آفتابنیوز : به گزارش ایسنا، متن کامل صحبتهای حجتالاسلام والمسلمین دعایی و دکتر شکرخواه که در اختیار «شفقنا رسانه» قرار گرفت، به ترتیب، شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
از امیر مؤمنان (ع) روایت شده که: روزی پیامبر اکرم (ص) برای ما خطبه خواند و فرمود: «أیها الناس، انهُ قد اقبل الیکم شهرالله بالبرکة و الرحمة و المغفرة. شهرٌ هو عندالله افضلُ الشهور و ایامهُ افضلُ الایام و لیالیه افضلُ اللیالی و ساعاتهُ افضلُ الساعات: ای مردم، ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است؛ ماهی که نزد خدا بهترین ماههاست و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعتهایش بهترین ساعتهاست» در ادامه فرمود: «هو شهرٌ دُعیتُم فیه الی ضیافه الله و جُعلتُم فیه من اهل کرامه الله: این ماهی است که شما را در آن به میهمانی خدا فرا خواندهاند و در آن از اهل کرامت گردیدهاید.»
نکته مهم همین جاست: میهمانی و کرامت. در حقیقت ما بندگان همواره میهمان خدا هستیم و کنار «خوان نعمت بیدریغش که همه جا کشیده»، نشستهایم؛ زیرا به قول سعدی: «ادیم زمین سفرة عام اوست/چه دشمن بر این خوان یغما، چه دوست»؛ اما این ماه مبارک در حکم میهمانی خصوصی خداست. در میهمانی، میهمان وظایفی دارد و میزبان تعهداتی. آنچه خداوند تعهد کرده و وعده نموده، همانهاست که از زبان پیامبر برگزیدهاش میشنویم: «نفسهای شما در این ماه ثواب تسبیح دارد و خوابتان ثواب عبادت. اعمالتان در آن پذیرفته است و دعاهایتان در آن مستجاب است.»
وظیفه ما میهمانان چیست؟ بخشی از آن فردی است (همچون نماز و روزه و ذکر و تلاوت قرآن) و بخشی از آن اجتماعی است که عمده تأکید من در مقام یکی از اهالی رسانه، بر همین بخش است که خود موارد متعددی را در بر میگیرد؛ همچون یاری تهیدستان و صدقه به مسکینان، احترام به پیران و مهربانی با کودکان، یتیم داری و رسیدگی به خویشاوندان. اما بخش مهمتری هم دارد که به کار همگان و بویژه ما مطبوعاتیها بسیار میآید و جا دارد که با یک ماه تمرین، بتوانیم یک خط مشی ثابت برای سال خود فراهم کنیم. حضرت فرمود: «زبان خود را از آنچه نباید گفت، نگاه دارید و چشمتان را از آنچه دیدنش بر شما روا نیست، بپوشانید و گوشهای خود را از آنچه شنیدنش حلال نیست، بازدارید.»
آیا ما این گونه هستیم؟ آیا افشاگریهای راست و دروغ در پرونده اعمال ما نیست؟ آیا برای کسب هر خبر به هر شیوهای متمسک نمیشویم؟ آیا از بدگویی و سیاه نمایی و بدنام کردن افراد و احزاب و نهادها پرهیز میکنیم؟ آیا شر خود را از مردم بازمیداریم تا وعده پیامبر درباره ما محقق شود که فرمود: «هر کس در این ماه، شر خود را از مردم باز دارد، خدا در روز قیامت، خشماش را از او بازمیدارد.»
محدث قمی از قول امام صادق (ع) مینویسد: پیامبر (ص) شنید که زن روزهداری به همسایهاش دشنام داد. حضرت زن را خواست و فرمود: «بخور!» گفت: «من روزهام.» فرمود: «چگونه روزهای که به همسایهات دشنام دادی؟! روزه، تنها خودداری از خوردن و آشامیدن نیست. خداوند روزه را پردهای برای سایر کارهای ناپسند گردانیده است.»
با این حساب، آیا ما مطبوعاتیها و خبرگزاریها و دیگر رسانهها روزه داریم؟ مگر امام صادق (ع) نفرمود: «هر گاه روزه گرفتی، باید که گوش و چشم و مو و پوست و همه اندامت روزه بدارد؛ یعنی از محرمات، بلکه از مکروهات. روزه تنها همین پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه باید زبان را از دروغ نگاه دارید و چشم را از حرام بپوشانید و با یکدیگر نزاع نکنید، غیبت نکنید، بگو مگو نکنید، دشنام ندهید، ناسزا نگویید، ستم نکنید. از آنچه نباید گفت، خاموش باشید و شکیبایی کنید و راستگو باشید. از شریران دوری کنید و از گفتار بد، دروغ، افترا، ستیزه جویی، بدگمانی، غیبت کردن و سخن چینی بپرهیزید.»
اگر قرار باشد یک آیین نامه اخلاقی رسانهای برای ما و همکارانمان تدوین شود، آیا بهتر از اینها میشود در نظر گرفت؟ بر من خرده نگیرید که اینها امور قلبی و باطنی است و در عالم واقع نمیتوان دنبال کرد. نه، اتفاقا اینها بخشی از اخلاق عملی ما روزنامهنگاران باید باشد و به بخشهای باطنی فرمایش حضرت اشاره نکردم که میفرمایند: «ای روزهدار، باید که دلت از عیبها و باطنت از نیرنگها و بدنت از پلیدیها پاک باشد و در ایام روزه روح و تنت را به خدا ببخشی و دلت را برای محبت و یاد او فارغ گردانی...»
اینها پیشکش اهل معنا، ما گرفتاران عالم کثرت و دست اندرکاران رسانه، همان بخشهای اول را باید در پیش بگیریم تا بتوانیم دست کم از ترویج باطل و پخش شایعه و لجن مال کردن افراد و خالی کردن دل مردم و عادی کردن گناه و به طمع انداختن دشمنان ظاهر و باطن مان، پرهیز کنیم. اگر چنین کردیم، امید است که گفتار پیامبر اکرم (ص) درباره ما محقق شود که با مهربانی و دلسوزی در ادامه همان خطبه فرمود: «ای مردم، در این ماه درهای بهشت باز است، از پروردگار خود بخواهید که به روی شما نبندد؛ و درهای جهنم در این ماه بسته است، از پروردگارتان بخواهید که به روی شما باز نکند؛ و شیاطین را در این ماه به زنجیر کشیدهاند، از خدا بخواهید که آنها را بر شما چیره نگرداند...»
دروغ و تخریب و آبروریزی و هتک حرمت و شایعه پراکنی، درهای جهنم است؛ بیایید ما میهمانان خدا، آنها را باز نکنیم. راستگویی و مهربانی و دلسوزی و مراقبت از حق و حقوق مردم که شامل انواع آزادیهای مشروع نیز میشود، از جمله آزادی بیان و پس از بیان و حرمت نهادن به بندگان خدا که چه بسا همفکر و همسو و هم حزب و هم جناح ما نباشند و میانهروی و اعتدال در امور و حفظ منافع ملی و دینی و تلاش برای تأمین سعادت دنیوی و اخروی مردم، از درهای بهشت هستند؛ ای میهمانان خدا، بیاییم که برای رضای خدا این درها را نبندیم. بدخواهان داخلی و خارجی و وسواسان خناس که کارشان دسیسه و بدگویی و سخن چینی و خراب کردن اذهان نسبت به یکدیگر و پاشیدن زهر کینه و نفاق و دشمنی و آشفتن فضای جامعه است، مصداق بارز آن شیاطین هستند که حضرت فرمود، از خدا بخواهیم و خود نیز بکوشیم و به هوش باشیم که دستشان را باز نکنیم و بر خود چیره نسازیم و به طمع شان نیفکنیم، آن هم در این موقعیت خطیر که «به گرداگرد این کشور چندان که بینیم/بلا انگشتری و ما نگینیم!»
از اطاله سخن و از بیان مواردی که دوستان دانشور، خود بهتر میدانند، پوزش میخواهم؛ اما عذرم موجه است که من چون کرمانی هستم، در جمع شما عزیزان، زیره به کرمان بردهام! از آنجا که در آستانه ولادت باسعادت امام حسن مجتبی (ع) هستیم، روایتی از آن حضرت را که در وسائلالشیعه هم آمده است، تقدیم میکنم: رَوی الحسن عن ابی الحسن عن جد الحسن: «انّ احسن الحَسن، الخُلق الحَسن»: زیباترین زیبایی، خوی زیباست. همان چیزی که آن حضرت در بالاترین سطح از آن برخوردار بود: ادب، مهربانی، بردباری، بخشندگی، فروتنی در عین شجاعت و دلاوری و علم و جایگاه والای خانوادگی و اجتماعی. با شادباش زادروز چنین خورشید درخشانی، به ذکر یک نکته مهم از سیره آن حضرت بسنده میکنم که به کار امروز و بلکه هر روز ما میآید: آن حضرت با قبول صلح تحمیلی، حیثیت فردی خود را فدای حفظ منافع دیرپای جمعی کرد. اگر امام حسین (ع) همین کار را با نثار خونش کرد، امام حسن (ع) با نثار آبرویش کرد تا اساس اسلام بماند، ما اصحاب رسانه اگر همین اصل را از حضرت بیاموزیم و به کار ببندیم، بساط بسیاری از کدورتها و کینهها و دشمن تراشیها برچیده میشود.
در پایان اجازه میخواهم که اندکی هم تبلیغ روزنامه اطلاعات را بکنم و به عرض برسانم که تا چند روز دیگر اطلاعات 90 ساله میشود و چون این تداوم یک موقعیت ملی است، به همه تبریک می گویم و از همه کسانی که به نحوی این مجموعه را طی 9 دهه یاری کردهاند، سپاسگزاری میکنم و به روان درگذشتگان درود میفرستم. یک روزنامه 90 ساله طبیعی است که دیگر نهال نیست، بلکه نهاد است و از نشانههای پویایی و پایداری یک جامعه کهنسال که فراز و نشیبها دیده و به رغم همه دشواریها، همچنان شاداب و سرزنده باقی مانده است.
از این سَموم که طرف بوستان بگذشت / عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی!
ما و پیشکسوتان ما در طی این سالیان دراز (از سال 1304 تا سال 1394) که هم متحمل عوارض جنگ جهانی اول بودند و هم شاهد جنگ جهانی دوم و ورود گسترده بیگانگان و اشغال کشور و بعد شکست نهضت ملی شدن نفت و بعدتر شکست ظاهری نهضت 15 خرداد و بعد حوادث تلخ و شیرین منجر به پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و بعد تحمیل جنگی هشت ساله و هزاران حادثه بزرگ و کوچک دیگر. با این همه به یاری حق ماندیم و حرف دلمان این بود که:
به صبر کوش تو ای دل، که حق رها نکند / چنین عزیز نگینی به دست اهرمنی
خدا ما و کشور عزیزمان را رها نکرد، ما نیز او را رها نکنیم.»
بر اساس این گزارش، یونس شکرخواه نیز گفت:
«به نام خداوند لوح و قلم، حقیقت نگار وجود و عدم،
خدایی که داننده رازهاست، نخستین سرآغاز آغازهاست
با سلام خدمت ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر حسن روحانی
همکاران ارجمند، حضار گرامی
فضای رسانهای در ایران و جهان با ابزارهای مدرن ارتباطی دچار تغییرات بنیادین شده است. آنچه تا پیش از این تحول در قالب ادیت پیش از انتشار دیده میشد حالا به ادیت پس از انتشار تبدیل شده است. به عبارت بهتر نبض ایدهها و اقدامهای رسانهای و ارتباطی با گفتوگو میزند. گفتوگو جای ارتباط یکسویه از سوی رسانهها به مخاطبان را گرفته و به جریانی دوسویه تبدیل شده است. درک این فضای تازه به سواد رسانهای نیاز دارد. دولت به این سواد نیاز دارد. ما روزنامهنگاران نیز.
حالا نظریههای ارتباطی درباره رسانهها در دو کمپ طبقه بندی میشوند: نظریههای کلاسیک مبتنی بر تأثیرات پر شدت و نظریههای متاخر مبتنی بر تأثیرات کم شدت.
دولتها عموما هنوز به تأثیرات پرشدت رسانهها باور دارند و نسبت به بازتابهای رسانهای رویدادها و واکنشها بعضا تند نشان میدهند. دولتها گمان میکنند برای جلوگیری از پیامدهای مدل پرشدت، باید در مسیر آن مانع تراشی کنند. این تصور را باید به واقعیتهای معاصر رسانهای نزدیک کرد. برخی از روزنامهنگاران نیز بویژه همکاران جوان ما هم روزنامه نگاری را با تبلیغات و کنشگری سیاسی اشتباه میگیرند. بیاییم حوصله به خرج دهیم و سواد رسانهای را ارتقا بخشیم.
جناب آقای روحانی!
قواعد و وظایف حرفهای روزنامهنگاری صرف نظر از نوع رسانهها بسیار روشن هستند، ما نمیتوانیم غیراخلاقی عمل کنیم، نمیتوانیم زیر نفوذ باشیم و نمیتوانیم با روحیه قدرت پذیری رفتار کنیم. این حق ماست که مانع فساد شویم و از ظلم و بیعدالتی جلوگیری کنیم.
اما تصریح میکنم دولتها هم به نیابت از آرای میلیونی که مردم به آنها میدهند؛ حق مدیریت اطلاعات را دارند؛ روزنامهنگاران به حق مدیریت اطلاعات از سوی دولتها احترام میگذارند، اما بحث روزنامهنگاران، حق دانستن است و این حق که رصد کنند آیا مدیریت اطلاعات از سوی دولتها، دارای شفافیت لازم هست یا دارد در اجرا به خطا میرود.
روزنامهنگاران حرفهای در اعمال و بهرهوری از آزادی، متعهدانه عمل میکنند؛ اما اجرای نمایندگی دولتها هم باید شفاف و قابل حسابرسی باشد و این دیدهبانی وظیفه آشکار روزنامه نگاری است.
ما نه دشمن دولت هستیم و نه دوست دولت، با ما مهربانتر باشید، شما که این میهن را علیرغم هزاران دشواری طبیعی و تحمیلی به پیش میبرید، بپذیرید که رابطه ما رقابت وفادارانه و رفتار متعهدانه نسبت به قواعد بازی است.
جناب رییس جمهور، بیایید فاصله روزنامهنگاری با دولت را با تدوین سیاست ارتباطی و رسانهای برای دولت و نه برای رسانهها پر کنید.
همکاران من در برابر صدها رسانهی ریز و درشت که در خارج از مرزهای ایران فعالیت میکنند، به روشنگری حرفهای و منتقدانه مشغول هستند، تردیدی نداشته باشید روح حاکم بر روزنامهنگاری ایران، دین دوستی و میهن دوستی است.
جناب دکتر روحانی!
شما که قانون دسترسی آزاد به اطلاعات را آذرماه 93 در هیأت دولت تصویب و برای اجرا به دستگاههای ذیربط ابلاغ کردید، کمک کنید تا سواد رسانهای از کانالهایی که در اختیار دارید و با تکیه به ابزارهایی که دارید به دستور جلسهای ملی تبدیل شود.
شما همکاران کارکشتهای در عرصه ارتباطات و رسانهها دارید، آنها این توان را دارند تا با همکاری رسانهها ادبیات آموزشی سواد رسانهای را تهیه و از مجاری ذیربط به جریان بیندازند.
آقای رییس جمهور!
ایدههای تازه عموما از سه کانون اشاعه مییابند: نهادهای آموزشی، نهادهای رسانهای و نهادهای مدنی.
شما میتوانید از طریق وزرای خود، نهادهای آموزشی مبتنی بر مدارس و دانشگاههای کشور را متوجه عرصه سواد رسانهای کنید.
ما رسانهها نیز به شکل مستقل، علیرغم نداشتن نهاد مدنی فراگیر - که دلایلش را میدانید - نقشمان را در این زمینه ایفا خواهیم کرد.
سواد رسانهای میتواند ابزار اعاده عدالت اجتماعی باشد.
برایتان از صمیم قلب آرزوی بهروزی دارم و بسیار سپاسگزارم که وقتتان را در اختیارم گذاشتید.»