آفتابنیوز : آفتاب-سرویس بینالملل: یکی از فرماندهان ارشد داعش جزئیات ویژه ای را از ریشه گروه تروریستی داعش آشکار کرد.در تابستان 2014 یک جهادیست جوان در غل و زنجیر به همراه کسانی که او را دستگیر کرده بودند به سمت کمپ بوکا در زندانی در جنوب عراق در حرکت بود. او زیر سنگینی نگاه دو سرباز آمریکایی که او را از میان راهروهای پر پیچ و خم عبور می داند، عصبی به نظر می رسید.
به گزارش «آفتاب» به نقل از گاردین، زندان «بوکا»یکی از زندانهای آمریکاییها برای حبس مجرمان و متهمان به اقدامات تروریستی در عراق. مارتین چولوف، خبرنگار خاورمیانهی گاردین که از سال ۲۰۰۵ تحولات عراق و سوریه را پوشش میدهد در این گزارش مفصل با یکی از سران دولت اسلامی که از او با اسم مستعار ابو احمد نام برده شد و اصلیترین ژنرالهای امنیتی عراق گفتوگوی مفصلی کرده است.
این جهادیست که از نام ابواحمد برای معرفی خود استفاده می کند، هنگامی که وارد کمپ بوکا شد یک جوان کم سن و سال بود اما اکنون یکی از مقامات بلندپایه داعش است. کسی که طی این سال ها توانسته است به همراه مردهایی که به او در زندان خدمت می کردند، رشد کند. مانند او سایر بازداشت شدگان نیز توسط سربازان ایالات متحده آمریکا از شهرهای عراق ربوده شده اند و به مکان مخفی منتقل شده اند.
ابواحمد یکی از اعضای مهم و ضروری در آغاز کار گروه بود. او روحیه ستیزه جویی داشت که خودش تصور می کرد می تواند در عراق قدرت را جا به جا کند.
ابو احمد هم مثل ابوبکر البغدادی در بوکا زندانی نیروهای آمریکایی بود. او میگوید زندان بوکا برای آنها بهترین فرصت بود، بیرون از زندان هیچ مجال و امکانی نبود که همهی سران و استراتژیستها و نیروهای جهادی بتوانند دور هم شوند و نقشههای بعدی را برنامهریزی کنند. حالا نیروهای آمریکایی جمع بزرگی از آنها را بازداشت و در بوکا در چندقدمی هم حبس کردهاند. ابوبکر البغدادی اتفاقا یکی از آرامترین و سر در گریبانترین و مورداحترامترین زندانیها بود؛ نه فقط از سوی دیگر زندانیان که بیشتر از سوی نیروهای آمریکایی مسئول زندان. اولین بار در کمپ بوکا بود که ابواحمد توانست ابوبکر البغدادی رهبر خطرناکترین گروه تروریستی جهان را ملاقات کند. ابواحمد می گوید که از ابتدا هرگز فکر نمی کرد که ابوبکر بتواند هرگز به رهبری برسد.
آمریکاییها کمکم با او دوست شده بودند، وقتی در زندان درگیری رخ میداد به سراغ او میرفتند تا بیاید پادرمیانی کند و طرفین دعوا را آرام کند. در حالی که زندانیان هر کمپ به سختی این اجازه را پیدا میکردند که به کمپهای دیگر زندان رفتوآمد کنند، البغدادی راحت و بیدردسر و با اجازهی مقامات آمریکایی از کمپی به کمپ دیگر در رفتوآمد و یارگیری مخفی بود. ابو احمد میگوید زندان بوکا برای آنها دانشگاه بود و برای سران جهادی مدرسهی مدیریت.
قبل آزادی شمارهی تماس و نشانی شهر و روستاهای یکدیگر را در درزهای لباس زیر میدوختند و بیرون میبردند. بلافاصله بعد آزادی درز لباس زیر شکافته و شمارهها بیرون کشیده میشد و تماسها برقرار. نیروهای آمریکایی هیچوقت نفهمیدند چه گنجینهای از اطلاعات تماس در لباس زیر زندانیها پنهان و خارج میشود. در بوکا مغز متفکر محبوب همهی جهادیها زرقاوی بود، آن وقتها کسی فکر میکرد البغدادی روزی مهمترین فرد جهاد شود.
البغدادی با بقیه حفظ فاصله میکرد، کمحرف بود و بیشتر از آنکه استراتژیست باشد، خوی درنده و خونریز داشت. او اما وردست اصلی المصری و ابوعمر البغدادی بود و رابط میان آنها با اسامه بنلادن. وقتی المصری و ابوعمر در حملهی نیروهای امریکایی در تکریت کشته شدند، پلههای پیشرفت را چندتا یکی طی کرد و خیلی زود رهبر گروه "داعش" شد که آن زمان هنوز کوچک و زیرشاخهای از القاعده بود.
ابو احمد ماه گذشته گفت:« من برخی از آنها را فورا شناختم. تمام طول مدتی که به بوکا برسیم، ترس ماننده خوره جانم را می خورد. اما هنگامی که رسیدم فهمیدم که بهتر از چیزی است که می اندیشیدم.»
در ابتدا بازداشت شدگان از کمپ بوکا بسیار می ترسیدند اما پس از مدتی دریافتند که کمپ بوکا از تصورشان فاصله دارد. زندان آمریکا فرصت ویژه ای را برای آنها به وجود آورده است. ابواحمد می گوید:« ما در بغداد یا هیچ جای دیگر نمی توانستیم همچین امکاناتی داشته باشیم. در بغداد ما امنیت نداشتم اما ما در اینجا نه تنها امنیت داریم بلکه تنها چند صد متر از رهبری القاعده دور هستیم».