آفتابنیوز : در هر مکتب و اندیشه و دینی عبور از قانون مذموم دانسته شده و برای آن مجازات تعیین شده است. در این بین عده ای معتقدند که قانون گریزی ناشی از مردم است (یعنی مردم با قانون سازگار نیستند) و برخی رفتار مسئولین را عامل قانون گریزی می دانند (مسئولین قانون گریز مردم را قانون گریز می کنند).
اما در ایران عوامل مختلفی در قانون گریزی تاثیر گذار است. از ایجاد قانون های بد و ناقص گرفته تا اختلاف میان مسولان با مردم و علما. در سالهای پیش ازانقلاب و زمانی که علما از حکومت ناراضی بودند پرداخت مالیات به دولت از نظر شرعی ممنوع شد این وضعیت تا سالهای پس از انقلاب ادامه داشته و هنوز برای عده ای پرداخت مالیات دشوار است چرا که در آموزه های آنها مالیات را نباید پرداخت.
اگر چه از دید جامعه شناسان قانون بد بهتر از نبود قانون است اما قانون گذاری بد مصیبت های زیادی را برای جامعه به همراه دارد. برخی قوانین توسط مردم تعیین می شود و به نوعی عرف محسوب می شود. همین قوانین بارها جامعه را با مخاطره رو به رو می کند.
قانون به راحتی دور زده می شود
زمانی که در یک بزرگراه خلوت در حال حرکت هستید اگر با تابلوی حداکثر سرعت 60 کیلومتر رو به رو شوید چه می کنید؟ اگر به تابلو توجه کرده و با سرعت بالا حرکت نکنید به آن معناست که شما به قوانین نه تنها احترام می گذارید بلکه به آنها اطمینان نیز دارید. اما بسیاری از مردم به این تابلوها بی توجه هستند. چراییش را می توان در همین مساله جست وجو کرد که چرا باید در مسیری باز سرعت پایین اعمال شود.؟به عبارت دیگر تعیین سرعت پایین برای چنین مسیری، مردم را ترغیب می کند که از قانون تخطی کنند. شاید برای اولین بار این تخطی کمی عذاب آور باشد اما به مرور تبدیل به یک عادت شده و قوانین یکی پس از دیگری از سوی فرد نقض خواهد شد.
تعیین قوانین ضعیف و غیر واقعی سبب می شود مردم نسبت به مسائل شرطی شده و تحلیل خود از موقعیت را بر قانون رجحان دهند. به همین دلیل است که روزانه افرادی را می بینیم که در مسیرهای یکطرفه بر خلاف جهت رانندگی می کنند. در نانوایی ها عده ای خودی تر هستند. در بانکها پارتی وام را سریعتر آماده می کند و ... . قانون ضعیف مردم را به تخطی از قانون تشویق می کند.
ناظر خوبی برای قانون وجود ندارد
یکی دیگر ازعواملی که مردم را به سوی قانون گریزی سوق می دهد عدم وجود ناظر قدرتمند در اجرای قوانین است. چه بسیار ساختمانهایی که بر خلاف قانون در شهرها قد می کشند و بعد با پرداخت جریمه مجوز می گیرند، یعنی فرد ابتدا خلاف می کند و بعد پولش را می دهد و در این بین هم دولت سود کرده و هم سازنده ساختمان؛ آنچه نادیده گرفته شده قانون است. وقتی سیستم نظارتی بر اجرای قانون توان مقابله با تخلف را نداشته باشد و یا در برابر آن کوتاهی کند نتیجه اش می شود دور زدن قانون با استفاده از ضعف های قانون.
مسئولین عامل قانون گریزی اند
مردم به مسئولین نگاه می کنند! این جمله را در مسائل زیادی می توان تعبیر کرد. به عنوان مثال زمانی که مجلس اعلام می کند که دولت بر اساس تفریغ بودجه 70درصد تخلف از برنامه داشته و یا یک رییس رسما خود را بالاتر از قانون عنوان می کند آیا مردم باید به قوانین مصوب آن مجلس احترام بگذارند؟ وقتی مسئولین در گرفتن وام کلان از بانکها از هم پیشی می گیرند در حالی که مردم جامعه برای گرفتن وام 5 میلیونی ماه ها در صف انتظارند؛ آیا می توان از مردم انتظار داشت که به پارتی روی نیاورند و قانون را دور نزنند؟
قانون گریزی مسئولین این سیگنال را برای مخاطب ارسال می کند که قانون آنقدرها هم لازم الاجرا نیست و به همین دلیل است که در سالهای نه چندان دور شاهد اختلاس در سطوح مختلف جامعه بودیم .
ضعف از قانون گذار است یا مجری قانون؟
اما همه مسائل بالا به دلیل ضعف در قانون گذاری است. وقتی قانونی به خوبی تبیین نمی شود و امکان فرار از قانون وجود دارد، وقتی که قانون گزار سیستم نظارتی صحیح برای تمرکز بر اجرای یک قانون تعیین نمی کند، وقتی حدود و مشخصات قانون برای مجری تعیین نمی شود،بی شک باید منتظر تخلف از قانون بود. در واقع قانونی که بتوان از آن چند تفسیر داشت، قانونی است که برای هرج و مرج در جامعه ساخته شده است نه نظم بخشیدن.
به گزارش شفقنا، جامعه ایران در حال حاضر به شدت قانون گریز است و بر اساس تفسیر شخصی، افراد به قانون عمل می کنند. از زمان رانندگی گرفته تا زمان کار ؛در همه لحظات افراد بر اساس تفسیر خود به قانون عمل می کنند. تا زمانی که قوانین تفسیر پذیر باشد و هیچ مرجع رسمی اقدام به تفسیر قانون و تعیین یک تفسیر صحیح از آن نداشته باشیم، وضعیت احترام به قانون به همین شکل خواهد بود.