فضای انتقاد از کی روش چطور از بین رفت ؟
فضای امروز دور وبر تیم ملی همچنان کاملا احساسی است. فضایی که مردم می خواهند انتخاب بهتر را انجام دهند.انتخاب های مردم هم کاملا مشخص است آنها باید بین درخشان ، قلعه نویی ، فرکی... و کارلوس کی روش یکی را انتخاب کنند و طبیعی است که انتخاب شان کی روش باشد. به همین سادگی فضای نقد از بین می رود.مخصوصا وقتی که گزینه های بعد از کی روش گزینه هایی نخواستنی باشند.
آفتاب‌‌نیوز :
آفتاب: مهدی شادمانی - کی روش بدون اشکال است؟دور و اطرافش حاشیه ندارد؟ دوستان نزدیک اش که در رختکن رفت وآمد دارند هیچ ایرادی ندارند؟ کسی می داند هوشنگ مقدس کیست و چرا کنار کی روش است ؟ سرمربی تیم ملی حق دارد هرطورکه دلش خواست حرف بزند؟سرمربی تیم ملی باید هرچقدرخواست پول بگیرد ؟هرچقدرخواست مرخصی برود ؟ و ...
به این سوال ها باید چند سوال دیگر هم اضافه کرد که اگر در خلا بخواهیم درموردش حرف بزنیم همه چیز به ضرر کی روش می شود. اما چرا این نگاه کمتر در جامعه وجود دارد و اصولا چرا کارلوس کی روش در همه نظرسنجی های سایت ها و خبرگزاری و حتی برنامه نود با آرا حدود 80 درصد استقبال می شود؟
جوابش را شاید بشود در چند جمله کوتاه خلاصه کرد.تیم ملی ایران به واسطه حضور مربی های ایرانی( دایی- قطبی) جام جهانی 2010 را از دست داد و بعد از جام ملت های 2007 و 2011 نتیجه ای را به دست آورد که بسیاری از مردم را ناراحت کرد. گزینه های مربیگری تیم ملی ایران پس از کارلوس کی روش گزینه هایی از روی نیمکت های لیگ برتری هستند. مربیانی که عموما تجربه موفقیت وحضور در تورنمنت های بزرگ را ندارند. امیرقلعه نویی به عنوان نمادی از مربیان ایرانی تا به حال مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا و جام ملت های آسیا را ندیده و علی دایی و حسین فرکی در نتیجه گیری پایین تر از او درجه بندی می شوند. ترس از برگشت به گزینه های داخلی برای نیمکت تیم ملی شاید یکی ازبزرگترین دلایل برای حمایت از کارلوس کی روش باشد.
کی روش اشکال کم ندارد . او باید در همین جام ملت ها معدل سنی تیم ملی را پایین می آورد. اما با شرط نتیجه گیری توسط وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال مواجه شد ، در اصل دستوری ازبالا برای قهرمان شدن در جام . آرزویی که محقق نشد و فرصتی برای جوانگرایی که از دست رفت.
کی روش پول زیادی می گیرد. مخصوصا به نسبت کاری که برای ایران انجام می دهد. اصلا قراردادش هم همینطور بسته شده . او باید کاربیشتری انجام بدهد اما مسوولان فدراسیون نمی توانند از او کاربخواهند. آنها قواعد قرارداد بستن را نمی دانند و این طور می شود که امروز شده. بدتراز همه اینکه قرارداد 10 میلیادری کی روش را می شود کنار ، درآمد 20 میلیاردی دلال ها از لیگ برتر ، چرخش 1000میلیاردی فوتبال در هرسال و البته ارغام و اعداد اختلاس ها گذاشت. این ها را که کنار هم بگذاری دیگر کی روش یک دفعه تبرئه می شود. بدون اینکه بدانید چه اتفاقی افتاده است.
کی روش چیزی به مربیان ایرانی یاد نداده. او به اصول اولیه و مدرن تمرین دهی آشناست. اما هیچ کدام از مربیان داخلی نتوانسته اند تمام و کمال از او استفاده کنند. پس از 4 سال کی روش می گوید:« چرا هیچ کس از من نخواسته که این کار را بکنم» و خب به نظر نویسنده راست هم می گوید. از بین مربیان داخلی ، فقط منصوریان ، گل محمدی و عبدالله ویسی تمرینات کی روش را از نزدیک دیده اند و نت برداشته اند. باقی مربیان اصلا زیربار این ماجرا نمی روند. کی روش در مادرید نتیجه نگرفته ؟ درمنچسترسرمربی نبوده ؟ در پرتغال قهرمان جهان نشده ؟ خب شاید همه این ها درست باشد اما او بهترین تمرینات را با بهترین وسایل انجام می دهد ومربیان ایرانی نمی خواهند چیزی یادبگیرند.
تیم کی روش زیبا بازی نمی کند. او اصل تیم اش را بر دفاع و ضدحمله چیده . همیشه هم تیمش همینطور بازی می کرده . قبل از این همین طور بوده و بعد از این هم همینطور است. اما این که اشکال کی روش نیست . اواین کار را خوب بلد است و انجام هم می دهد. انتقادی اگر باشد به فدراسیون است که چنین مربی ای اعتماد می کند. البته که نباید این را فراموش کرد که کی روش بسیار خوب نتیجه می گیرد. هرچند که ماجرای جام ملت های آسیا سریع به ذهن می رسد . اما مرور کارنامه کی روش نشان می دهد که او چه کار کرده است.
آمار بالای دوندگی تیم کی روش، منظم شدن حرکات تیمی و اصولی بازی کردن تیم ،همه از مشخصات تیم کی روش است. اما چون انتقادها انجام نمی شود هیچ منتقدی زیر بار این نکات مثبت هم نمی رود.حالا دیگر هیچکس قبول نمی کند که فقط این تیم کی روش است که فرهادمجیدی اش می رود، مهدی رحمتی اش می رود ، علی کریمی اش هم می رود و باز هم مردم دوست اش دارند.
فضای امروز دور وبر تیم ملی همچنان کاملا احساسی است. فضایی که مردم می خواهند انتخاب بهتر را انجام دهند.انتخاب های مردم هم کاملا مشخص است آنها باید بین درخشان ، قلعه نویی ، فرکی... و کارلوس کی روش یکی را انتخاب کنند و طبیعی است که انتخاب شان کی روش باشد. به همین سادگی فضای نقد از بین می رود.مخصوصا وقتی که گزینه های بعد از کی روش گزینه هایی نخواستنی باشند.
به این سوال ها باید چند سوال دیگر هم اضافه کرد که اگر در خلا بخواهیم درموردش حرف بزنیم همه چیز به ضرر کی روش می شود. اما چرا این نگاه کمتر در جامعه وجود دارد و اصولا چرا کارلوس کی روش در همه نظرسنجی های سایت ها و خبرگزاری و حتی برنامه نود با آرا حدود 80 درصد استقبال می شود؟
جوابش را شاید بشود در چند جمله کوتاه خلاصه کرد.تیم ملی ایران به واسطه حضور مربی های ایرانی( دایی- قطبی) جام جهانی 2010 را از دست داد و بعد از جام ملت های 2007 و 2011 نتیجه ای را به دست آورد که بسیاری از مردم را ناراحت کرد. گزینه های مربیگری تیم ملی ایران پس از کارلوس کی روش گزینه هایی از روی نیمکت های لیگ برتری هستند. مربیانی که عموما تجربه موفقیت وحضور در تورنمنت های بزرگ را ندارند. امیرقلعه نویی به عنوان نمادی از مربیان ایرانی تا به حال مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا و جام ملت های آسیا را ندیده و علی دایی و حسین فرکی در نتیجه گیری پایین تر از او درجه بندی می شوند. ترس از برگشت به گزینه های داخلی برای نیمکت تیم ملی شاید یکی ازبزرگترین دلایل برای حمایت از کارلوس کی روش باشد.
کی روش اشکال کم ندارد . او باید در همین جام ملت ها معدل سنی تیم ملی را پایین می آورد. اما با شرط نتیجه گیری توسط وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال مواجه شد ، در اصل دستوری ازبالا برای قهرمان شدن در جام . آرزویی که محقق نشد و فرصتی برای جوانگرایی که از دست رفت.
کی روش پول زیادی می گیرد. مخصوصا به نسبت کاری که برای ایران انجام می دهد. اصلا قراردادش هم همینطور بسته شده . او باید کاربیشتری انجام بدهد اما مسوولان فدراسیون نمی توانند از او کاربخواهند. آنها قواعد قرارداد بستن را نمی دانند و این طور می شود که امروز شده. بدتراز همه اینکه قرارداد 10 میلیادری کی روش را می شود کنار ، درآمد 20 میلیاردی دلال ها از لیگ برتر ، چرخش 1000میلیاردی فوتبال در هرسال و البته ارغام و اعداد اختلاس ها گذاشت. این ها را که کنار هم بگذاری دیگر کی روش یک دفعه تبرئه می شود. بدون اینکه بدانید چه اتفاقی افتاده است.
کی روش چیزی به مربیان ایرانی یاد نداده. او به اصول اولیه و مدرن تمرین دهی آشناست. اما هیچ کدام از مربیان داخلی نتوانسته اند تمام و کمال از او استفاده کنند. پس از 4 سال کی روش می گوید:« چرا هیچ کس از من نخواسته که این کار را بکنم» و خب به نظر نویسنده راست هم می گوید. از بین مربیان داخلی ، فقط منصوریان ، گل محمدی و عبدالله ویسی تمرینات کی روش را از نزدیک دیده اند و نت برداشته اند. باقی مربیان اصلا زیربار این ماجرا نمی روند. کی روش در مادرید نتیجه نگرفته ؟ درمنچسترسرمربی نبوده ؟ در پرتغال قهرمان جهان نشده ؟ خب شاید همه این ها درست باشد اما او بهترین تمرینات را با بهترین وسایل انجام می دهد ومربیان ایرانی نمی خواهند چیزی یادبگیرند.
تیم کی روش زیبا بازی نمی کند. او اصل تیم اش را بر دفاع و ضدحمله چیده . همیشه هم تیمش همینطور بازی می کرده . قبل از این همین طور بوده و بعد از این هم همینطور است. اما این که اشکال کی روش نیست . اواین کار را خوب بلد است و انجام هم می دهد. انتقادی اگر باشد به فدراسیون است که چنین مربی ای اعتماد می کند. البته که نباید این را فراموش کرد که کی روش بسیار خوب نتیجه می گیرد. هرچند که ماجرای جام ملت های آسیا سریع به ذهن می رسد . اما مرور کارنامه کی روش نشان می دهد که او چه کار کرده است.
آمار بالای دوندگی تیم کی روش، منظم شدن حرکات تیمی و اصولی بازی کردن تیم ،همه از مشخصات تیم کی روش است. اما چون انتقادها انجام نمی شود هیچ منتقدی زیر بار این نکات مثبت هم نمی رود.حالا دیگر هیچکس قبول نمی کند که فقط این تیم کی روش است که فرهادمجیدی اش می رود، مهدی رحمتی اش می رود ، علی کریمی اش هم می رود و باز هم مردم دوست اش دارند.
فضای امروز دور وبر تیم ملی همچنان کاملا احساسی است. فضایی که مردم می خواهند انتخاب بهتر را انجام دهند.انتخاب های مردم هم کاملا مشخص است آنها باید بین درخشان ، قلعه نویی ، فرکی... و کارلوس کی روش یکی را انتخاب کنند و طبیعی است که انتخاب شان کی روش باشد. به همین سادگی فضای نقد از بین می رود.مخصوصا وقتی که گزینه های بعد از کی روش گزینه هایی نخواستنی باشند.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید