کد خبر: ۲۸۵۸۷۵
تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۳

زن و مرد متهم به همسرکشی پای میز محاکمه

زن و مردی که در پرونده‌های جداگانه به طراحی و اجرای نقشه قتل همسرانشان متهم شده‌اند در جلسه محاکمه اتهام خود را انکار و فرد دیگری را عامل این قتل‌ها معرفی کردند.
آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: به گزارش شرق، در اولین پرونده زنی جوان متهم است با همدستی مردی افغان مرتکب قتل شوهرش شده‌ است.

نماینده دادستان صبح دیروز در جلسه محاکمه این متهم که در شعبه١١٣ دادگاه کیفری ‌استان تهران برگزار شد، گفت: فروردین سال‌جاری مردی افغان به نام ابراهیم به ماموران کلانتری مراجعه و اقرار کرد فردی به نام اصغر را به قتل رسانده ‌است. زمانی که تحقیقات آغاز شد ابراهیم اقرار کرد با ضربات چاقو مرتکب قتل شده ‌است. او ابتدا علت این قتل را بدهی مقتول عنوان کرد. ماموران برای به‌دست‌آوردن اطلاعات بیشتر از راننده‌ای که به ابراهیم در انتقال جسد کمک کرده‌ بود، بازجویی کردند.

 او گفت: «ابراهیم به من مراجعه کرد و گفت مبلغ کلانی می‌دهد فقط کافی است کمکش کنم فرشی را به ورامین منتقل کند وقتی سوار ماشینم شد شک کردم و فهمیدم مساله‌ای وجود دارد بلافاصله پشیمان شدم و به پدرم زنگ زدم و ماجرا را گفتم. ابراهیم فرش را داخل ماشین من گذاشته‌ بود، به سمت ورامین حرکت کردیم. وقتی رسیدیم فرش را بیرون کشید و در بیابان رها کرد دیدم روی صندلی عقب خون ریخته‌ است خیلی ترسیدم پرسیدم این فرش چه بود؟ جواب داد کسی را کشته ‌است. من هم او را مستقیم به کلانتری بردم و او به قتل اقرار کرد.»

نماینده دادستان ادامه داد: «در تحقیقات بعدی مشخص شد ابراهیم با فریبا -همسر اصغر- ارتباط داشت. ابراهیم عنوان کرد فریبا او را به قتل تحریک کرده است وقتی ماموران تحقیقات خود را ادامه دادند به نقش فریبا در این قتل پی برده و او را نیز بازداشت کردند فریبا اعتراف کرد از مرد افغان خواسته شوهرش را به قتل برساند. متهم گفت شوهرش در جریان رابطه او با ابراهیم قرار داشت. بعد از پایان تحقیقات و جمع‌آوری ادله کافی کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دادگاه ارایه شد و اکنون به‌عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکمی شایسته را دارم.»

سپس اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و برای قاتل درخواست قصاص کردند. وقتی نوبت به ابراهیم رسید او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «مدتی بود به خانه اصغر رفت و آمد داشتم. ما با هم دوست بودیم یک‌روز شماره تلفن زنی را به من داد و گفت با او صحبت و صدایش را ضبط کن. من نمی‌دانستم شماره متعلق به فریبا -همسر اصغر- است. نمی‌دانم چرا این کار را می‌کرد. قرار بود بابت این کار به من پول بدهد وقتی گفتم کاری که خواستی را انجام دادم حالا پولم را به من بده. مرا به خانه‌اش دعوت کرد و گفت پول ندارم بیا به جایش زعفران بدهم. گفتم زعفران به درد من نمی‌خورد، گفت من هم پول ندارم. با هم درگیر شدیم و ضرباتی را بر بدن مقتول وارد کردم و بعد هم جسد را داخل فرش پیچیدم و بیرون بردم و به همسرش هم خبر دادم اصغر را کشته‌ام.»

در ادامه فریبا در جایگاه حاضر شد او اتهامش را رد کرد و گفت: «مدتی بود ابراهیم مزاحم من می‌شد. نمی‌دانستم شوهرم شماره تلفن مرا به او داده ‌است. وقتی به شوهرم گفتم مزاحم دارم، جواب داد حالا که برای شماره‌ات شارژ می‌خرد اشکالی ندارد با او صحبت کنی. شوهرم خیلی خسیس بود به‌همین‌خاطر هم برایش مهم نبود من با کسی رابطه داشته ‌باشم. همین که آن مزاحم پول تلفنم را می‌داد بس بود. تا اینکه یک‌روز حین صحبت با ابراهیم از شوهرم گله کردم و گفتم او مرا خیلی اذیت می‌کند. بعد از او خواستم شوهرم را بکشد. گفتم از دستش خسته ‌شده‌ام، اما بعد پشیمان شدم و به ابراهیم گفتم دیگر نمی‌خواهم این کار را بکنی. ابراهیم در مدتی که با من رابطه داشت با شوهرم هم دوست بود تا اینکه روز حادثه شوهرم به من گفت دوستش برای گرفتن زعفران می‌خواهد به خانه ما بیاید چون کار شوهرم خرده‌فروشی زعفران بود. مشکوک نشدم و گفتم من به خانه همسایه می‌روم، دوستت رفت زنگ بزن. سه‌ساعتی گذشت و شوهرم تلفن نکرد. به تلفن خانه زنگ زدم شخصی گوشی را برداشت اما حرف نزد. با زن همسایه به پارک رفتیم. ابراهیم را آنجا دیدم که گوشی شوهرم دستش بود. لباس‌هایش هم خونی بود پرسیدم اینجا چه می‌کنی؟ گفت اصغر را کشتم، تو چند ساعتی در پارک باش تا جسد را جابه‌جا کنم.»

هیات قضات بعد از دفاعیات متهمان و وکیل مدافع او برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
در جلسه‌ای دیگر که در شعبه٧١ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد مردی که متهم به قتل همسر صیغه‌ای‌ خودش شده ‌بود پای میز محاکمه رفت. وقتی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد در توضیح کیفرخواست گفت: «متهم که علی نام دارد مهر سال٨٦ همسر صیغه‌ای‌اش شهلا را به قتل رسانده ‌است. متهم تا دوسال سعی در پنهان‌کردن این قتل داشت، اما با پیگیری اولیای‌‌دم بالاخره دستگیر شد. بنابراین بر اساس مستندات پرونده از جمله اقاریر متهم و همسر فعلی‌اش که او نیز متهم به معاونت در قتل است درخواست صدور حکم قانونی را دارم.»

سپس وکیل اولیای‌دم در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قصاص کرد. او گفت: «متهم تا دوسال سعی در پنهانکاری داشت و مرتب به فرزندان مقتول می‌گفت با مادرشان ارتباط دارد و حال این زن خوب است بعد از دوسال سرانجام فرزندان مقتول تصمیم گرفتند شکایت کنند و بالاخره واقعیت مشخص ‌شد. متهم و همسر فعلی‌اش گفته‌های متناقضی دارند و این مهم‌ترین دلیل در پرونده‌ است. ضمن اینکه همسایه‌ها هم صدای مشاجرات مقتول و متهم را بارها شنیده‌اند.»

سپس علی در جایگاه قرار گرفت او اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من راننده بودم. وقتی با شهلا آشنا شدم او به‌دلیل اختلافات شدیدی که در خانواده‌اش بود از سوی آنها طرد شده ‌بود. من هم همسرم را طلاق داده ‌بودم و با دو دخترم زندگی می‌کردم. سر صحبت باز شد و با هم درد دل کردیم. بعد تصمیم گرفتم خانه‌ای اجاره کنم که هم این زن از بی‌سامانی نجات پیدا کند و هم بچه‌هایم وضعیت بهتری داشته ‌باشند. صیغه محرمیت هم خواندیم و با هم زن و شوهر شدیم، اما رابطه خاصی بین ما نبود او در واقع پرستار بچه‌های من بود. بعد هم با ریحانه همسر فعلی‌ام آشنا شدم. او بچه‌ها با شهلا دچار مشکل شدند و من هم به او گفتم بهتر است برود. بعد از مدتی هم خانه‌ای اجاره کرد و وسایلش را از منزل من برد. در این مدت هم چند‌بار فرزندانش با من تماس گرفتند و من گفتم از مادرشان خبر ندارم. سعی کردم با آنها همکاری کنم، ولی از من شکایت کردند. من اصلا از قتل شهلا خبری ندارم و نمی‌دانم بعد از اینکه از خانه‌ام رفت چه اتفاقی افتاد و با چه کسانی درگیر بود. جسد بعد از قتل سوزانده شده‌ است. وقتی جنازه پیدا شد به من گفتند تو این کار را کرده‌ای، اما من حتی نتوانستم جسد را شناسایی کنم. بازهم می‌گویم این قتل کار من نبوده و قاتل فرد دیگری است.

سپس ریحانه همسر متهم ردیف اول که خودش به اتهام معاونت در قتل در دادگاه حضور داشت در جایگاه حاضر شد. او نیز اظهارات شوهرش را تایید کرد و گفت: من بعد از ازدواج با علی دیگر شهلا را ندیدم و هیچ رابطه‌ای هم بین ما نبود.

هیات قضات با پایان جلسه محاکمه برای صدور رای وارد شور شدند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین