آفتابنیوز : آفتاب: یکی از مخاطبان ایسنا در استان مازندران در نامهای از زبان یک فک خزری مسایل زیستمحیطی و تهدیداتی که برای جانوران آشوراده ممکن است پیش بیاید را تشریح کرده که در ادامه میآید.
خدمت خدای مهربان سلام
اینجانب فک خزری یکی از مخلوقات شما بر روی کره زمین هستم. آدرس دقیقم را هم بخواهید ساکن بزرگترین دریاچه کره زمین یعنی دریای خزر هستم.
البته خانه من در ضلع جنوب شرقی دریای خزر و در جزیره آشوراده قرار دارد.
خدایا چند سالی است که بند دلم آویزان مانده است چون آدمها پایشان به اینجا باز شده است، یک گاوداری زدهاند و کارخانه لبنیات و چند جای دیگر که آرامش اینجا را بدجور بهم زده است. قبلا در اینجا دو تا جزیره دیگر هم بود که اکنون دیگر نیست و به زیر آب رفته است.
فقط همین یک کف دست جا مانده تا من و بقیه فامیل و دوستانم روزگار بگذرانیم. از شما چه پنهان در روزهای اخیر خبرهای دیگری به ما رسیده؛ خبر رسیده که خانه ما را حراج کردهاند، تا اینجا رونق بگیرد، تا وضع ساکنین اینجا خوب شود. مگر نمیدانند که 20 سال است دیگر آدمیزادی اینجا زندگی نمیکند.
ساکنین اینجا فقط ما هستیم و ما یعنی بنده فک خزری، شغال، روباه، خرگوش، قرقاول، کبک و پرندگان دریایی مهاجر و ماهیها که در حال حاضر و اگر بگذارند روزگارمان بد نیست.
البته این چند سال که آمدهاند آرامشمان را بهم ریختهاند، مثلا اینجا یک تنگهای هست بنام چپق اوغلی که کپور دریای خزر میآید و آنجا تخم میگذارد و میرود، بیچاره نمیداند که چه بر سر نوزادانش میآید. نمیداند همین قایقهای موتوری که اینجا رفت و آمد دارند گازوئیل و روغن موتورشان را خالی میکنند روی سر لاروهای ماهیها و آنها را خفه میکنند.
بیچاره ماهی خاویاری که دلش خون شده است و نسلش منقرض. چند سالی است که آدمها به قول خودشان تاسیسات زدهاند برای بازسازی نسلش، اما دریغ از نسلی که احیاء شود. ازون برون که چند سالی است سر و کلهاش هم این ورها پیدا نشده و بقیه هم که میآیند اینجا محکوم به مرگ و نابودیاند.
این پرندههای بینوا هم از راههای دور میآیند تا چند ماهی را اینجا بگذرانند و راهشان را بگیرند و بروند. آخر کجا بروند این بدبختها؟ در راه که میآیند خبر از میانکاله میآورند که چه کشتارگاهی است.
خدا جان میانکاله و فریدون کنار را هم در نامهای جداگانه شرحشان را برایت مینویسم تا بدانی آدمیزاد که میگویی اشرف مخلوقاتم است چه به روزگار پرندگان آنجا آورده است.
میگویند میخواهد سرمایهگذار به اینجا بیاید و اینجا هتل بسازد، میدان تیراندازی و اسب سواری، ورزشهای آبی و جتاسکی، میخواهد اینجا سرمایهگذاری کند تا بقیه آدمها بیایند اینجا خوش بگذرانند، پول خرج کنند و بروند و منطقه رونق بگیرد. میخواهم رونق نگیرد، هزار سال هم نیایند. مگر کسی غیر از ما میتواند رونق این منطقه باشد؟
تازه سرمایهدار گفته است آشوراده ارزشی ندارد و فقط چند شغال و روباه آنجا زوزه میکشند!!! شغال و روباه اگر این حرفها را بشنود دلشان میگیرد و غصهدار میشوند. آخر اینجا خانه آنهاست نه خانه سرمایهدار.
میگویند ما از موجودات زنده حفاظت میکنیم و کاری با آنها نداریم. همه میدانیم، هرکجا این آدمیزاد پا گذاشت آنجا را ویران کرد و رفت.
مگر همین حالا آهوهای بیچاره کیش را که یک زمانی برای خودشان در جزیره گردش میکردند یک جا حبس نکردند؟ که چه؟ میخواهیم حمایتشان کنیم. میخواهیم راحت باشند. خدایا خبر دارم آهوها تشنه ماندهاند. آیا سرمایهگذارهای کیش به آهوها آب میرسانند؟ اصلا حال آهوها را میپرسند؟
آهو تنها جانور چهارپایی است که در بزرگترین جزیره مرجانی جهان و قطب گردشگری ایران زندگی میکند. هر روز آهوها با ماشینهای پرسرعت تصادف میکنند یا زخمی میشوند یا میمیرند. همین دو سال قبل مینیبوس حامل خبرنگاران تور طبیعتگردی! به جزیره ابوموسی که پرواز برگشتشان به تهران از جزیره کیش انجام شد هنگام برگشت در جاده منتهی به فرودگاه با یک بچه آهو تصادف کرد(مدارکش هم موجود است).
آشوراده هم مثل کیش. خدایا من این آدمیان را میشناسم پایشان به اینجا برسد ما را نابود میکنند. کاش آدمها میترسیدند، از ظلم کردن بر کسی که جز خدا کمکی ندارد.
پس خدایا از تو میخواهم که ما را در پناه خودت حفظ کنی و پای آدمها را از "اینجا" کوتاه کنی. "اینجا" یعنی زادگاه من، سرزمین من، یعنی "آشوراده".
فک خزری (در حال انقراض)