آفتابنیوز : به نقل از سالنامه مثلث با این مقدمه بر مصاحبه رییس سازمان انرژی اتمی متن این گفتوگو را منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
شما بهصورت غیرمنتظرهای به تیم مذاکرهکننده هستهای پیوستید. در صورت امکان علت این ماجرا را توضیح دهید.
پیچیدگی و دشواری حل و فصل اختلافات موجود میان دو طرف در فرآیند مذاکرات، اهمیت فوقالعاده تبیین و توجیه مباحث فنی، یافتن راه حلی مناسب به منظور رفع بهانهها و نیز ایجاد یک سازوکار مناسب برای دستیابی به یک توافق خوب –که دربردارنده منافع ملی و حقوق قانونی کشورمان باشد- ایجاب کرد که موضوعات فنی در سطح بالاتری پیگیری شود. از این رو، پس از انجام بررسیهای همهجانبه و تبادل نظر با مسئولان و دستاندرکاران مذاکرات و همچنین اعلام آمادگی طرف مقابل برای حضور در جریان مذاکرات در سطوح بالاتر، با ترکیب و ترتیب کاملتری در مذاکرات حضور یافتیم.
حضور شما و وزیر انرژی آمریکا، گویا ماهیت مذاکرات را از حالت سیاسی به حالت فنی تبدیل کرد. در صورت امکان در این مورد توضیح دهید.
این برداشت تا حد زیادی منطبق بر واقعیت است. پیگیری مباحث و موضوعات فنی در این دور از مذاکرات، زمان بیشتری را به خود اختصاص داد و این فرصت برای دو طرف ایجاد شد که در بالاترین سطح ممکن، برای دستیابی به فهم و درک بهتر نسبت به ابعاد و زوایای موضوعات و رسیدن به تفاهم تلاش کنند. البته ذکر این نکته ضروریست که به دلیل سیاسی شدن موضوع هستهای کشورمان، باید نسبت به یافتن راهحلهای سیاسی نیز اهتمام کرد. در این میان، درک درست موضوعات فنی و نیز فهم دقیق ابعاد حقوقی موضوع به مذاکرهکنندگان در حوزه سیاسی کمک میکند تا زمینه لازم را برای دستیابی به تفاهم فراهم آورند. به هر روی، همانگونه که آگاهی دارید، موضوع هستهای کشورمان دارای ابعاد فنی، حقوقی و سیاسی است. حل مسائل فنی و حقوقی میتواند زمینهساز دستیابی سریعتر به تفاهم سیاسی شود، البته وجود اراده طرفین برای حل موضوع ضرورتی اجتنابناپذیر است.
پس از حضور در جریان این رایزنیها، فضای مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا در فضای موجود میتوان به توافق امیدوار بود؟
فضای مذاکرات نسبت به گذشته مناسبتر شده است، اما هنوز کارهای زیادی در پیش است. برای دستیابی به مقصود نهایی، نیازمند کار جمعی، هماندیشی و بهرهبرداری بهینه از توانمندیها و ظرفیتهای موجود در زمینه فنی، سیاسی و حقوقی هستیم. اینجانب همواره با خوشبینی و امیدواری به آینده، به موضوعات نگریستهام. اگر به خاطر داشته باشید قبل از آغاز دور جدید مذکرات، بر این نکته تاکید کردم که تنها راه موجود برای طرف مقابل، دستیابی به توافقی است که دربردارنده حقوق ملت ایران باشد.
درست در زمانی که تصور میشد توافقی تحت عنوان توافق سیاسی در آستانه امضا است، رهبر معظم انقلاب، مخالفت صریح خود را با این مساله عنوان کردند و حالا مذاکرات، شکل جدیدی پیدا کرده است. ممکن است به لحاظ فنی توضیح دهید که چرا ایشان با توافق دومرحلهای مخالفت کردهاند؟
نخست باید به این نکته اشاره کنم که حتی بعد از مذاکرات اخیر، هنوز شرایط بهطور کامل برای یک توافق مطلوب فراهم نشده است. همه ما در سازمان انرژی اتمی ایران، وزارت محترم امور خارجه و دیگر دستگاههای مرتبط، تلاش خود را برای فراهم کردن بستر مناسب جهت حصول تفاهم و توافق خوب، بهکار گرفتهایم.
خوشبختانه امروز نسبت به گذشته در جایگاه بهتری قرار داریم و درک دو طرف نسبت به ابعاد مختلف موضوع، در مقایسه با گذشته به مراتب بهتر شده است. اما بهرغم همه پیشرفتهای حاصلشده، نمیتوان گفت که مقدمات لازم بهطور کامل برای امضای توافق فراهم شده است؛ بنابراین طرح این دیدگاه که رهنمودهای مقام معظم رهبری در آستانه امضای توافق، ارائه شده است، منطبق با واقعیت نیست. باید به این نکته ظریف توجه داشت که تجربه کار با طرف مقابل، بیانگر این حقیقت است که اگر جزئیات موضوعات در کنار کلیات، دربردارنده ابهام و ایهام باشد، طرف مقابل از این ابهام برای تحمیل خواستههای خود سوءاستفاده خواهد کرد. رهبر معظم انقلاب، همواره خواستار هوشیاری مسئولان و دستاندرکاران امور، نسبت به این شیوه رفتاری طرف مقابل بودهاند.
با عنایت به تجارب نظام در این موارد، باید در مسیر حصول توافقی حرکت کرد که شامل موضوعات اصلی بوده و بهطور همزمان جزئیات پیرامون آن، به خوبی و روشنی بیان شده باشد. از این رهگذر، مجالی برای سوءاستفاده طرف مقابل باقی نخواهد ماند.
یکی از مباحثی که در چند ماه اخیر، محل بحث بوده، ماجرای خروج مواد هستهای از ایران است. آیا این مساله همچنان جزو خطوط قرمز است یا در نهایت میتوان بر سر آن مذاکره کرد؟
تصمیم نظام، عدم خروج مواد اولیه هستهای از کشور بوده و همچنان بر همین موضع هستیم. موضوعی که میتواند مورد مذاکره قرار گیرد، چگونگی بهرهبرداری از این مواد است و مساله انتقال آن به خارج از کشور مطرح نیست. البته ناگفته نماند که باید تعریفی دقیق و صحیح از سوخت داشته باشیم. باید بین تعریف «مواد اولیه» و «سوخت» تمایز قائل شویم.
در زمان دولت سابق بیانیه مشترکی میان ایران، ترکیه و برزیل امضا شد. در یکی از بندهای این بیانیه آمده بود: «جمهوری اسلامی ایران با انتقال 1200 کیلوگرم اورانیوم غنیشده در سطح پایین(LEU) به ترکیه با حفظ مالکیت خود بر آن و به صورت امانتی موافقت کرده است.» ایران و آژانس امکان نظارت بر نگهداری ایمن از این مواد را در اختیار خواهند داشت؟ آیا امکان چنین اقداماتی در حال حاضر وجود دارد و تفاوت چگونگی انتقال مواد در آن زمان و دوره فعلی چیست؟
در آن برهه زمانی نیز، این اقدام به منظور اعتمادسازی در صحنه بینالمللی صورت گرفت. در آن موقعیت، اراده جمهوریاسلامی ایران بر این تعلق گرفت که بنابر ملاحظات سیاسی و اقتصادی، رأسا نسبت به تولید سوخت با غنای 20 درصد اقدام ننماید. لازم به توضیح است که این اقدام برای ممانعت از هرگونه وقفه یا اختلال در فرآیند فعالیت رآکتور تحقیقاتی تهران، ضروری بود. زیرا در صورت بروز هرگونه مشکل در این زمینه، روند تأمین رادیوداروهای مورد نیاز بیمارستانها و مراکز درمانی کشور، متوقف میشد و ناگفته پیداست که بروز چنین شرایطی برای مسئولان نظام، قابل تحمل نبود. در چنین موقعیتی، بیانیهای که به «بیانیه تهران» معروف شد، در اردیبهشت ماه 1389 به امضای مسئولان سه کشور ایران، برزیل و ترکیه رسید. براساس ماده پنج بیانیه، مقرر شد ایران معادل 1200 کیلوگرم از مواد غنی شده 5/3 درصد را با مالکیت خود در ترکیه به امانت بگذارد. براساس سازوکاری که در ماده شش و مفاد بعدی بیانیه مورد اشاره قرار گرفته بود، ایران میتوانست پس از توافق روسیه، آمریکا و فرانسه، معادل 120 کیلوگرم از سوخت مورد نیاز رآکتور تهران را مبادله کند.
اشتباه استراتژیک آمریکا، مخالفت با این بیانیه و سازوکار تدوین شده در آن بود. به نظر میرسد که علت اشتباه آمریکاییها، برداشت نادرست آنها از تواناییهای متخصصان ایرانی در تأمین نیازهای رآکتور تهران باشد. در آن شرایط، برای ایران هیچ گزینه دیگری جز اقدام جهت تولید سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی، باقی نماند. اکنون نیز لازم به توضیح است که در حال حاضر برنامهای برای خروج مواد اولیه هستهای از ایران وجود ندارد.
یکی از تفاوتهای مذاکرات در دولت فعلی، مواجهه مستقیم با آمریکاییهاست. آیا به نظر شما با گذشت این مدت از مذاکرات، تاکتیک مذاکره مستقیم با آمریکا صحیح و موثر بوده است؟
آمریکاییها بهعنوان متنفذترین عضو کشورهای گروه 1+5 عامل اصلی شکلگیری فشارها و تحریمها علیه کشورمان هستند. مسأله مذاکره با این کشور، موضوعی بود که ذهن مقامات آنها را نیز به خود مشغول کرده بود و مورد پیگیری قرار میگرفت. شایان ذکر است که دستیابی بهگونهای زمینه برای رفع پارهای سوءتفاهمها و تنشهای موجود از مدتها قبل، حتی در دولتِ دهم، امری عقلایی و منطقی ارزیابی میشد.
اینجانب هنگام انجام مسئولیت در مقام وزیر امور خارجه، تمهیدات لازم را برای عملیاتی شدن مذاکرات دوجانبه در سطح معاونان وزیر در زمینه هستهای فراهم کردم. گمان میکنم تجارب و اندوختههای ما بیانگر این واقعیت است که انتقال پیامها و مواضع دو کشور، بهطور مستقیم و در سطوح مختلف از جمله در سطح وزرا، مجال لازم برای دستیابی بهتر و سریعتر به فهم مشترک و تشریح خواستههای دو طرف را فراهم میکند. به دیگر سخن، از این طریق، از انتقال پیامهای مبهم و تحریف شده و نیز بالاتر رفتن دیوار بیاعتمادی جلوگیری میشود.
توجه به بلوک شرق یکی از نکاتی است که برخی کارشناسان سنگینتر شدن وزنه آن را بهعنوان مولفهای مهم برای پیشبرد مذاکرات میدانند. آیا شما هم به این نکته اعتقاد دارید؟ اساسا شرق در نهایت حاضر است به ما کمک کند؟ آیا آنها تاکنون اثری مثبت در مذاکرات داشتهاند؟
این نکته بدیهی است که در عالم سیاست و عرصه روابط و مناسبات دیپلماتیک، هر کشوری در پی تأمین حداکثری منافع خود است و این مساله نیز بسیار طبیعی است که در برهههایی شما حتی با دشمن خود پیرامون موضوعی، منافع مشترک داشته باشید. همچنین این امکان نیز وجود دارد که در مقطعی خاص، درباره موضوعی، با کشور یا کشورهای دوست به تضاد منافع برسید. بهعنوان نمونه، در مواجهه با پدیده شوم داعش برخی از همسایگان ما در منطقه، مواضعی بدتر از دشمنان ما دارند. به نظر میرسد نوعی موازنه بین کشورهای غربی و برخی کشورها - که با تساهل میتوان از آنها بهعنوان بلوک جدید شرق یاد کرد- وجود دارد. در چنین شرایطی بستری فراهم آمده است که از آن میتوان به مثابه اهرمی برای موازنه قوا بهرهبرداری کرد. اینجانب بر این گمانم که در مجموع و با اندکی اغماض، میتوانیم مواضع این کشورها را در طول نزدیک به چهار دهه گذشته کمتر از کشورهای غربی خصمانه ارزیابی کنیم. البته ذکر این نکته نیز ضروریست که روابط ما با برخی از این کشورها بسیار دوستانه و صمیمانه است.
رآکتور اراک یکی از مهمترین مسائل مورد بحث در طول مذاکرات بوده است. گویا اعمال تغییرات در رآکتور آب سنگین اراک به منظور کاهش تولید پلوتونیوم مساله اصلی است. آنچنان که ما میدانیم سوخت رآکتور تحقیقاتی اراک به دلیل وجود آب سنگین در اطراف آن، نیاز به استفاده از اورانیوم غنی شده ندارد و از اورانیوم با غنای طبیعی استفاده میکند. آنچه که آمریکاییها میخواهند گویا این است که با تغییر ماهیت آب سنگین و استفاده از اورانیوم غنی شده، این رآکتور به آب سبک تغییر دهند. نظر ایران در این مورد چیست؟ اگر بنا بر بازفرآوری باشد هزینه آن بر عهده کدام طرف خواهد بود؟
مایلم به این نکته اشاره کنم که رآکتور آب سنگین اراک با اِعمال برخی تغییرات در قلب رآکتور، نوع سوخت و اعمال بازطراحی با هدف کاهش میزان پلوتونیوم قابل استحصال، همچنان آب سنگین باقی خواهد ماند و تغییر ماهیت و هویت نخواهد داد. جزئیاتِ نحوه اجرای بازطراحی، از جمله مباحث قابل طرح در جریان مذاکرات است. نباید این نکته را به فراموشی سپرد که موضع کشورهای غربی اصرار بر تعطیلی فعالیت این رآکتور بود. اما اکنون سطح مباحث به مرحله پذیرش این دستاورد برجسته متخصصان کشورمان و حفظ کارآییهای آن رسیده است.
گفته شد که دانشمندان ایرانی توانستهاند با حفظ ماهیت آب سنگین، نگرانی طرف مقابل را در مورد میزان تولید پلوتونیوم کاهش دهند. به بیان دیگر شنیده شد که بازطراحی فنی رآکتور آب سنگین اراک میتواند تولید کنونی پلوتونیوم آن را از 10کیلوگرم در سال به یک کیلوگرم محدود کند. ممکن است به لحاظ فنی در این مورد توضیح دهید؟
متخصصان و کارشناسان برجسته صنعت هستهای، با ارائه طرحی بسیار برجسته از نظر علمی و در عین حال قابل اجرا، سازوکاری را مدون کردند که از طریق آن ضمن کاهش میزان پلوتونیوم قابل استحصال و گرفتن بهانههای واهی از طرف مقابل، مجال لازم را برای حفظ مختصات فنی رآکتور مجتمع اراک و حفظ کارآیی و ویژگی آن فراهم کردند.
آیا ما تاکنون به بازفرآوری سوخت هستهای اقدام کردهایم؟ آیا اساسا این مساله در حوزه مسائل فنی ما دنبال شده است؟
فعلا پیگیری فرآیند بازفرآوری به معنای پیگیری روندReprocessing در برنامه صلحآمیز اتمی ایران مد نظر قرار ندارد، هرچند این موضوع بخشی از حقوق مصرح کشورهای عضو NPT و آژانس است.
تأسیسات فردو هم یکی از موارد اصلی اختلافات طرفین بوده است. آیا قرار است در نهایت این تأسیسات به مرکزی برای تحقیق و توسعه تبدیل شود؟ آیا ماهیت کاری این تأسیسات از خطوط قرمز ایران است؟
ما از آغاز با درخواست طرف مقابل مبنی بر تعطیلی سایت غنیسازی شهید دکتر علیمحمدی (سایت فردو) مخالفت کردیم. در حال حاضر، طرف مقابل بر سیاست و رویکرد قبلی خود به همان شیوه سابق پافشاری نمیکند. در عین حال آنها خواستار اعمال محدودیتهای قابل توجهی در ارتباط با فعالیتهای این مجتمع هستند که البته از سوی جمهوری اسلامی ایران با مخالفت مواجه شدهاند. در حال حاضر، طرحهایی برای حل این مشکل از سوی دو طرف مطرح شده و در پایان، تصمیم مقتضی با در نظر گرفتن همه جوانب و ابعاد موضوع و پس از بررسیهای لازم اتخاذ خواهد شد. هرگونه اظهارنظر در شرایط فعلی زودهنگام بوده و راهگشا نخواهد بود.
گویا آمریکاییها با شیطنتی تازه، بحثی با عنوان misuses را مطرح کردهاند. نظر شما در این مورد چیست؟
این واژه ممکن است در رابطه با برنامه هستهای کشورمان بهطور کلی و حتی در جزئیات با هدف گمراه کردن افکار عمومی و وارد کردن اتهامات واهی به کشورمان مطرح شود. البته امروز بیش از هر زمان دیگری، بیاساس بودن این اتهامات برای جهانیان به اثبات رسیده است.
اساسا بفرمایید خطوط قرمز ایران در مذاکرات هستهای چیست؟
در حقیقت خطوط قرمز ما همان حقوقی است که تمامی کشورهای عضو معاهده عدم گسترش تسلیحات اتمی(NPT) از آن برخوردار هستند. این حقوق شامل حق غنیسازی، حق تحقیق و توسعه، بهرهمندی از مزایای صنعت هستهای در حوزههای انرژی، پزشکی، کشاورزی و صنعتی است. ما در این مسیر از پذیرش هرگونه تعهد غیرمتعارف که بهدستاویز رفع نگرانیهای طرف مقابل مطرح شود، معذور هستیم.
رهبری فرمودهاند که عدم توافق بهتر از توافق بد است. لطفا توضیح دهید از نظر فنی توافق بد، چه خصوصیاتی دارد؟
مقام معظم رهبری تا کنون به مناسبتهای مختلف، رهنمودهای ارزشمندی را ارائه فرمودهاند که چراغ راه و قطبنمای حرکت تیم مذاکرهکننده کشورمان بوده و خواهد بود. دستیابی به توافق خوب که همواره از جانب بزرگان نظام مورد تاکید قرار گرفته است؛ توافقی است که دربردارنده حقوق کشورمان در حوزههای مختلف و به صورت جامع و فراگیر باشد. مفاد چنین توافقی باید صریح، روشن و بدون ابهام باشد. توافقی که مورد نظر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است، متضمن اصولی کلی و بهطور همزمان دربردارنده جزئیات روشن و غیرقابل تفسیر خواهد بود. تمامی اعضای تیم مذاکرهکننده از جمله نمایندگان سازمان انرژی اتمی ایران و دیگر دستاندرکاران امر، فرآیند امور را بهگونهای رصد میکنند که هیچ یک از حقوق قانونی ملت شریف ایران و دستاوردهای شهدای گرانقدر هستهای مورد خدشه واقع نشود.
آیا با طرح جدید، غنیسازی صنعتی در ایران حفظ میشود؟
هدف و مقصود ما رسیدن به غنیسازی در حد صنعتی و پاسخگویی به نیازهای کشورمان برای تأمین سوخت نیروگاههای هستهای است. البته این هدف در میانمدت و بلندمدت قابل تحقق است و هرگونه توافق باید بهگونهای حاصل شود که خللی به روند تولید صنعتی سوخت هستهای وارد نشود. باید به این نکته توجه داشت که این هدف صرف نظر از وجود تحریمها یا نبود آنها با برنامهریزی و کار منسجم در میانمدت قابل تحقق است و ما در سایه الطاف الهی به چشمانداز ترسیم شده در این حوزه دست خواهیم یافت.
رابطه شما و سازمان با تیم مذاکرهکننده چگونه است؟ آیا بخش فنی کلا به حضرتعالی سپرده شده است؟
همه ما بهرغم مسئولیتهای مختلف خود و با وجود تقسیم کار صورت گرفته، عضو یک خانواده و یک پیکره واحد هستیم. تمام دستاندرکاران مذاکرات هستهای به خوبی به اهمیت کار جمعی، خرد جمعی و هماندیشی و همافزایی واقف هستند. اینجانب و همکارانم در سازمان انرژی اتمیایران تمام تلاش خود را برای حصول یک توافق خوب و مطلوب با مشارکت برادران عزیزمان در وزارت امور خارجه به کار بستهایم و در ادامه کار نیز همین رویکرد را دنبال خواهیم کرد.
آقای دکتر ظریف بهعنوان رئیس تیم مذاکرهکننده تا چه میزان مشورتپذیر هستند و آیا کار کردن با ایشان راحت است؟
جناب آقای دکتر ظریف بدون هیچ تردیدی نمایندهای شایسته برای ملت ایران در عرصه بینالمللی هستند. ایشان با تمام توان و ظرفیت خود برای سربلندی ایران اسلامی تلاش میکنند. ما افزون بر رابطه صمیمی و دوستانهای که از سابقهای طولانی برخوردار است، بهطور مستمر پیرامون موضوعات مختلف به مشورت و تبادل نظر میپردازیم. در جریان دور اخیر مذاکرات نیز علاوه بر دیدارهای جداگانهای که هر یک از ما با همتایان خود داشتیم، جلسات مشترکی را با هماهنگی و همدلی همیشگی دنبال کردیم. نباید از ذکر این نکته غفلت شود که تعدادی از همکاران اینجانب و نمایندگان محترم وزارت امور خارجه در جریان مذاکرات و یا در فرآیند پیشبرد امور و ایجاد تمهیدات لازم، با همدلی و از خودگذشتگی بسیار به مجاهدت مشغول هستند. هدف نهایی ما تأمین حداکثری منافع ملی ایران و تحقق اهداف مورد نظر نظام است.
بهنظر شما توافق هستهای اگر در نهایت حاصل شود تا چه میزان میتواند در نتیجه کار این دولت و پیشبرد امور موفق باشد؟ برخی از منتقدان میگویند دولت یازدهم بیش از اندازه روی این توافق حساب باز کرده است. نظر شما در مورد این نقد چیست؟
بیگمان قضاوت نهایی پیرامون توافق خوب با ملت سرافراز ایران و تاریخ خواهد بود. هدف همه ما در مجموعه نظام، دستیابی به یک توافق خوب و جامع و رفع موانع پیش روی آن است. ملت بزرگوار ایران در مقاطع مختلف نشان دادهاند که درک درستی از شرایط و تحولات داشته و منصفانهترین قضاوت را ارائه خواهند کرد. وجدان جمعی ملت ایران به دلیل آنکه از انگیزه و منافع خاص جناحی برخوردار نیست، بهتر از گروههای سیاسی میتواند به درک مشخصات و مختصات تحولات پرداخته و به دور از افراط و تفریط، به تحقق منافع ملی یاری رساند.
بهتر است از این فرصت استفاده کنیم و سوالاتی را در حوزه دیگر از شما بپرسیم. لطفا بفرمایید بعد از گذشت این مدت، آقای روحانی را چگونه دیدهاید و آیا انتظاری که از ایشان بهعنوان رئیسجمهور در آغاز دولت داشتید، برآورده شده است؟ به نظر شما ایشان توانستهاند در اجرای اهدافی که در ابتدا مطرح کرده بودند، موفق باشند؟
بدون تردید جناب آقای دکتر روحانی سرمایهای گرانبها برای ایران و انقلاب اسلامی هستند. ایشان افزون بر بهرهمندی از تجربیات سالیان متمادی و توانمندیهای حرفهای در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی به لحاظ الگوی مدیریتی، کار با ایشان بسیار آموزنده است، هرچند با سختیهای خاص خود نیز همراه است. در همین بازه زمانی که از آغاز به کار دولت یازدهم گذشته است ما شاهد ارائه خدمات قابل قبولی در خیلی از عرصهها بودهایم. تدوین برنامه منسجم و کارآمد و تمرکز بر موضوعات راهبردی و گرفتار نیامدن در کمندِ حاشیهسازیها و حاشیهپردازیها از ویژگیهای بارز ایشان است.
در حال حاضر بهرغم تداوم یافتن برخی تنگناها و دشواریها از جمله کاهش چشمگیر قیمت نفت، دولت یازدهم در اجرای یک برنامه اقتصادی مدون از جمله ایجاد آرامش و ثبات و خدمترسانی مناسب به ویژه در حوزه بهداشت و سلامت موفق بوده است. ایشان همزمان با شناخت آثار و تبعات اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان در مسیر عبور از این شرایط و رفع فشارهای تحریمی با حفظ عزت و اقتدار ملی گام برمیدارد.
بهنظر شما دولت یازدهم در چه حوزههایی بیشتر موفق بوده و در کدام حوزهها باید تلاش بیشتری کند؟
اینجانب در پاسخ به پرسش قبلی بخشی از دستاوردها را مورد اشاره قرار دادم اما برای دستیابی به شکوفایی و رونق اقتصادی بهگونهای که علاوه بر کاهش تورم، افزایش تولید و کارآفرینی نیز حاصل شود، باید اقدامات گوناگونی صورت پذیرد. در این میان، رفع فشارهای ناشی از اعمال تحریمها تنها یکی از شروط لازم در این مسیر است. از یک چشمانداز کلی میتوان گفت که یکی از مهمترین اولویتها، ایجاد زمینه و بستر لازم برای واگذاری امور به مردم است و این نکتهای است که همواره از سوی ریاست محترم جمهوری مورد تاکید قرار گرفته است. امروز بسیاری از دلسوزان به این نکته آگاهی یافتهاند که خروج دولت از حوزه تصدیگری و ایجاد فضای لازم برای سرمایهگذاری و افزایش تولید ضرورتی اجتنابناپذیر است.
در این مسیر باید شرایطی فراهم آید تا از طریق آن، اهداف کلان اقتصادی از رهگذرِ روانسازی مقررات و اصلاح بوروکراسی پیچیده و درهم تنیده موجود تحقق یابد. افزون بر این، باید تمهیداتی اندیشیده شود تا نرخ ریسک سرمایهگذاری در کشور کاهش یابد. پس از رونق یافتن فعالیتهای بخش خصوصی و سرمایهگذاری داخلی در مرحله بعدی میتوان به جذب سرمایهگذاران خارجی اندیشید که اکنون در صف ورود به بازار ایران هستند.
دولت تدبیر و امید در اندیشه ایجاد مقدماتِ لازم برای اِعمال سرمایهگذاریهای بلندمدت در کشور است. همچنین دولت یازدهم خدمات قابل توجهی را در حمایت از فعالیتهای حوزه علم و فناوری ارائه کرده است. پیگیری صحیح روشهای تبدیل علم به ثروت و نیز بهرهمندی از ثروت ملی برای ارتقای سطح علم و معرفت و نیز ایجاد تعامل دوجانبه میان دانشگاه و صنعت از موضوعات مهمی است که در صدر برنامههای کلان این دولت قرار گرفته است. در حال حاضر باتوجه به نیروی عظیم انسانی تحصیلکرده و جوان کشور، مجال لازم برای توسعه همهجانبه و تبدیل ایران به یک قدرت برتر اقتصادی، علمی و صنعتی در عرصه منطقهای و بینالمللی فراهم است.
رابطه شما با آقای دکتر روحانی چگونه است. کار کردن با ایشان چه خصوصیاتی دارد و ایشان تا چه حد مشورتپذیر هستند؟
رابطه ما با ایشان بسیار صمیمی و دوستانه است، چراکه ایشان افزون بر مشورتپذیری و همفکری با همکاران دولت، پذیرای انتقادات نیز میباشند و به آن ارج مینهند.