آفتابنیوز : آفتاب: درست چند ماه پس از روی کار آمدن دولت اعتدالگرای حسن روحانی بود که حسین فدایی، دبیرکل جمعیتایثارگران، از علی لاریجانی خواست مواضع خود در قبال اصلاحطلبان را شفاف کند و و «نگذارند فتنه گران طمعی نسبت به آنان داشته باشند». فدایی مدعی شد: «احزاب اصلاحطلب به دنبال جذب نیروهایی همچون علی لاریجانی و ائتلاف با آنها در انتخاباتاینده مجلس هستند».
اکنون با گذشت چند ماه مشخص شده کهاین نگرانیها ریشه در چه موضوعی داشته است. علی لاریجانی، رییس اصولگرای مجالس هشتم و نهم، اگر نگوییم در حال فاصله گرفتن از جریان اصولگرایی است؛ حداقل میتوان گفت میخواهد خط مرزهای خود را بااین جریان بازتعریف کند.این اتفاق در آستانه برگزاری انتخابات مجلس دهم که از اهمیت بسیاری برای اصولگرایان برخوردار است، حادثه بزرگی است. انتشار اخبار مربوط به تاسیس حزب رهروان ولایت که برخی از حضور فعال لاریجانی دراین حزب و برخی از نقش «پدرخواندگی» او برای «رهروان» سخن میگویند، در کنار غیبت لاریجانی دربرخی گردهماییهای اخیر جریان اصولگرا که میتواند مهرتاییدی بر حاشیههای مطرح درباره او باشد، نزدیکی او به جریان اعتدالگرا و اصلاحطلب واکنشهای جریان اصولگرا را برانگیخته است. آیا لاریجانی در حال تغییر زمین بازی است؟ نسبت او با جریان اصولگرا و اعتدالگرا چیست؟ و مهمتر از همه اینکه آینده سیاسی لاریجانی چگونه رقم خواهد خورد و برنامه او چه میتواند باشد؟
تولد فراکسیون رهروان از میان اختلافات
بر اساس اخبار منتشر شده، اعضای فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم تصمیم دارنداین فراکسیون را در خارج از مجلس با همین نام بعنوان حزب به ثبت برسانند. خبرها اما دراین خصوص متناقض است. در حالیکه برخی از اعضای فراکسیون از ارائه درخواست به وزارت کشور برای تشکیل حزب سخن میگویند؛ برخی دیگر از تشکیل جبهه رهروان در خارج از مجلس خبر میدهند. دراین میان، نقش علی لاریجانی نیز هنوز کاملا شفاف نیست. در حالیکه حسین سبحانی نیا، نایب رییس فراکسیون رهروان ولایت مجلس، گفته که «هنوز جمعبندی مشخصی صورت نگرفته کهاین تشکیلات به عنوان حزب، جبهه یا قالب دیگری شکل گیرد»؛ بهروز نعمتی در توضیحات شفافتری اهداف تشکیلاین جریان سیاسی در خارج مجلس را توضیح داده و گفته: «اعضاي فراکسيون رهروان ولايت و اطرافيان آقاي لاريجاني در مناطق مختلف کشور شخصيتهاي تاثيرگذاري هستند. بنابراين، میتوانند با تشکيل حزب از ورود فردي که يک شبه میخواهد همه تشکيلات کشور را برهم بريزد جلوگیري کنند و اثربخشي خوبي در سطح کشور داشته باشند». او همچنین گفته: «گرايش حزب لاريجاني به سمت اصولگرايان معتدل خواهد بود و در کنار رييس مجلس اصولگرايان اعتدالگرا حضور خواهند داشت. اصولگراياني که میخواهند شرايط کشور به سمت اعتدال پيش برود».
فراکسیون رهروان ولایت از دامن یک اختلاف بین جریان اصولگرایی در مجلس نهم متولد شد. زمانی که برخی از طرفداران محمود احمدینژاد در قالب فراکسیون جبهه پایداری یا همان فراکسیون انقلاب اسلامی مخالف ریاست علی لاریجانی بر مجلس نهم بودند. دراین میان، برخی از اعضای فراکسیون اصولگرایان بعنوان بزرگترین فراکسیون سیاسی مجلس هشتم را نیز با خود همراه کرده بودند. حامیان لاریجانی اما با راهاندازی فراکسیون رهروان ولایت با جذب اصولگرایان معتدلتر توانست مانع از تکیه غلامعلی حدادعادل بر کرسی ریاست مجلس شوند.
گرچه فلسفه شکلگیری این فراکسیون انتخاب رییس مجلس بود اما به موازات فراکسیون اصولگرایان که ریاست آن با حداد عادل بود، به حیات خود در مجلس نهم ادامه داد. عملکرداین فراکسیون اما در طول عمر مجلس نهم و تصمیمات نمایندگان در برهههای حساس نشان داداین فراکسیون از انسجام کافی و لازم برای تاثیرگذاری در آرای نمایندگان در صحن علنی مجلس برخوردار نیست.این پراکندگی آرا شاید در جریان رای به کابینه حسن روحانی و همچنین در جریان استیضاح وزیر علوم به خوبی خود را نشان داد. اعضای فراکسیون رهروان ولایت بیش از آنکه عملکرد فراکسیونی داشته باشند - برخلاف فراکسیونهای سیاسی مجلس همچون جبهه پایداری- موضوع را به تصمیم شخصی نمایندگان عضو فراکسیون رهروان واگذار کردند. عدم انسجام تصمیمگیری و عملکرد فراکسیون رهروان در مجلس نهم کار را به آنجا رساند که اعضایاین فراکسیون همچون جعفرزاده عنوان کردند کهاین فراکسیون از هم پاشیده است و توانایی جذب آرای نمایندگان در موضوعات مختلف را ندارد. علی مطهری نیزاین فراکسیون را «نامتجانس» توصیف کرد. با چنین سابقهای از فراکسیون رهروان ولایت بعید است که علی لاریجانی برای تشکیل حزب خود صرفا دل به حضور نمایندههای فعلی مجلس بسته باشد. از همین رو، اخیرا ابراهیم نکو،عضو فراکسیون رهروان، گفته: « اعضای هیات موسس حزب لاریجانی به نیروهای خارج از مجلس متوسل میشوند. چراکه این چهرهها بین مردم شناخته شده بوده و اتکا به چهرههای ناشناخته٬ موفقیتی برای آنان به همراه ندارد».
علی لاریجانی، شاید به دنبال افراد هماهنگتر با موضع خود و یکدست برای تاسیس حزب باشد. مطمئنا او بهخوبی میداند که از فراکسیون متبوع خود در مجلس شورای اسلامی، صدای یکدست شنیده نخواهد شد، پس به دنبال جمعآوری مدیران و دوستان همفکر خود از زمان «دفتر سیاسی سپاه» تا «صدا و سیما»، «شورایعالی امنیت ملی» و «مجلس» خواهد رفت. از سوی دیگر، سابقه خانوادگی او، وابستگی به خانواده استاد مطهری از یک سو و نمایندگی مردم قم و تعامل با مراجع دراین سالها به او توانایی جذب نظر این قشر در فعالیتهایآینده سیاسیاش را برای او فراهم کرده است.
از همین رو است که بهروز نعمتی گفته: «اعضاي فراکسيون رهروان ولايت و اطرافيان آقاي لاريجاني در مناطق مختلف کشور شخصيتهاي تاثيرگذاري هستند». او همچنین گفته: «گرايش حزب لاريجاني به سمت اصولگرايان معتدل خواهد بود و در کنار رييس مجلس، اصولگرايان اعتدالگرا حضور خواهند داشت. اصولگراياني که میخواهند شرايط کشور به سمت اعتدال پيش برود». این بخشی از استراتژی لاریجانی را نشان میدهد که مشخصا جلوگیری از روی کار آمدن تندروها و تقویت جریان اعتدال است که او را به دولت روحانی نزدیک و حداقل از بخشی از جریان اصولگرا دور میکند.
لاریجانی مقابل تندروها
در میان اخبار متناقض تشکیل حزب رهروان ولایت، علی لاریجانی پیش ازاین موافقت خود با تشکیل حزب را اعلام کرده و گفته اگر تاکنون به فکر راهاندازی حزبی نرفته، شاید از روی تنبلی بوده است. امروز او دلیلهای محکمتری برای ترک تنبلی و حرکت به سمت کار حزبی دارد. بررسی سوابق حضور مسؤولان در مناصب حکومتی نشان میدهد که افراد بیش از دوبار در جایگاه ریاست بر یک قوه (چه در قوه قضائیه، چه مجریه و چه مقننه) قرار نگرفتهاند. با چنین سابقهای احتمالا علی لاریجانی شانسی برای حضور در راس مجلس دهم ندارد. این موضوع به غیر از اعلام مخالفت برخی جریانات سیاسی تندرو همچون جبهه پایداری است که از مدتها قبل با بلند کردن پلاکارد «دیکتاتور» در پارلمان نارضایتی خود از لاریجانی را اعلام کرده و بر اساس اخبار منتشر شده در برخی سایتها به دنبال کاندیداتوری سعید جلیلی در انتخابات آینده مجلس و نشاندن او بر کرسی ریاست هستند. اگر تصور کنیم که لاریجانی جایگاهی در ریاست مجلس آینده نداشته باشد، او برای آینده سیاسی خود چه راهی پیشرو دارد؟ این سوال از آنجا جهت اهمیت بیشتری پیدا میکند که به نظر میرسد خارج از پارلمان و در فضای سیاسی، گرچه علی لاریجانی روزی توانست اجماع جبهه اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری سال 84 را جلب کند، اجماعی که ورود احمدینژاد آن را بیاثر کرد؛ امروز اما مطمئنا او گزینه مورد توافق جریانات اصولگرا نیست. عدم دعوت لاریجانی در همایش اخیر اصولگرایان و کنگره جمعیت ایثارگران نشان داد که بین لاریجانی و حداقل بخشهایی از جریان اصولگرایی فاصلهها حاکم شده است.
انتقادات افراطیون جناح اصولگرا به لاریجانی مساله امروز و اتهام نزدیکی او به جریان اعتدالگرا و دولت نیست؛ آنها با اتهام «خواص بیبصیرت» و «ساکتین فتنه» پیش ازاین تلاش کردند جلوی ریاست او در مجلس نهم را بگیرند. آنچه امروز نسبت به قبل متفاوتتر شده فاصله جریان سنتی اصولگرایان با اوست که منجر به قرار دادن اسم او در کنارعلیاکبر ناطق نوری(کنار کشیده از جریان اصولگرا) شده است. این اتفاق را میتوان بهراحتی در جدایی محمدرضا باهنر بعنوان دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری که سمت نایب رییسی مجلس در پارلمان را برعهده دارد، با لاریجانی مشاهده کرد.
در شرایطی که با در گذشت مرحوم عسگراولادی و آیتالله مهدویکنی نقش شیخوخیت در اجماع اصولگرایان برای انتخابات کمرنگ شده و جای چهرههای شاخص که بتوانند این نقش را ایفا کنند،خالی است؛ لاریجانی به جد دنبال پیریزی آینده سیاسی خود بوده و از همین رو، در حال آمادهسازی زیرساخت حزبی اصولگراست. حزبی که هر چند گفته میشود با نام «رهروان» وارد میدان خواهد شد؛ اما فراتر از یک فراکسیون پارلمانی به دنبال نقشآفرینی در عرصه سیاست است. لاریجانی چه بخواهد برای انتخابات مجلس آینده برنامهریزی کند و چه نگاه فراتری به انتخابات ریاستجمهوری داشته باشد، نیازمند کار تشکیلاتی و حزبی است. حزبی که به گفته اطرافیان لاریجانی، فراتر از یک حزب همچون چتری برای پوشش اصولگرایان اعتدالگرا عمل کند.
نیاز به تحول در جریان اصولگرایی
علی لاریجانی دومین فرزند میرزاهاشم آملی از مراجع تقلید شیعه است. او همچنین داماد استاد مرتضی مطهری است. در روزهای نخست پیروزی انقلاب با رایزنی شهید مطهری به سازمان صدا و سیما وارد شد و یک دوره از فعالیت را در آن سازمان آغاز کرد .در دوران دفاع مقدس و از سال 1361 به سپاه پاسداران پیوست و در سمت معاونت سپاه و جانشین ستاد کل سپاه پاسداران تا سال 71 خدمت کرد .او سپس مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را پذیرفت و در سال 1371 با حکم رهبری به مدت ده سال رئیس سازمان صدا و سیما شد .دراین دوران بود که ساخت برخی از برنامهها و اتهامزنیها در صدا و سیما به جریان اصلاحطلب انتقادات به لاریجانی را افزایش داد. از جمله ساخت برنامه «هویت» که در آن بخشی از روشنفکران مورد تهاجم شدید قرار گرفتند. پس از دوم خرداد هم، در برنامه «چراغ» تریبون در اختیار روحالله حسینیان قرار گرفت تا اصلاحطلبان و اطرافیان سیدمحمد خاتمی، رییسجمهور وقت، عامل قتلهای زنجیرهای معرفی شوند. از سوی دیگر، طرح تحقیق و تقحص از عملکرد مالی صداوسیما در مجلس ششم به چالش جدیدی بین اصلاحطلبان مجلس و لاریجانی تبدیل شد. پس از صداوسیما لاریجانی به مدت پنج سال یکی از دو نماینده رهبری در شورایعالی امنیت ملی بود و نهایتا در شهریور 1384 با حکم محمود احمدینژاد به دبیری شورایعالی امنیت ملی منصوب و جایگزین حسن روحانی شد. وی از سالها پیش نسبت به برخی سیاستهای هستهای انتقاد داشت و جمله مشهور او پس از معاهده پاریس (هیچ آدم عاقلی در غلطان را با آب نبات عوض نمیکند) در تاریخ 12 ساله پرونده هستهای ایران ماندنی شد. حضور لاریجانی دراین جایگاه خیلی طول نکشید. اختلافنظرهای بنیادی وی با تیم دولت و به خصوص احمدینژاد باعث کنار رفتنش ازاین سمت شد. لاریجانی پس از آن با کسب آرای لازم از قم به نمایندگی و ریاست مجلس هشتم و نهم رسید. مسائل انتخابات سال 88 دامن لاریجانی را نیز گرفت. انتشار برخی اخبار درباره تبریک او به میرحسین موسوی در شب انتخابات گرچه بارها با تکذیب او مواجه شد؛ اما منجر به فضا سازی برخی از افراطیون اصولگرا علیه او شد تا اتهام «خواص بیبصیرت» را به او نسبت دهند. این اتهامات با پاسخ تند لاریجانی مواجه شد که برخی را متهم به کاسبکاری از فتنه کرد. از سوی دیگر، افزایش تنش و درگیری بین او و محمود احمدینژاد که در نهایت واقعه «یکشنبه سیاه» را در مجلس رقم زد و منجر به افشاگری احمدینژاد علیه برادر لاریجانی در پارلمان شد، موضوع دیگری بود که برای رییس مجلس حاشیهساز شد. تجمع اعتراضی افراطیون در قم و برهم زدن سخنرانی لاریجانی نام او را کنار افرادی همچون ناطقنوری و سید حسن خمینی قرار داد که پیش ازاین سخنرانیهای آنها برهم زده شده بود.
در راه روحانی
لاریجانی راه طولانی را دراین سالها در عرصه سیاست ایران پیموده است. او از چهرهای متهم به تندروی در صداوسیما و عملکرد جناحی به نماد مخالفت با محمود احمدینژاد و افراطیگری تبدیل شد. چهرهای که اکنون نزدیک به جریان اعتدالگرا معرفی وی شود و حتی برخی از چهرههای جریان اصلاحطلب از لزوم اتحاد اصلاحطلبان با او برای انتخابات آینده مجلس و حتی تلاش برای ریاست او بر مجلس دهم سخن میگویند. سخنانی که واکنش شدید رسانههای اصولگرا را به دنبال داشت. آنچه مسلم است علی لاریجانی دراین سالها خط مرز خود با افراطیون را مشخص ساخته است. او ظرفیت نزدیکی به اصلاحطلبان همچون حسن روحانی و جذب آرای آنها در انتخابات را دارد. به عبارتی، لاریجانی در صورت موضعگیری صریحتر در قبال تندروهای راست و همراهی مشخصتر با خواستها و مطالبات مردمسالارانه، میتواند همان راهی را برود که پیش از این حسن روحانی طی کرد و با آنکه خاستگاه و پایگاهی راستگرایانه داشت؛ اما مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گرفت. گرچه لاریجانی در این سالها بهصراحت نسبت خود با اصلاحطلبان را مشخص نکرده؛ اما نزدیکی او بههاشمی رفسنجانی و ناطقنوری به حدی است که در انتخابات 92 شورای نگهبان از او خواست پیام رد صلاحیتهاشمی را برایش ببرد؛ این ارتباط خود به خود او را به دولت حسن روحانی و اعتدالیون نزدیک میسازد. آنچه که امروز خط قرمز اصولگرایان قرار گرفته تا چهرهای همچون محمدرضا باهنر اعلام کند ممکن است اصولگرایان با جبهه پایداری در انتخابات ائتلاف کنند؛ اما با اصلاحطلبان و اعتدالگراها هرگز. اصولگرایان که روزی با محوریت ناطقنوری در انتخابات 84 به اجماع بر سر کاندیداتوری لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری رسیده بودند، در انتخابات دور هشتم مجلس در سال 86 حاضر نشدند او را سرلیست تهران قرار دهند و لاریجانی ناچار به کاندیداتوری از قم شد. امروز شاید بتوان تلاش لاریجانی برای ایجاد حزب را به سیاستمداری و دوراندیشی او نسبت داد که میداند، نمیتواند به امید همراهی اصولگرایان و احزاب فعلی آنها در انتخابات آینده با خود باشد و شاید همانطور که امیر محبیان، از تئوریسینهایاین جریان، گفته جریان اصولگرایی نیاز به تحول دارد و لاريجاني از چهرههاي معتدل و مؤثر و اهل فكر در جناح است كه اين نياز را دريافته است.
منبع: روزنامه مردم امروز/ اعظم ویسمه