آفتابنیوز : آفتاب: پوریا عالمی در ستون طنز روزنامه شرق نوشت: نشسته بودم پای اینترنت که یکهو یک آقایی نتراشیده و نخراشیده آمد بالا و گفت: دالی.
آقا ما را میگویی؟ مژههام از ترس ریخت. به تتهپته افتادم. گفتم: ششششمممما؟
آقاهه گفت: من طبق فرموده وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات «فیلترینگ هوشمند» هستم. داشتی چیکار میکردی؟
گفتم: کککاااررری نممممیککککرددم... ترسیدم مژههام کامل ریخت. میخواستم توی گوگل سرچ کنم. آقاهه گفت: آها. میخواستی چی سرچ کنی؟ گفتم: هیچی به جان عزیزم، میخواستم سرچ کنم بزرگترین... آقاهه گفت: دیدی؟ دیدی؟ بفرما! بزرگترین چی؟ هان؟ خجالت نمیکشی؟ من هوشمندم، من را نمیتوانی دور بزنی! فهمیدی یا نه؟ با این سنوسال هنوز دنبال بزرگترین چی هستی؟ بدبختِ خاکبرسر. آمبولانسچی فُرقون!
با نشانگر موس از گوش آقاهه گرفته بودم و میخواستم بزنم «مینیمایز» شود و برود پایینِ صفحه. اما نمیشد. گفتم: آقای محترم... من میخواستم سرچ کنم بزرگترین کیشمیش بدوندم ایرانی... اصلا هرچی میخواستم سرچ کنم! شما چی کار داری؟ میپری روی صفحه آدم؟
آقاهه گفت: همینی که هست. من واسه خودت آمدم. فهمیدی یا نه؟
با موس رفتم توی چشم آقاهه اما مثمرثمر نبود چون با چشم بسته هم میدانست چطوری برود روی اعصاب من. بعد موس را بردم روی شکمش و قلقلکش دادم. خندید. همینکه خندید همه یخهای جهان آب شد و همه دیوارهای جهان فروریخت و همه جنگهای جهان تمام شد. خنده همچین کاری میکند با آدم. انگار فیلترشکنی داشته باشی که همه فیلترهای جهان را بتواند بشکند. پایان.