کد خبر: ۲۹۵۹۹۱
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۸

گفت وگو با مردی که نه دلال است و نه لمپن: جای کروش بودم صد سال سیاه نمی ماندم

حسن حبیبی برگ زرین فوتبال ایران منتقد است. منتقد کفاشیان و البته موافق وزیر ورزش!
آفتاب‌‌نیوز :
حسن حبیبی او یکی از برگ های زرین تاریخ فوتبال ایران است. مردی که مکتب پاس را حالا سالهاست که با او می شناسند. حسن آقا بعد از سال ها گوشه گیری یکی از نخبگانی بود که به دیدار وزیر ورزش رفت. مردی که بی شک محمد دادکان هم در دل حرف هایش هیچ گاه یکی مثل او را در جمع دلالها و لمپن های حاضر در جلسه قلمداد نمی کند.

به گزارش خبرآنلاین، این استاد دوست داشتنی که فوتبال ایران تا همیشه مدیونش می ماند در این گفت و گو از فوتبال ایران می گوید. او می گوید کفاشیان و گروهش دارند فوتبال مان را نابود می کنند.

تحلیل شما از جلسه ای که با وزیر ورزش داشتید چه بود؟

اتفاقاتی که در این جلسه افتاد همه مثبت و صحیح بود. من از آقای وزیر شناخت چندانی نداشتم، ولی حرف هایشان مثبت بود و آینده بهتری را برای فوتبال نوید می داد. به خصوص که چند سالی است نظر همه ما این است که فوتبال ایران خیلی ضعیف و ذلیل شده و غیر از این فرهنگ جوانمردی و صداقت و بزرگتری، کوچکتری، تمام اینها از بین رفته. چون مقدار زیادی پول گزاف و بیخود دست باشگاه ها هست و از طرفی هم باشگاه ها باید مدیرانی داشته باشند که هم به لحاظ اقتصادی تحصیلات داشته باشند و هم خودشان فوتبالی باشند و اگر هم فوتبالی نبودند، اطرافیانی که انتخاب می کنند، کسانی باشند که از گروه فوتبال باشند، آن زمان می توانند نتیجه بگیرند. الان و با این وضعیت، من فکر می کنم به هیچ جا نمی رسیم و روز به روز هم اوضاع بدتر می شود. شما ببینید خود آقای کروش، ایشان استخدام فدراسیون فوتبال است، ولی هر چه دلش می خواهد به فدراسیون می گوید. این به فوتبال ما برمی خورد، به غرور بچه های ما لطمه می خورد. او هم تقصیر ندارد، کسانی در راس فدراسیون هستند که نمی دانند و بلد نیستند و لایق این حرف ها هستند. باید کسانی بیایند فدراسیون را بگیرند که حداقل وقتی مربی را استخدام می کنند و برنامه ای به او می دهند، آن برنامه قابل اجرا باشد و بالاتر و بهتر از او فکر کنند و به او بگویند چه کاری انجام دهد، نه این که او به اینها بگوید چه کاری انجام دهند.

حرف های ایشان به نظر می رسید که انتقاد مسلم از آقای کروش بود...

ما در طی این سال ها به نظرم بیست و خورده ای سال از اندوخته گذشته خوردیم. بعد که وقت کاشت دوباره بود، نتوانستیم خوب بکاریم و از آن استفاده کنیم. به نظر من آقای کروش مربی خوبی است، اما از مربی هایی است که دور و برش تبلیغات زیاد است رسانه ها پشتیبان او بوده اند. الان برخی از جراید ما، تلویزیون و ... ایشان را تبلیغ می کنند. مردم هم جهت می گیرند، چون می گویند روزنامه و تلویزیون اطلاعاتش بیشتر است، پس وقتی این را تبلیغ می کند، پس خوب است. در این سال ها فوتبال ما نتوانست دو سه بازیکن خوب بسازد، ولی آقای کروش قبل از جام جهانی دو سه بازیکن ایرانی که جای دیگر ساخته شده بودند را آورد و همان هم باعث رفتن تیم به جام جهانی شد. باید کسانی بالای سر فوتبال ما باشند که کارایی و لیاقت و سازندگی داشته باشند. اما تا امروز کسانی بودند که نتوانستند نه مربی، نه فوتبالیست  ونه داور خوب بسازند.

اگر بخواهند درباره مکتب پاس صحبت کنند، به سراغ شما می آیند. به نظر شما اوفارل فوتبالیست می ساخت یا شما می ساختید و او استفاده می کرد؟

باید در درجه اول مربی ها در باشگاه ها درست باشند.

 

همان جمعی که پیش وزیر بودند و منتقد هستند، به نظر شما کارکردشان در این چند سال درست بوده؟

یکی از آن افراد من هستم که بهترین سال های عمرم را که می توانستم به مملکتم خدمت کنم، آنقدر فضا کثیف بود که آبروی خودم را برداشتم و کنار کشیدم. بقیه هم همین وضعیت را دارند.

خیلی از آن افراد کسانی هستند که همین الان در لیگ تیم دارند.

جوان هستند و مجبورند.

مثلا آقای ... مربیگری کرده، تا به حال چی ساخته؟

به نظر من اصل مدیران فوتبال هستند، کسانی که باشگاه ها را می گردانند. آقای استیلی مربی بسیار خوبی می توانست باشد، آقای دایی مربی خیلی خوبی می توانست باشد و سال ها برای تیم ملی ما کار کند، اما نابلدی و نابخردی کسانی که در راس کار بودند، اینها را از بین برده اند. البته این ها هم مقصرند. اول باشگاه ها باید بازیکن بسازند و بعد به تیم ملی برسند.

شما قطعا می دانید که همه جای دنیا وقتی برای تیم ملی مربی می آورند، تلاش می کنند تا آن مربی وجاهت و محبوبیت پیدا کند. درست یا غلط الان کروش این وجاهت و محبوبیت را دارد.

ایشان هم تلاش می کند و زحمت کشیده؛ منتها وضعیت مدیران و ورزش فوتبال ما ایجاب می کند که ایشان اینطور کار کند، مشکل ما آنها هستند. آقای اوفارل سه کمک ایرانی داشت، من و آقای مهاجرانی و آقای بهمن صالح نیا. آقای رایکوف هم همین وضعیت را داشت که هم بازیکن را می ساختند و هم مربی را در کنارشان می ساختند. اما در این سال ها اینها نتوانستند سه چهار مربی بسازند که بتواند تیم های امید و نوجوانان و جوانان ما را هدایت کند. از سال 58 یا 1980 که من مربی تیم ملی بودم، 4-5نفر دیگر هم بودند که شاید بهتر از من هم می توانستند تیم را اداره کنند، چون هم به جهت کسوت بالاتر از من بودند و هم تجربه بیشتری داشتند، ولی من جوان بودم و به بچه ها مسلط بودم، تیمم هم دو بار قهرمان شده بود، به همین دلیل همه آنها به من رای دادند که هدایت تیم را داشته باشم. ولی همین الان شما چه کسی را می توانید پیدا کنید؟ درد ما این است که آنها کاربلد نیستند. ممکن است جای دیگر مدیریت خوبی داشته باشند، ولی اینجا در فوتبال کارشان خوب نبوده، چند سال دیگر باید امتحان پس بدهند؟ یک مربی که بتواند تیم ملی را اداره کند نداریم و باید برویم از بیرون مربی با آن گرانقیمتی بیاوریم. شاید دو سه ماه دیگر بچه ها باشند، ما درجه عالی مربیگری و کرسی در فیفا داریم، این برای ما توهین است که مربی به رئیس فدراسیون مسلط باشد و وقتی به آنها امر و نهی می کند، مثل این است که به ما امر و نهی کرده، شرمنده و خجالت زده می شویم.

با توجه به فضایی که وجود داشت به نظر می رسد نخبگان فوتبال خیلی از آقای کروش و نتایجی که می گیرند راضی نیستند، کف زدن هایشان برای بخشی که می گفت تیم ملی ناکام بوده در آن جلسه نشان می دهد از نظر نتیجه ایشان را مربی موفقی نمی دانند؟

چون ما نتیجه گرا هستیم، اینطور فکر می کنند. به عقیده خود من آقای کروش نکات مثبت داشته و نکات منفی هم داشته. البته زمان ما هیچوقت گرد این کارها نمی گشتیم.

 

اگر شما الان جای کروش بودید، این فضا را با وجود این جنس انتقادات مثل لمپنیسم وارداتی و ... برای کار مناسب می دیدید؟ اگر خود شما مربی یک تیم در یک کشور دیگر بودید و عالی ترین مقام ورزش آن کشور این نگاه را به شما داشت چه می کردید؟

من اصلا اینجور چیزها را قبول نمی کردم.وقتی فضا این طوری می شد ، صد سال سیاه نمی ماندم. بگذریم از اشخاصی که آن زمان راس فدراسیون بودند،  ولی من الان می بینم یواش یواش فوتبالی ها روی کار می آیند، مثل آقای اسدی که آدم درست و خوبی است و فوتبال خوبی هم داشته. من اگر بودم اصلا به اینجا نمی آمدم. البته پیشنهادهای زیادی هم داشتم، همان زمان هم که آقای صفایی فراهانی رئیس فدراسیون بودند و سعی داشتند مقررات را جوری بنویسند که محرومیت نداشته باشند، همان زمان من آمریکا بودم، آقای کیومرث هاشمی و خود دکتر غفاری زنگ زدند، ولی من گفتم با شماها کار می کنم، ولی شما می روید و معلوم نیست بعد از شما رئیس فدراسیون چه کسی باشد.

الان آقای اسدی منتقد کروش هستند، آقای وزیر هم دل خوشی از ایشان ندارند، نخبگان فوتبال هم غیر از شما و چند نفر دیگر که می گویید کروش را خاکستری می بینید، خیلی ها منتقد ایشان هستند. با این شرایط فکر می کنید ادامه دادن این همه تنش درست است یا نه؟

ببینید حساب حرفه ای بودن است. اگر من بودم می رفتم، ولی آقای کروش و امثال اینها دنبال پول هستند و به این حرف ها کار ندارند. نتیجه هم گرفتند، گرفتند. شما مطمئن باشید اگر آقای کروش یک جای دیگر وضعیت بهتری داشت، تا به حال رفته بود.

 

یعنی شما هم معتقدید اگر ایشان بخواهد تصمیم منطقی بگیرد، باید قراردادش را فسخ کند و برود؟

من جای ایشان بودم خیلی وقت قبل این کار را می کردم، همان زمانی که نتیجه نمی گرفتم. چون این مملکت نتیجه گراست؛ یعنی من به هیچ کس اجازه نمی دادم که من را تایید یا نقد کند، خودم اتومات می گفتم خداحافظ! من دو دوره تیم ملی را داشتم، در کره اول شدیم و باید برای المپیک مسکو می رفتیم، اما بازی ها را دولت وقت تحریم کرد. در کویت هم بازی دوم که انجام شد، عراق به ما حمله کرد. تمام این بازی ها که ما داشتیم، شاید 20بازی بوده، فقط یک باخت داشتیم. ولی هیچ کس یادش نیست، چون روزنامه ها و تلویزیون و ... هم حتی فکر می کنم کاست های بازی ها را ندارند یا شاید هم داشتند و دور انداختند.

  ولی همیشه شما یک بخشی از خاطرات خوب بچه های ورزشی نویس بودید؛ شاید نگاهتان در این سال ها منفی شده. مثلا فکر می کنید همه کسانی که از کروش دفاع می کنند، برای آنها منفعت مالی دارد. در حالی که کسانی که منتقد ایشان هستند از این فوتبال میلیاردی می برند، این یک مقدار جفا در حق ماست.

جفا آنهایی می کنند که به شما توهین یا خیانت می کنند. تک و توک در این جریانات هستم، من برای عقیده شما احترام قائلم و خودم دور اول جام جهانی که آقای کروش آمد، دیدم ایشان فوتبال بلد است و می شناسد، از طرفی هم وقتی این دو سه بازیکن را آورد و با دید درستی بازی انجام می داد، ایشان را تایید کردم. ولی بعد دیدم بازی دوم فوتبالیست ها هنوز نرسیده فرودگاه آقای کروش باید باشد و ... این به ضرر فوتبال است، یک اخلاق بد است. این که دو سه نفر از بزرگان تیم را کنار گذاشت، چون بودن آنها به ضرر تیم بود، یعنی شعور مربیگری داشت و این خوب بود. چون کسی که باید جای اینها بازی کند، دردسری ندارد و می آید کارش را انجام می دهد و خیلی هم بهتر است.

 

همین وزیر ورزش در همان زمان برای شکست در مقابل آرژانتین پیام تبریک می فرستند و از طرفی برای استقبال به فرودگاه می روند یا همین هفته پیش نماینده ویژه ایشان در امور تیم ملی مذاکره می کند و می گوید انتخاب کروش انتخاب وزارت ورزش است و وزارت ورزش از ایشان حمایت می کند و هر کس مشکل دارد برود.

اگر هم اینها را گفته باشند، می خواهند فعلا که فدراسیون کروش را می خواهد، این قائله را بخوابانند که نتیجه بهتری بگیرد.

پس جلسه امروز و انتقادات صریح ایشان چطور؟ اینها تناقض نیست؟

من آقای وزیر ورزش را همین یک بار دیدم، ولی احتمال دارد دیدشان اینطور باشد. همان اولی که آمد و یارهایی که گرفت، دیدم بعضی ها یواش یواش ورزشی و از خانواده ورزش بودند، اعم از فوتبال و کشتی و ...

همین الان اختلافات شدیدی با آقای رسول خادم یا کیومرث هاشمی دارند.

من یکی دو بار آقای کیومرث هاشمی را دیدم و فهمیدم آدم درست و اهل حساب و کتابی است. منتها ما از پایه خراب هستیم، مشکل ما این است. اصل باشگاه ها هستند که باید مدیران درستی داشته باشند که قوی و بلد باشند، هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ دانش از خود فوتبال. اگر از فوتبال هم اطلاعات ندارند، اقلا مدیری باشند که دور و برشان افرادی را بیاورند که اطلاعات داشته باشند. الان تیم های اصفهان اغلب شاخص بودند، به دلیل این که کسانی بالای سرشان بودند که بلد بودند. یا مثلا تبریز یک مدت است خوب کار کرده یا نفت تهران، اینها مدیران خوبی دارند. فقط مربی مطرح نیست. من هر جا موفق بودم، مدیران خوبی داشتم. الان این را نداریم و در این زمینه مشکل داریم. حتی آقای وزیر هم مدیر است و باید کسانی را که تعیین می کند، فوتبالی باشند و من کمابیش می بینم که در این زمینه وضع بهتر از قبل است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین