داری؟

یک‌برادر و دوخواهر.

آنها چه می‌کنند؟

برادرم آدم‌حسابی است در بازار در کار پخش لوازم عکاسی است و خواهرانم ازدواج کرده‌اند.

اعتیاد داری؟

بله. دو، سه‌سال بود شیشه مصرف می‌کردم. روزی 50هزارتومان خرج موادم می‌شد.

اولین‌بار کی مواد مصرف کردی؟

با رفقایم به لواسان رفته بودم دوستانم داشتند شیشه می‌کشیدند من خوابیده بودم دوستانم اصرار کردند که بیدارشو و تو هم امتحان کن. من هم کشیدم.

سابقه کیفری داری؟

دو یا سه‌سابقه به‌دلیل چک و استعمال موادمخدر دارم.

چه مدت زندان بودی؟

یک‌بار سه‌ماه، یک‌بار چهارماه و... سر جمع یکسال زندانی بودم.

الان به اتهام کلاهبرداری در بازداشت هستی، درباره شگردت توضیح بده.

پیک‌موتوری را با یک بسته جایی می‌فرستادم. بعد به او می‌گفتم سراغ فلان بانک برو ولی خودم او را ساعتی می‌فرستادم که بانک تعطیل باشد. بعد به پیک می‌گفتم سراغ یکی از مغازه‌های اطراف بانک برو و بگو این بسته متعلق به رییس بانک است، او دلار سفارش داده اما الان رفته، لطفا شما این را تحویل بگیر و پولش را هم پرداخت کن و فردا که رییس بانک آمد بسته را به او بده و پولت را از او بگیر. با این شگرد دو سه مورد کلاهبرداری کردم.

اما افسر پرونده می‌گوید شش‌شاکی تو را شناسایی کرده‌اند؟

من فقط دو، سه‌مورد این کار را کردم که موفق بود. چند مورد هم بود که مغازه‌داران با پیشنهاد پیکی که من فرستاده بودم موافقت نمی‌کردند.

این شیوه کلاهبرداری را از کجا یاد گرفتی؟

بلایی است که سر خودم آمده است. با همین شیوه سر خودم کلاه گذاشته بودند.

درباره آن اتفاق توضیح بده.

یک‌سال پیش مردی را سوار موتورم کردم گفت او را به اداره گذرنامه ببرم بعد یک‌بسته به من داد و گفت این را ببر میدان خراسان و به رییس بانک بده. من هم همین کار را کردم اما بانک تعطیل بود. آن مرد گفت سراغ مغازه‌داران برو و بگو این بسته 300هزارتومان می‌ارزد اما چون صاحبش عجله دارد و باید به سفر برود حاضر است آن را با 250هزارتومان به شما بدهد و شما هم آن را فردا صبح به رییس بانک بدهید و 300هزارتومان را از او بگیرید. با خودم گفتم اگر بسته را به مغازه‌داران ندهم و خودم آن را تحویل بگیرم راحت می‌توانم 50هزارتومان کاسب شوم، اما نمی‌دانستم چه بلایی سرم خواهد آمد.

دلارهای قلابی را از کجا آوردی؟

دلار قلابی نبود. از این دلارهایی است که عکس تام‌و‌جری دارد. از قنادی خریده بودم بسته‌ای چهارهزارتومان می‌فروشند.

در این کلاهبرداری‌ها چقدر به‌دست آوردی؟

در مجموع یک‌میلیون‌وصدهزارتومان.

با این شاکیان چه کردی؟

دونفر بودند که پولشان را دادم و رضایت گرفتم.

از کجا پول آوردی؟

600هزارتومانش هنگام دستگیری در جیبم بود و 500هزارتومان را هم پدرم پرداخت کرد.

چرا کلاهبرداری می‌کردی؟

خودم دوست نداشتم، بی‌کار بودم و مادرم مریض بود.

الان چه حسی داری؟

اشتباه کردم. پشیمان هستم.