آفتابنیوز : اين اتفاقات خجسته در حالي واقع مي شوند كه با تاسفي صد باره ، موسيقي جدي كماكان در رسانه " ملي " محلي براي طرح و توجيه ندارد ؛ گو اين كه برگزاري اجراي زنده ( همان كنسرت معمول ! ) نيز آن چنان در دام موانع و پيچ و خمهاي خاص خواص گرفتار مي آيد كه نه تواني براي حنجره تواناي آواز خوان ايراني باقي مي ماند ، نه رمقي در دستان خنياگران دل سوخته و نه انگيزهاي براي خلق نغمات آسماني توسط انزوا گزيدگان اين هنر.
موفقيت هاي اخير " شهرام ناظري" و"محمد رضا شجريان " ( البته با همراهي گروه نوازندگان و خالقين نغمات ) در حالي حاصل شده است كه به شكلي كلي ، هنر موسيقي كمترين بهره را از حمايت هاي دولتي دارد و همين است كه مسوولان دولتي را ، بايد بر آن دارد تا خويش را در چنين توفيقاتي سهيم نبينند و تنها به نظاره آن چه كه از همت هنرمندان مردم ايران حاصل شده ، بنشينند !
آن چه كه اهميت دو توفيق ملي در عرصه هنر را بيشتر بازنمايي مي كند ، اين است كه حتي به لحاظ حمايت هاي رسانه اي - از آن نظر كه برد جهاني رسانه هاي ما به هر دليل و هر شكل قابل قياس با كشورهاي صاحب رسانه نيست - فعاليتهاي مرتبط با موسيقي ملي دچار كمبودهاي عديده اي هستند و مساله فوق ، باز بر اهميت اجراي" شهرام ناظري" در سالن سابق برگزاري مراسم اسكار و توفيق " محمد رضا شجريان " براي نامزدي " گرمي" آن هم براي دومين بار در دو سال گذشته مي افزايد.
اگر چه اين حق هر ايراني است كه خود را در " خوشحالي " اين موفقيتها سهيم بداند ، اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه هنرمندان موسيقي ما خود ساخته و خودتاخته در اين عرصه به پيش رفته اند و اگر سهمي نيز هست ، از آن كساني است كه " عاشقانه " به حمايت از هنرمندان خويش ، اين وارثان و زنده داران هنر ملي پرداخته اند.
حمايت از هنرمند موسيقي ، زماني محملي براي " مشاركت " در موفقيت آنان پديده مي آورد كه با عشق عجين شود كه به قول " شاپور نياكان" ، آن دلسوخته در گذشته ، " اين جا دل پاره مي پسندد " نه آن كه از براي داشتن منصبي خود را سهيم در هر توفيقي بدانيم .تنها سهم واقعي و راستين ما در اين بين " شادي " است و بس.