آفتابنیوز : آدینه خجسته پور در ستون طنز روزنامه قانون شعری در خصوص مذاکرات هسته ای منتشر کرد.
بشنويد از ما. حكايت مي كنيم!
از ظريف آقا شكايت مي كنيم
از شبي كه «آن خبر» بشنيده ايم،
تا هم اكنون، يك نفس ناليده ايم
سينه هامان شرحه شرحه گشته است
قصه ي اين غصه ما را كشته است
حرص ها و خون دل ها خورده ايم
از غم دلواپسي افسرده ايم.
شاد و خوشحاليد اي مردم! چرا؟
نه، نمي دانيد اصل ماجرا...
بي جهت از اين خبر حظ برده ايد
گول آن لبخندها را خورده ايد
اين توافق نيست، مردم! ذلت است!
اين توافق دون شأن ملت است!
تا ببندد اين توافق با حريف،
باج ها داده ست آقاي ظريف
خر گرفته، جاي اسب راهوار!
اين كجايش بُرد برد است؟ اي هوار!
ما توافقنامه را هو مي كنيم
توي مجلس باز «دو دو!» مي كنيم
در جراید شور برپا مي كنيم
حال، ما افشاگري ها مي كنيم
تا كه او رسواي اين ميدان شود،
چهره ي خندان او گريان شود
.
.
.
.
.
(چند روز بعد)
ما زياران چشم ياري داشتيم
خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم!
اين ظريف انگار جادو كرده است
دل ز هر جنبنده اي او برده است!
زاهدان تا يزد، مشهد تا مرند،
جملگي از او حمايت كرده اند.
از ميان آن همه دلسوزها،
گشته اسرائيل با ما همصدا!!
هيچكس اين بار با ما يار نيست
غير ما، دلواپسي در كار نيست.
جز يكي «محمود» خانِ مهربان،
هيچ كس از ما نمي گيرد نشان...
نه، نمانده، دوستان سينه چاك!
چاره اي غير از خزيدن توي لاك!