در حاشیه نامه تند رحیمی به احمدی نژاد و پایان تک خصیصه مثبت رئیس جمهور سابق،
آقای احمدی نژاد! جوانمری نبود فتاده را پای زدن! / «رحیمی» هم نارفیقی کرد و «رفیق قدیمی» را به تمسخر گرفت!
محمدرضا رحیمی تاب نیاورد! لابد وقتی بیانیه رسمی احمدی نژاد را دیده ، شوکه شده و باور نمی کرده آنچه در مقابلش بوده ، اعلام برائت احمدی نژادیست که سابقاً به اذعان او مرد مردان بود و به ناحق، با تجسم رافت و عطوفت قیاس شده بود!
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: هفته گذشته پس از مدتها انتظار حکم محمدرضا رحیمی آمد. حکمی که بسیاری انتظارش را می کشیدند و بر صحتش قطعیت داشتند ، جنجال ها حول این اتفاق عادی بود و قابل تصور ، اما آنچه باورناکردنی بود واکنش رییس جمهور سابق بود! کسی که محمدرضا رحیمی را 4 سال به عنوان معاون اول خود برگزید. او ناباورانه پشت معاونش را خالی کرد تا خود را مبرا از خطاهای اتفاق افتاده به افکار عمومی معرفی کند.
محمود احمدی نژاد رییس جمهور 8 سالِ ایران ، 84 تا 92 بیش از آنچه در تخیل ملت باشد ، خطا و اشتباه داشت ، او اما در میان مشتی خطا و کم خردی ، یک خصیصه مثبت داشت که مورد توافق مخالفان احمدی نژاد نیز بود ، او حامی مردانش بود و پا پس نمی کشید ، چندان که ولو به خطا، خط قرمزی برجسته دور کابینه و حامیانش کشید!
آن خط قرمزها اما زیاد دوام نیاورد ، چندان که حکم دادگاه صادر شد ، او نیز پا پس کشید و خطوط قرمز را کمی عقب تر آورد و چنان افاضه کرد که «رحیمی حتی اگر خطایی هم کرده باشد به دولت دهم ربطی ندارد»!
بی معرفتی بود وقتی «رحیمی» که به حکم دادگاه ، خطایش قطعی شده ، فردی به نام «محمود احمدی نژاد» که به حمایت تام و تمام از نزدیکانش شهره بود ، حتی حاضر نباشد سکوت کند تا مبادا این طشت رسوایی، حتی اندکی از آن نثار دولت های نهم و دهمی شود که به اذعان رییس دولتش ، «مظلوم» بود و البته «پاک ترین در تاریخ»!
شاید بتوان از آن همه ادعاهای محمود احمدی نژاد چنین نتیجه گرفت که او حامی مردانش نبود ! او شاید واهمه از آن داشت که اگر «خطوط قرمز» کذایی درنوردیده شود و از معاون اولش گذر کند ، لابد فردا روز ، او را نیز حساب و کتاب می کنند!
محمدرضا رحیمی تاب نیاورد! لابد وقتی بیانیه رسمی احمدی نژاد را دیده ، شوکه شده و باور نمی کرده آنچه در مقابلش بوده ، اعلام برائت احمدی نژادیست که سابقاً به اذعان او مرد مردان بود و به ناحق، با تجسم رافت و عطوفت قیاس شده بود! او اما به سخت ترین شکل ممکن ، معاون اولش و «رفیق قدیمی» اش را تکذیب کرده و پشت او را خالی! لذا تاب نیاورد و او نیز پشت پرده ی احمدی نژاد را فاش گفت! پشت پرده ای که هر چه بیشتر باز شود ، طشت رسوایی خود را نیز بیشتر به رخ افکار عمومی خواهد کشاند!
رحیمی در نامه اش، نارفیقی کرد و به شیوه رییس سابق، بعضاً به تمسخر «رفیق قدیمی» نیز پرداخت و ماجرای «هاله ی نور» و «سروش آسمانی کذایی» را یادآوری کرد تا افکار عمومی بدانند ، ادعاهای عجیب احمدی نژاد تنها تعجب و گاه خنده ی ملت را فراهم نمی کرد ، بلکه در پستوهای دفترش نیز ، مورد تمسخر قرار می گرفت ، اما از آنجا که نشستن پشت میز را بر بر «بیان واقعیات» و «حرکت در مسیر اعتقادات» ترجیح می دادند ، سکوت کردند و گاه همه جانبه حمایت کردند! سرانجام آن حمایت های عجیب و غریب و تعاریف پیچیده و مضحک مانند ماجرای قیاس احمدی نژاد با حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) ، شد آنچه می بینیم؛ بیانیه «رفقای قدیمی» علیه یکدیگر!
با همه ی این احوالات، گوآنکه «خطوط قرمز» و حمایت تام و تمامِ ادعایی او از کابینه و نزدیکانش ، روش و منشی کورکورانه، ناپسند ، غیرقانونی و غیرشرعی بود ، اما لااقل می توان از «آن مرد رفته» با همه ادعاهای زشت و زیبایش، توقع داشت اندکی انصاف پیشه کند ، اندکی مردانگی داشته باشد و بر زمین فتاده، لگد نزد!
منبع: انتخاب
محمود احمدی نژاد رییس جمهور 8 سالِ ایران ، 84 تا 92 بیش از آنچه در تخیل ملت باشد ، خطا و اشتباه داشت ، او اما در میان مشتی خطا و کم خردی ، یک خصیصه مثبت داشت که مورد توافق مخالفان احمدی نژاد نیز بود ، او حامی مردانش بود و پا پس نمی کشید ، چندان که ولو به خطا، خط قرمزی برجسته دور کابینه و حامیانش کشید!
آن خط قرمزها اما زیاد دوام نیاورد ، چندان که حکم دادگاه صادر شد ، او نیز پا پس کشید و خطوط قرمز را کمی عقب تر آورد و چنان افاضه کرد که «رحیمی حتی اگر خطایی هم کرده باشد به دولت دهم ربطی ندارد»!
بی معرفتی بود وقتی «رحیمی» که به حکم دادگاه ، خطایش قطعی شده ، فردی به نام «محمود احمدی نژاد» که به حمایت تام و تمام از نزدیکانش شهره بود ، حتی حاضر نباشد سکوت کند تا مبادا این طشت رسوایی، حتی اندکی از آن نثار دولت های نهم و دهمی شود که به اذعان رییس دولتش ، «مظلوم» بود و البته «پاک ترین در تاریخ»!
شاید بتوان از آن همه ادعاهای محمود احمدی نژاد چنین نتیجه گرفت که او حامی مردانش نبود ! او شاید واهمه از آن داشت که اگر «خطوط قرمز» کذایی درنوردیده شود و از معاون اولش گذر کند ، لابد فردا روز ، او را نیز حساب و کتاب می کنند!
محمدرضا رحیمی تاب نیاورد! لابد وقتی بیانیه رسمی احمدی نژاد را دیده ، شوکه شده و باور نمی کرده آنچه در مقابلش بوده ، اعلام برائت احمدی نژادیست که سابقاً به اذعان او مرد مردان بود و به ناحق، با تجسم رافت و عطوفت قیاس شده بود! او اما به سخت ترین شکل ممکن ، معاون اولش و «رفیق قدیمی» اش را تکذیب کرده و پشت او را خالی! لذا تاب نیاورد و او نیز پشت پرده ی احمدی نژاد را فاش گفت! پشت پرده ای که هر چه بیشتر باز شود ، طشت رسوایی خود را نیز بیشتر به رخ افکار عمومی خواهد کشاند!
رحیمی در نامه اش، نارفیقی کرد و به شیوه رییس سابق، بعضاً به تمسخر «رفیق قدیمی» نیز پرداخت و ماجرای «هاله ی نور» و «سروش آسمانی کذایی» را یادآوری کرد تا افکار عمومی بدانند ، ادعاهای عجیب احمدی نژاد تنها تعجب و گاه خنده ی ملت را فراهم نمی کرد ، بلکه در پستوهای دفترش نیز ، مورد تمسخر قرار می گرفت ، اما از آنجا که نشستن پشت میز را بر بر «بیان واقعیات» و «حرکت در مسیر اعتقادات» ترجیح می دادند ، سکوت کردند و گاه همه جانبه حمایت کردند! سرانجام آن حمایت های عجیب و غریب و تعاریف پیچیده و مضحک مانند ماجرای قیاس احمدی نژاد با حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) ، شد آنچه می بینیم؛ بیانیه «رفقای قدیمی» علیه یکدیگر!
با همه ی این احوالات، گوآنکه «خطوط قرمز» و حمایت تام و تمامِ ادعایی او از کابینه و نزدیکانش ، روش و منشی کورکورانه، ناپسند ، غیرقانونی و غیرشرعی بود ، اما لااقل می توان از «آن مرد رفته» با همه ادعاهای زشت و زیبایش، توقع داشت اندکی انصاف پیشه کند ، اندکی مردانگی داشته باشد و بر زمین فتاده، لگد نزد!
منبع: انتخاب
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید