کد خبر: ۲۹۷۶۶۷
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۹

خیامی که پَرسه می‌زد و پُرسه می‌کرد

خیام نه بیهوده گفت و نه به پوچی باور داشت زیرا دست کم از اضطراب موجود در شعرهایش می‌توان دریافت که او به تعبیر گابریل مارسل (فیلسوف فرانسوی) آمده بود تا: "پَرسه زند و پُرسه کند". خیام حیران بود؛ سرشار از پرسش و هول و ولا و چه معنویتی از این بیشتر؟
آفتاب‌‌نیوز :
خیام اگزیستانسیال بود. یعنی وجود را مقدم بر ماهیت می‌دانست. این نگاه وقتی عاری از معنویت باشد به ورطه بیهودگی و پوچی سمت و سو پیدا می‌کند.

خیام را می‌توان از شاگردان ابن سینا و امام موفق نیشابوری برشمرد. وی علاوه بر اینکه شاعر بود در زمینه‌ ریاضیات، نجوم و فلسفه نیز دستی داشت و همین موجب شد تا شعرهای او نسبت به دیگر شاعران کلاسیک از تفاوتی‌هایی در مفهوم و مضمون برخوردار باشد.

شاید بتوان گفت فلسفه یکی از جنبه‌های مهم شعر این شاعر نیشابوری است به گونه‌ای که استاد علامه محمدتقی جعفری بر این عقیده است که نمی‌توان رباعیات خیام را بدون توجه به تفکرات فلسفی و دیدگاه‌های کلامی و اعتقادات مذهبی وی مورد بررسی قرار داد.

به گزارش ایسنا، حال می‌خواهیم بدانیم فلسفه خیام در زندگی چه بوده است؟ آیا خیام شاعر و فیلسوفی نهیلیسم و پوچ‌گرا بود یا عقیده داشت که باید لحظه اکنون را غنیمت شمرد و از آن استفاده کرد؟ اصلا نوع نگاه خیام با زندگی مبتنی بر دین چقدر مغایرت دارد؟

برای یافتن پاسخ این سوالات به سراغ تنی چند از استادان و شاعران رفتیم.

دستگاه نامنظم فلسفه خیام

قدرت قاسمی‌​پور، استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، در این باره گفت: خیام دستگاه فلسفی منظمی مثل فیلسوفان ندارد. وقتی اشعارش را می​خوانیم می‌بینیم به مفاهیم کلی مثل شک، مرگ، هستی، پرسش از آغاز هستی و پایان هستی و از بین رفتن انسان در اشعارش پرداخته است. البته می​توان گفت که اندیشه‌های او نه به طور کلی اما با درون​مایه​هایی که دیگر شاعران گفته​اند متفاوت است. همچنین رگه​هایی از نوع اندیشه خیام را حتی می‌شود در شعر فردوسی و حافظ دید ولی چون حجم کارهای خیام اندک است و مفاهیم در همین تعداد اندک شعر جمع شده برجستگی او خیلی بیشتر شده است.

قاسمی گفت: خیام براساس شعرهایی که به نام او مستند هستند انسان پوچ​گرایی نیست. در واقع پوچ‌گرایی منفی در شعرهای او دیده نمی​شود. خیام به زندگی آری می​گوید و بیشتر منظورش اغتنام فرصت است.

خیام پوچ‌گرا است؟

او توضیح داد: این نگاه پوچ​گرایی را که به او منتسب می​کنند به سبب پرسش​هایی است که مطرح می​کند و شک​هایی است که او درباره برخی اندیشه​های مسلم دارد وگرنه پوچ​گرایی در شعر او نیست و نمی​توان گفت که خیام همچون بعضی فیلسوفان غربی پوچ​گرا است.

این استاد دانشگاه بیان کرد: مفهوم اشعار او غنیمت شمردن دم و اکنون است، این نگاه او مخالف با دین و سنت ما نیست. در کجای دین ما گفته شده که از این جهان بهره​ای گرفته نشود؟ در متون دینی ما اینکه انسان دست از دنیا بردارد وجود ندارد بلکه دست از شیوه ناصحیح کسب دنیا باید برداشت.

نگاه تلخ خیام

او گفت: البته در نگاه خیام یک تلخی وجود دارد و آن تلخی مربوط به از بین رفتن انسان است و این نگاه او بر اشعارش سایه می​افکند. در واقع خیام این چنین مطرح می​کند که چرا انسان با این شکوه باید از بین برود.

همچنین منوچهر جوکار، استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، درخصوص خیام گفت: از او بین 190 تا 200 رباعی به یادگار مانده است که به جهت شاعری بسیار مهم هستند و موجب شاعری او گشته‌اند.

وجه مهم خیام

وی ادامه داد: وجه مهم خیام برای اهل علم، وجه شاعری او نیست بلکه دانشمند بودن او است. او پیش از هر چیز یک ریاضی‌دان و منجم بزرگ است که متأسفانه آن طور که باید شناخته شده نیست. در واقع می‌توان گفت چهره شاعری او چهره علمی​اش را تحت شعاع قرار داده است.

جوکار با اشاره به نگاه فلسفی خیام به جهان تصریح کرد: خیام نگاه فلسفی مخصوص به خودش را دارد. آن چیزی که اهمیت رباعیات او را دو چندان می​کند نگاه متفاوت او به جهان است.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با بیان اینکه رباعیات خیام چند دسته هستند، توضیح داد: یک دسته از رباعیات او اشعاری هستند که شاعرشان یک ریاضی‌دان است. دسته دیگر رباعیاتی هستند که شاعر توصیه به شادکامی و غنیمت شمردن دم می​کند و دسته سوم اشعار او شعرهایی هستند که شاعر نگاه بدبینانه​ای به زندگی و سرنوشت انسان دارد و بیان می‌کند که معلوم نیست از کجا آمده و به کجا خواهد رفت و این دسته از رباعیات او است که تعدادشان زیادتر از بقیه است.

خیام محکوم است؟

او درباره نگاه خیام و مقایسه آن با دین گفت: بعضی از عرفای ما خیام را دهری و مادی​گر می​دانستند و او را به خاطر نوع نگاهش به زندگی، محکوم می​کردند و بعضی دیگر نیز معتقدند که اصلا این رباعیات منسوب به خیام نیست، اما در مجموع به نظر نمی​آید اشعار خیام دلیلی بر کفر و الحاد او بوده باشد.

خیام شاعر نیست!

همچنین کوروش کرم​پور، شاعر و منتقد ادبی گفت: من خیام را شاعر نمی​دانم. این نوع سخن، شعر نیست چرا که شعر در گذشته ابزار بیان بوده است و نثر زبان رسانه نبوده بلکه شعر زبان رسانه بوده است. کلمه شاعر یک بار ارزشی پیدا کرده است که همه تلاش می​کنند مصداق آن شوند ولی نمی​دانند که شاید یک ناظم ارزش کاریش از یک شاعر بیشتر است.

وی تصریح کرد: نوع سخن خیام ادبیات نیست بلکه فلسفه است. شعر قرار نیست کار فلسفه را انجام دهد و تنها دلیل این گونه رفتار کردن با مقوله شعر در گذشته این بوده است که شعر در گذشته کارکرد رسانه‌ای داشته است. امثال خیام فقط سخنورانی قوی هستند. مثلا مولوی را می​توانیم هم در دیوان شمس شاعر بدانیم. وقتی می​گویم خیام شاعر نیست می​خواهم او را سر جایش بگذارم نه این که از ارزش او کم کنم. خیام فیلسوفی است که نظراتش را به زبان منظوم بیان کرده و خیلی هم تأثیرگذار بوده است و به زیبایی فلسفه را گفته است اما به زیبایی شعر نگفته است.

کاربرد فلسفه خیام در زندگی امروز ما چیست؟

این شاعر توضیح داد: مهم این است که ما بدانیم کاربرد فلسفه خیام در زندگی امروز ما چیست؟ خیام در زمانی که جنگ​های مذهبی وجود داشت این اندیشه‌ها را مطرح کرده است، زمانی که شیعه و سنی در مقابل هم می‌ایستادند. خیام در واقع برآیند زمانه​ای است که سرگردانی سخن دینی داریم. در چنین زمانه​ای خیام راه گریز از سرگردانی را این می​داند که تمام بحث​های 72 ملت را کنار بگذاریم. در واقع گریز از مباحث دینی و پناه آوردن به یک نوع ضد فلسفی شدن و ضد مذهبی شدن پاسخ به زمانه است. زمانه​ای که تکلیف خودش را با سخن مذهبی خودش مشخص نکرده است.

این منتقد ادبی ادامه داد: اما کاربرد خیام برای دنیای امروز ما چیست؟ آیا من در شرایط زمانی هستم که خیام بوده است؟ شعرهای خیام برای رهایی از همان سرگردانی گفتمان دینی است. الان دیگر ما این سرگردانی را نداریم چون دین دیگر وضعیت قاهرانه​ و قهاری ندارد، بنابراین خیام زاییده زمان خودش است و چالش​های مذهبی و دینی زمان خودش را دارد.

پرسش خیام

او بیان کرد: خیام برای رهایی از درگیر شدن از این مباحث شعرهایی را می​گوید که مفهوم‌شان این است که دم را غنیمت شمار. البته خیام به گونه​ای هم ضد فلسفه است چراکه فلسفه نتوانسته آن ادعایی که داشته است را برآورده کند و موجب خوشبختی انسان شود. در جامعه​ای مثل ما که فلسفه و دین کار یکدیگر را می‌کنند و هر دو مدعی جهان برتر هستند می​بینیم که خیام این باور را نمی​پذیرد. شعر خیام پرسشی است از این نوع فلسفه. او بیان می​کند که اگر قرار است جهان برتر را بسازید چرا این قدر خون و خونریزی وجود دارد، بنابراین من نه به گذشته فکر می​کنم و نه به آینده بلکه قدر همین لحظه​ای که هستم را می​دانم.

فرامرز معتمددزفولی، شاعر و نویسنده، هم گفت: متأسفانه تعداد اشعاری که منسوب به خیام هستند کاملا مشخص نیست و چون در تاریخ بسیاری همچون خیام صحبت کرده​اند نمی​توانیم دقیقا بگویم که اندیشه خیام پوچ​گرا است یا خیر.

او گفت: البته می‌توان یک فضای کلی را در نظر گرفت چراکه ما با یک شخص در تاریخ روبه‌رو نیستیم بلکه با یک گفتمان روبه‌رو هستیم گفتمانی که ممکن است یک بعد آن نهیلیسم باشد و یک بعد آن غنیمت شمردن اکنون باشد.

این نویسنده ادامه داد: به طور کلی در اندیشه خیام چند برش را می​بیینم. خیام در یک بُعد تلاش می​کند چهره سیاه و تاریک هستی را به ما نشان دهد. با وجود اینکه ما فکر می​کنیم خیام ما را به شادی دعوت می‌کند اما پی‌درپی ما را به دیدن بُعد شر گونه و سیاه هستی در قالب یک پیاله شراب دعوت می​کند. او شاعری مرگ​اندیش است و همیشه می​گوید مواظب باشید چراکه فرصت اندک است.

وی توضیح داد: بعد دیگری از اشعار خیام که بعد اندیشه خیام است با اندیشه​‌های متکلم که همزمان با او هستند جدال کلامی و فلسفی می​کند.

خیام معنویت‌گرا است

معتمددزفولی تصریح کرد: در بخش دیگری از نگاه خیام او معقتد است انسان چون از چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش است، وقتی تعادل این عناصر بهم بریزد از بین می​رود و با همین عقیده در برابر روح​گرایی مقاومت می​کند و دلیلی نمی​بیند که باور به روح​گرایی داشته باشد و نظر بر این دارد که انسان​ها بعد از مرگ روحی ندارند.

او ادامه داد: این جدال​ها به طور پی در پی در اشعار خیام دیده می​شوند و می​توان گفت اگر روح​گرایی را دین حساب کنیم پس خیام در برابر آن می​ایستد. باید توجه کرد که شاید بتوانیم از دوگانگی باورمندی و نابارومندی فضای دیگری را به وجود آوریم که من به آن معنویت​گرایی می​گویم. به نظر من خیام یک معنویت​گرا است.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین