کد خبر: ۲۸۰۲۵
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۸۴ - ۱۸:۴۰

وزیر نفتی انتخاب کنیم که سهل انگاری ها را جبران کند

آفتاب‌‌نیوز :

بخش عظیمی از درآمد ناخالص ملی و بودجه دولت از طریق نفت تامین می شود و اقتصاد ایران ناگزیر با درآمد نفت گره خورده است. بنابراین بررسی الگوی بهینه بهره برداری از منابع نفت و گاز، از مسائلی است که باید مورد توجه جدی برنامه ریزان اقتصادی قرار بگیرد.

به عبارت واضح تر، اینکه برداشت ما از مخازن به چه میزان و تحت چه شرایطی بوده و آیا ضربه ای به مخازن ما وارد نکرده و اینکه چگونه می توانیم با حفظ میزان برداشت فعلی، نگهداری از مخازن را نیز مورد توجه قرار دهیم، چیزی است که باید مورد توجه سیاست گذاران نفتی قرار بگیرد.

برای توجه به این موضوع و اینکه تاکنون سیاستهای نفتی ما تا چه اندازه صیانتی بوده است، باید در مورد نحوه برداشت از، میزان برداشت روزانه، روند برداشت و سیاستهای متخذه جهت برداشت بلند مدت و. . . . موضوعات زیر را مورد توجه قرار دهیم:

1- تا به حال بیش از 55 میلیارد بشکه از میادین نفتی ایران برداشت شده است. در سالهای اولیه، به دلیل بالا بودن ضریب برداشت (که آن هم به خاطر فشار بالای مخازن و قرار داشتن مخازن در نیمه اول عمر خود) نفت زیادی برداشت می شد. ولی پس از طی شدن دوران اوج تولید (که در هر مخزنی این اتفاق می افتد) و وارد شدن مخازن به نیمه دوم عمر خود، میزان برداشت از مخازن کم کم رو به او افول نهاد تعدادی از میادین به دلیل کاهش شدید میزان بازدهی، تقریبا غیر اقتصادی و تعدادی نیز دیگر روزهای اوج تولید را هیچ گاه تجربه نکردند. در این زمان بود که حکومت به فکر نجات مخازن و افزایش برداشت افتاد. در این مسیر، شرکتهای طرف قرارداد با ایران در زمینه برداشت، سیاست تزریق انواع سیالات را پیشنهاد کردند. متاسفانه این مطالعات فقط توسط شرکتهای بیگانه و همان شرکتهای پیمانکاری و ذی نفع صورت می گرفت و هیچ گاه مطالعات کارشناسان ایرانی مبنای سیاستگذاری بدنه وزارت نفت قرار نداشت. مشاوران شرکتهای خارجی راه چاره را در تزریق انواع سیالات به مخازن در کوتاه ترین. مدت می دانستند و دائما توصیه می کردند که برای ازدیاد برداشت باید چاه های بیشتری را حفر و آب تزریق نمود. اما راستی نوع سیال تزریقی به مخازن (با توجه به نوع مخازن ایران) چقدر مناسب بوده است؟ آیا حفر چاه های بیشتر برای ازدیاد برداشت، روش مناسبی هست؟

2- مطالعات مهندسی مخازن، گویای آن است که برای ازدیاد برداشت می توان آب یا گاز و یا ترکیبی از این دو یا حتی هوا به میادین تزریق کرد که البته تزریق هر یک از اینها بستگی به نوع مخزن و نوع سنگ آن دارد. مشاوران شرکتهای استخراج کننده در میان این گزینه ها، تزریق آب، یعنی سریع ترین راه را پیشنهاد کردند، ولی آیا این مناسب ترین راه بود؟

3- در ایران سنگ مخازن، اکثرا از نوع آهکی و آب دوست هستند یعنی در کوتاه مدت برداشت افزایش یافته ولی بعد از مدت کوتاهی ضریب برداشت به شدت افت پیدا کرده و مقدار زیادی از نفت در زیر زمین برای همیشه مدفون می گردد!

4- هر کارشناس معمولی وزارت نفت به درستی می داند که تولید صیانتی به معنی حداکثر سازی ایران استخراج در یک مقطع زمانی کوتاه نیست؛ بلکه روشی است که بتواند مجموع کل تولید از مخزن را در خلال عمر مفید آن و با توجه به محدودیتهای ناشی ازخصوصیات طبیعی و وضعیت فعلی مخزن، همچنین ملاحظات اقتصادی مانند قیمت نفت خام و هزینه های مربوط به افزایش بازیافت حداکثر سازد؛ در واقع، تولید صیانتی همانا «بهینه سازی» تولید است. پس اگر چنین است، چرا در مدت طولانی اکتشاف و با وجود ذخائر عظیم «در جای» نفت ما نتوانستیم سیاست بلند مدتی را برای استخراج نفت تدوین کنیم؟

5- قبل از انقلاب اسلامی، به دلیل اینکه هنوز اکثر میادین ما وارد نیمه دوم عمر خود نشده بودند، مساله خیلی حیاتی به نظر نمی رسید. اما بعد از انقلاب که اکثر مخازن ما با افت شدید فشار مواجه شدند مساله به صورت جدی تری مطرح شد.

بیشرین ضربه به مخازن، پس از انقلاب اسلامی، به خاطر نحوه قراردادهای بیع متقابل وارد شد. عدم‌ آشنایی با قراردادهای بیع متقابل و سپردن مطالعات مخازن به شرکتهای خارجی و تکیه به نتایج آنها در قراردادها ما را تقریبا به بی راه کشاند. قراردادهای بیع متقابل نوعا با محدودیت زمانی 7 تا 10 سال مواجه هستند و در چنین وضعیتی تمایل شرکتهای خارجی (که تامین کننده سرمایه اند) این است که از روشهایی برای بهره برداری از میادین استفاده کنند که در حداقل زمان، بیشترین بازدهی را در پی داشته باشد.

این شرکتها به خاطر منافع خود در کوتاه مدت، روش برداشت سریع (که همان تزریق آب و حفر چاه های بیشتر باشد) را در پیش گرفته اند. این روند با توجه به اصول مهندسی مخازن نه تنها در بلند مدت نمی تواند باعث ازدیاد برداشت از مخازن شود، بلکه باعث افت شدید ضریب بازیافت و مدفون شدن تعالی که مقادیر بسیار زیاد نفت در زیر زمین می شود.

6- دقت داشته باشیم که بخش عظیمی از این سهل انگاریها به عدم اشراف مجریان به نحوه عقد قرارداد بیع متقابل بر می گردد و نه اصل قراردادها. در واقع می توان با دقت بیشتر از همین قراردادها در جهت منافع ملی گام برداشت.

اما به راستی چه کسی تاوان زیانهای حاصل از اشتباهات نسل ما را پرداخت خواهد کرد؟ آیا در جهت بهبود شرایط، هیچ تلاشی را پی ریزی کرده ایم؟

نفت یک ماده تجدید ناپذیر است که فقط متعلق به نسل ما نبوده و ما بیشتر از آنچه که به فکر تولید امروز باشیم باید فکر حفظ این ماده برای نسلهای آینده و آیندگان باشیم و معنای این سخن آن است که وزیر نفت آینده باید کسی باشد که از جنس وزیران و معاونین گذشته نباشد، تا بلکه بتواند سهل انگاری ها را جبران کند.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین