کد خبر: ۲۸۴۰۳۵
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۲

راز عجیب قتل مادربزرگ،عروس و نوه اش فاش شد

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: ایران نوشت: از ساعت 13 و 40 دقیقه ظهر دوشنبه 20 بهمن‌ماه وقتی راز قتل حلیمه کلانتر 50 ساله به همراه عروس 28 ساله‌اش به نام مینا یازرلو و نوه 7 ساله‌اش علیرضا محروی خوش‌خط در گلابدره تجریش فاش شد با دستور قاضی شهریاری دادستان جنایی پایتخت، بازپرس حسین‌پور همراه تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی دست به تجسس‌های ویژه‌ای زدند.

در صحنه قتل، کارآگاهان وقتی پرسیدند نخستین آشنایی که به محل حادثه رسیده است کیست؟! دوست خانوادگی قربانیان ادعا کرد وی همراه آتش‌نشانان به آنجا رسیده است!! در پایان تحقیقات میدانی، این دوست که بسیار ناراحت بود از سوی پلیس جنایی دستگیر شد چرا که بازپرس حسین‌پور و کارآگاهان مطمئن بودند عامل این جنایات یک آشنا بوده و انگیزه‌ای شوم داشته و سرقتی نیز در کار نبوده است.

صبح دیروز، عامل قتل پیش‌روی بازپرس حسین‌پور قرار گرفت و این در حالی بود که قاضی شهریاری دادستان جنایی تهران بر روند تحقیقات نظارت کاملی داشت. عامل جنایت تجریش در بازجویی‌ها سعی کرد کمتر حرف بزند، وی که در پلیس آگاهی به قتل اقرار کرده بود، سر به زیر انداخت و با صدایی لرزان گفت: وسوسه شوم مرا قاتل کرد، هنوز خودم باور ندارم دست به چنین جنایتی زده‌ام، من همسر و دختری چهار ساله دارم و نه تنها خانواده دوستم را نابود کردم بلکه خودم نزد خانواده‌ام روسیاه شده‌ام.
وی افزود: صبح روز قتل برای اینکه به دوستم سربزنم زنگ خانه‌شان را زدم چون رفت و آمد خانوادگی داشتیم داخل رفتم، مینا تنها بود ناگهان وسوسه به جانم افتاد و مینا که فهمید چه تصمیمی دارم با من درگیر شد و به ناچار با سیم شارژ تلفن خفه‌اش کردم. وقتی با استرس از خانه خارج شدم مادرشوهر مینا را دیدم، دیدم تعجب کرده است بهانه آوردم که همسرم نزد مینا است، او مرا به خانه دعوت کرد و من پذیرفتم، در آنجا بودم که متوجه شدم حلیمه قصد دارد نزد عروسش و همسر من برود بلافاصله با چاقو به سمتش حمله کردم و وی را به قتل رساندم، می‌خواستم آنجا را ترک کنم که علیرضا از مدرسه برگشت، او مرا می‌شناخت و همین باعث شد او را نیز به قتل برسانم، شیرهای گاز را باز گذاشتم و آنجا را ترک کردم و منتظر ماندم. وقتی صدای انفجار را شنیدم باز تا رسیدن آتش‌نشانان صبر کردم و بعد به صحنه رفتم، ثانیه‌های سختی بود و هنوز باور ندارم این یک واقعیت است.

گفت‌وگو با همسر زن جوانی که کشته شد

«مهدی» هنوز بغض دارد و می‌گوید هر دو ماجرا برایش شوک‌آور بود، قتل مادر، همسر و بچه خردسالش آن هم توسط دوست دوران کودکی فشار زیادی به وی وارد کرده است.
مرد سیاهپوش با بیان اینکه پلیس هنوز اطلاعات زیادی در اختیارش قرار نداده است، گفت: من و قاتل بچه‌محل و از بچگی همبازی بودیم و در واقع هر دو با هم در این محل بزرگ شدیم و پس از ازدواج رفت و آمد خانوادگی صمیمی‌ای داشتیم، من همسرش را به چشم خواهر و بچه‌اش را که دختر چهار ساله‌ای است برادرزاده‌ام می‌دانستم و تصور می‌کردم او نیز همین حس و تصور را دارد. مهدی ادامه داد: وقتی این قتل رخ داد در صحنه قتل دوستم حضور داشت و وقتی پلیس پرسید چه کسی زودتر از بقیه به صحنه رسیده است او خودش گفت که همزمان با آتش‌نشانان در صحنه حضور داشته است. همان‌جا مأموران وی را داخل بردند و از او پرس و جو کردند بعد رهایش کردند تا اینکه در پایان بررسی صحنه قتل، دوستم را بازداشت کردند و با خود بردند. پسر داغدار گفت: همه می‌گفتیم که دوستم را اشتباهی گرفته‌اند حتی به خانواده وی گفتم که حتماً سریع آزاد خواهد شد تا اینکه در مجلس ختم موبایلم زنگ خورد و شنیدم دوستم به قتل‌ها اعتراف کرده است. خیلی تعجب کردم، هفته پیش ما خانه دوستم میهمان بودیم و اینکه او قاتل مادر، همسر و بچه‌ام باشد قابل هضم نیست!
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین