در عین حال وی خاطرنشان کرد که اگر کسی جز حسن روحانی در راس مذاکرات بود، نمیتوانستیم به این شکل پیش رویم.
او سختترین مذاکرات دو سال گذشته را گفتوگوهای تیرماه 1393 میداند که در نهایت مذاکرات پس از یک سال برای هفت ماه دیگر تمدید شد. او میگوید در آن مقطع هنوز بر سر دو موضوع اساسی یعنی سطح و دامنه غنیسازی و لغو تحریمها در روز نخست اختلافها باقی مانده بود.
با وجود پایان یافتن مذاکرات اما وی همچنان از بیان جزییاتی از مذاکرات خودداری میکند در عین حال درباره داستان مدت 10 ساله برجام و چگونگی دست یافتن به آن با بیان اینکه این زمان به زمان مورد نظر ایران خیلی خیلی نزدیک بود میگوید که 1+5 مدت زمان 20+10 را دنبال میکردند.
بعیدینژاد که کم حاشیهترین و در عین حال یکی از دقیقترین دیپلماتهای کشور و تیم هستهای به لحاظ فنی و حقوقی است در دو ماه منتهی به پایان مذاکرات در وین، محل مذاکرات به سر برد و از خانواده و کشورش دور بود.
او در این گفتوگوی سه ساعته علاوه بر مسایل سیاسی و بینالمللی به سوالات ریز و درشت ایسنا درباره برجام پاسخ داد.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه بارها درباره مذاکرات هستهای ایران و 1+5 شنیدهایم که از آن به عنوان مذاکراتی "بیسابقه" در تاریخ روابط بینالملل نام برده میشود گفت: این مذاکرات به لحاظ منافع ملی کشور ما مذاکراتی منحصر به فرد است که در تاریخ سیاسی معاصر کشورمان از نقاط عطف محسوب میشود، البته این وضعیت برای 1+5 نیز وجود دارد. هرچند اعضای کشورهای 1+5 نیز همه کشورهای بزرگی هستند اما نوع مذاکراتی که با ما داشتند برای آنها به ویژه آمریکا بیسابقه بوده است. آمریکاییها هیچ وقت در معرض مذاکراتی که ناچار شوند تا این حد به مواضع طرف مقابل تن دهند قرار نگرفته بودند. اصولا همیشه آنها بودند که پشت میز مذاکره شرایط و نتیجه را تعیین کردهاند، اما در مذاکرات هستهای از مواضع سنتی و دیرینه خود پس از سه دهه کوتاه آمدند.
وی ادامه داد: برخی کشورهای عضو دائم شورای امنیت مواضعی شبیه به آمریکا و برخی به لحاظ سیاسی مواضع متفاوت با این کشور داشتند، اما به اعتبار عضویت در شورای امنیت در این مذاکرات سعی می کردند اتحاد خود را حفظ کنند. شاید ما در ایران حفظ اعتبار شورای امنیت را چندان مهم تلقی نکنیم، اما واقعیت آن است که آنچه پنج عضو دائم شورای امنیت را به عنوان یک گروه کنار هم جمع کرده و به آنها هویت داده است، موضوع حفظ اعتبار شورای امنیت است که به عنوان نهادی بینالمللی مشخص شده در منشور ملل متحد متکفل حل و فصل مسائل مربوط به صلح و امنیت بینالمللی است. بنابراین ما با جمعی مذاکره میکردیم که نه تنها منافع سیاسی، اقتصادی و ملیشان در میان بود، بلکه منافع جمعی در حفظ اعتبار شورای امنیت را نیز مدنظر داشتند و همین موضوع، حل مساله هستهای را پیچیده میکرد.
بعیدینژاد گفت: علاوه بر اینها مسائل منطقهای و جهانی نیز بر مذاکرات تاثیر داشت و با توجه به طولانی شدن مذاکرات ما شاهد فراز و نشیب زیادی در مذاکرات بودیم. اگرچه تحولات منطقهای به طور مستقیم در روند کار مذاکرات تاثیر نداشت، اما همواره آثار آن را شاهد بودیم.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان با بیان اینکه مذاکرات هستهای با توجه به منافع ملی، آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی از حساسیت ویژهای برای کشور ما برخوردار بوده است، افزود: کشورهای 1+5 در مذاکرات دو سال اخیر با ایران برای حل موضوع هستهای وارد مذاکره شدند تا به یک راهحل پایدار دست یابیم. ما هم سعی کردیم نقش خود را با همکاری مقامات عالی و هدایت تیم مذاکرهکننده و نقش ویژهای که آقای دکتر ظریف به ویژه در تبیین جزئیات و سیاستهای کلی مذاکرات داشتند، ایفا کنیم تا اینکه به جمعبندی نهایی برسیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا بیسابقه بودن مذاکرات به طور عملی و عینی از سوی مذاکرهکنندگان در حین مذاکرات مورد اشاره قرار میگرفت؟ گفت: بله. کاملا این مساله با بیانهای مختلف و تبادلات حسی مشهود بود و خیلی وقتها کشورهای عضو به مذاکرات مهم خود با دیگر کشورهای بزرگ در موضوعات دیگر اشاره میکردند و همه به این مساله اذعان داشتند که این مذاکرات ویژگی ممتاز و شرایط خاص دارد و این فقط یک تحلیل نبود.
بعیدینژاد در پاسخ به این پرسش که از نظر شما آن چه باعث شد مذاکرات در دوره اخیر به نتیجه برسد چه بود؟ با بیان اینکه برای رسیدن به یک تفاهم، شرایط، عوامل و متغیرهای متعددی وجود دارند، تصریح کرد: ایران هیچ وقت به چیزی فراتر از حقوق مسلم هستهای خود اصرار نداشته است. ما همواره میخواستیم یک توان صنعتی هستهای داشته باشیم و بتوانیم برق هستهای تولید کنیم و از مزایای انرژی هستهای بهرهمند باشیم. اما متاسفانه رفتارهای تبعیضآمیز و محدودیتها علیه تکمیل رآکتور بوشهر و نگرانیهای عینی که از عدم دسترسی کشور به سوخت هستهای در کشور به وجود آمد، ایران را به این تصمیم رساند که روی سوخت هستهای کار کند و این البته از حقوق مسلم ما در انپیتی است.
این مقام وزارت خارجه گفت: آمریکا حاضر نبود در عرصه سوخت هستهای ایران پیشرفت کند. حتی زمانی که مساله تکمیل راکتور بوشهر با روسیه مطرح شد آنها فشار زیادی به مسکو وارد کردند که از این قرارداد صرفنظر کند و مکرر تاکید میکردند که ایران با وجود سوخت فسیلی حتی نیازی به بهره گیری از انرژی هستهای ندارد.
وی ادامه داد: سالها طول کشید تا آمریکا با این واقعیت کنار بیاید که امکان ندارد بتواند ایران را با فشار از مسیر دستیابی به فنآوری صلح آمیز هستهای منصرف کند. آنها در اعمال فشار به ایران از هیچ اقدامی حتی تهدید نظامی فروگذار نبودند و در قطعنامههای متعدد به ویژه قطعنامه 1929 هیچ چیز را در اعمال محدودیت علیه ایران از قلم نینداختند. مهمترین عامل در اینکه چطور شد که بعد از یک دوره 12 ساله مذاکرات به یک جمعبندی مشخص رسید، ثبات قدم ایران از یکسو و بیاثر ماندن سیاست فشار و تهدید و تحریم بود و اینکه آنها به این نتیجه قطعی رسیدند که حفظ شرایط قبل امکانپذیر نیست و باید به مصالحهای با ایران تن بدهند که در آن حقوق هستهای ایران تامین شود.
مدیرکل سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند اراده دولت برای حل و فصل موضوع هستهای موجب رسیدن به توافق شد، توضیح داد: سیاست دولتهای مختلف البته تاثیرات مهمی در روند مذاکرات هستهای داشته است اما در این 12 سال اصول و سیاستهای کلان مربوط به موضوع هستهای تغییری نداشته است و مدیریت کلان کشور تحت تدابیر مقام معظم رهبری انجام شده است.
وی در مقایسه روند مذاکرات در دولت قبل و دولت فعلی اظهار کرد: کشورهای غربی و آمریکا با تحریمهای گسترده که علیه ایران وضع کردند امیدوار بودند کشور دچار اختلاف و از همگسیختگی شود و بین مردم و حاکمیت گسست ایجاد شود. هدف تحریمها و فشار اقتصادی تسلیم کشورهاست اما با همه فشارهایی که به ایران وارد شد مردم در انتخابات سال 92 نشان دادند که به حاکمیت اعتماد دارند و از این رو 1+5 به این نتیجه قطعی رسیدند که در سیاست خود دچار شکست شدهاند.
بعیدینژاد در پاسخ به این پرسش که اگر در سال 84 دولتی با رویکرد "همکاری و تعامل" روی کار میآمد، باز هم فکر میکنید باید همین زمان طی میشد تا به جمعبندی و توافق برسیم؟ گفت: البته اینگونه فرضها در مباحث و تحلیلهای دقیق جایگاه علمی ندارند. به هر حال واقعیت، وضعیت امروز ماست و گذشته نیز قابل بازیابی نیست. اما در کلیات باید بگویم از نظر زمانی وقتی که کشورمان با سه کشور اروپایی مذاکره میکرد در قالب یک تفاهم سیاسی در آن زمان نظام تصمیم گرفت که با هدف تثبیت برنامههای کلان هستهای کشور، در برابر تعهدات طرف مقابل برای مدت محدودی تا حصول به یک تفاهم جامع فعالیتهای غنیسازی را تعلیق کند. کشورهای اروپایی میدانستند اگر نتوانند در مذاکرات به نتیجه برسند، شرایط سیاسی جدیدی بین دو طرف حاکم میشود که برای آنها قطعا سازنده نخواهد بود اما با علم به این موضوع در آن مقطع نتوانستند خواستههای حداقلی ایران را در موضوع هستهای تامین کنند.
وی اضافه کرد: وقتی مذاکرات با چالش جدی مواجه شد و ایران اعلام کرد که ادامه تعلیق ممکن نیست، اروپاییها به ما گفتند حداکثر سه ماه به آنها وقت دهیم که پیشنهاد نهایی جامع خود را ارائه کنند و نهایتا هم قرار شد این فرصت به آنها داده شود. در این سه ماه ما پیامهای زیادی در سطوح مختلف سیاسی به این کشورها فرستادیم که مراقب باشند اگر در پیشنهادشان برای غنیسازی و چرخه سوخت راهحل منطقی در نظر نگیرند، هرچه در پیشنهاد خود بنویسند از سوی ایران رد میشود. توهمی در اذهان برخی سیاستمداران خارجی در آن زمان وجود داشت که در برابر توقف برنامه غنیسازی به ایران امتیازات سیاسی و اقتصادی ارائه کنند. اما ما در برابر اعلام میکردیم که مایل نیستیم در برابر گذشتن از حقوق هستهای خود، امتیازات سیاسی و اقتصادی بگیریم و در واقع حاضر نیستیم برنامه هستهایمان را به معرض فروش بگذاریم. در عین حال که آماده بودیم درباره گستره، نوع و زمان فعالیت در عرصه غنیسازی با آنها گفتوگو کنیم.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان که در مقاطع مختلف در مذاکرات هستهای حضور داشته است در ادامه به خاطره روزی اشاره کرد که پیشنهاد سه کشور اروپایی توسط سفیران این سه کشور در تهران در وزارت خارجه به وی و یکی از همکارانش ارائه شد.
بعیدینژاد گفت: یک روز جمعه بود که سفرای سه کشور اروپایی به وزارت امور خارجه اعلام کردند میخواهند پیشنهاد نهاییشان را ارائه کنند. ما به وزارت خارجه آمدیم. متنی نزدیک به 40 صفحه بود که وقتی در اختیار ما قرار گرفت من و همکارم به سرعت آن را ورق زدیم تا به بخش هستهای و موضوع غنیسازی برسیم، چون بخشهای دیگر خیلی برایمان در اولویت نبود. بعد از مطالعه بخش مربوطه دیدیم که در این پیشنهاد خواسته بودند ایران غنیسازی را متوقف کند. ما همانجا گفتیم که با این موضع، مطمئن هستیم این متن مورد پذیرش مقامات عالی جمهوری اسلامی ایران قرار نخواهد گرفت، ولی ما به هر حال متن را برای عالیترین مقامات کشورمان ارسال خواهیم کرد و جالب است که آنها بعدا در خاطراتشان به این موضوع اشاره کردند که وقتی طرح را به ایرانیها دادیم آنها به بخشهای دیگر طرح توجهی نکردند و صرفا دنبال آن بودند که درباره غنیسازی در آن چه نوشته است. نه اینکه آنها نمیدانستند اگر غنیسازی را نادیده بگیرند ما پیشنهادشان را نمیپذیریم، اما فکر میکنیم به خاطر اشتباه محاسباتی یا سیاست آمریکا که پشت پرده مذاکرات بود، آنها موافق پذیرش غنیسازی در آن مقطع نبودند.
وی افزود: ما به روشنی میدیدیم که سه کشور اروپایی در آن مقطع از مذاکرات، ملاحظات امنیتی آمریکا را قطعا لحاظ می کردند و آمریکا هم حاضر به پذیرش غنیسازی برای ایران نبود.
بعیدینژاد در پاسخ به این پرسش که فکر میکنید مقاومت آمریکا در برابر پذیرش غنیسازی ایران تحت تاثیر دولت جرج دبلیو بوش بود یا سیاست خارجی آمریکا؟ تصریح کرد: نمیتوانیم بگوییم سیاست دولتها وزنی در مذاکرات نداشت، اما نباید تمام فرایند مذاکرات را از این منظر نگاه کنیم. همچنین این واقعیت را نباید نادیده بگیریم که کشورهای غربی به هیچ وجه در آن مقطع زمانی آماده پذیرش حق غنیسازی ما نبودند. بعد از آنکه پیشنهاد آخر خود را به ایران دادند و مورد پذیرش قرار نگرفت، تنها یک مسیر بیشتر در آن شرایط باقی نمانده بود که همان هم انجام شد. ما به تعلیق فعالیتهایمان پایان دادیم و برنامه چرخه سوخت را پی گرفتیم و آنها هم موضوع را به شورای امنیت بردند و تحریم علیه ایران را پیش گرفتند.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان خاطرنشان کرد: شاید اگر ایران کشوری منزوی در دنیا بود و در تحولات بینالمللی و منطقهای نقشی ایفا نمیکرد، روند تحریمها حتی بعد از این هم به همان صورت ادامه مییافت اما ایران جایگاه مهمی در منطقه و جهان دارد و به لحاظ استراتژیک از اهمیت زیادی برخوردار است و این شرایط اجازه نمیدهد سیاست تحریم و انزوا دربارهاش کارایی داشته باشد، از این رو برخلاف آنچه تصور میشد ایران حتی با وجود تحریمها روز به روز اقتدارش بیشتر شد. البته شرایط منطقهای هم به یکباره تغییر کرد. اهداف آمریکا در افغانستان و عراق محقق نشد و از سویی شاهد شکلگیری جریانهای افراطی در منطقه بودیم؛ همه این مسائل در شکلگیری مذاکرات دور جدید موثر بود. حالا اینکه بگوییم اگر تحولات به نحو دیگری پیش رفته بود، چه مسیرهای دیگری محتمل بود، کاری انتزاعی و ذهنی است و واقعیتی را هم عوض نمی کند.
مدیرکل سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه در ادامه درباره نقش حسن روحانی در مذاکرات و رسیدن به یک راهحل پایدار، گفت: آقای روحانی احاطه زیادی به مسائل صنعت هستهای دارند و به خاطر مدیریت پیشینشان بر پرونده هستهای و آشنایی با فرایند مذاکرات بینالمللی یک مذاکرهکننده پخته بینالمللی هستند. در عین حال همواره در مذاکرات با منطق وارد شدهاند و در پیگیری مسائل بسیار سختگیر و در کنار دقت در اصول کلی در جزئیات هم بسیار دقیق هستند. این ویژگی رییسجمهور البته بر خلاف آنچه به نظر میرسد، موجب استحکام مذاکره میشود، چرا که طرف مقابل احساس میکند اگر بتواند در چنین مذاکراتی با هدایت مستقیم شخصیتی مثل ایشان به یک جمعبندی برسد، میتوانند به پایدار ماندن جمعبندی مذاکرات امیدوار باشند، اما اگر طرف مقابل احساس کند مدیر عالی مذاکره قابلیت لازم را یا در سطح مدیریت کلان داخلی کشور خود ندارد یا آنکه به هر دلیل در رهبری تیم مذاکراتی اشراف و دقت لازم را ندارد، ممکن است مذاکرات پیش رود، اما از نتایج قطعی مذاکرات مطمئن نخواهند بود. از این روست که معتقدیم در مذاکرات بینالمللی پختگی و صلابت تیم مذاکراتی ضعف محسوب نمیشود، بلکه یک امتیاز است. آقای روحانی میتوانند با توجه به احاطه و اعتمادی که در داخل کشور نسبت به ایشان وجود دارد نتیجه مذاکرات را در کشور پیش ببرند و نظام را برای توافق آماده کرده و پایههای توافق را محکم کنند.
این مقام وزارت خارجه در پاسخ به این پرسش که اگر روحانی نبود اما تیم مذاکرهکننده همین ترکیب فعلی را داشت، باز هم به همین نتیجه که اکنون رسیدیم میرسیدیم؟ تاکید کرد: معتقدم اگر واقعا شخص دیگری جز آقای روحانی در راس این مذاکرات قرار میگرفتند نمیتوانستیم مذاکرات را به این شکل پیش ببریم. مسائل پیچیده و فنی در کنار موضوعات سیاسی و حقوقی که در این مذاکرات مطرح میشد نیاز داشت تا رییس دولت احاطه کامل به این مسائل داشته باشد.
بعیدینژاد با بیان اینکه مذاکرات در دو سطح کارشناسی و مدیران عالی دنبال شده است، اظهار کرد: در سطح مدیران عالی در شورای عالی امنیت ملی که مرکب از سران سه قوه و عالیترین فرماندهان نظامی است و جمع بندی مباحث برای مقام معظم رهبری ارسال میشود، نیازمند یک مدیریت عالی هستیم. هدایت و احاطه رییس دولت در آن سطح بسیار تعیینکننده است. اگر او به دلیل عدم احاطه نتواند پاسخگوی ابهامات و سوالات در آن سطح باشد یا به مسائل صنعت هستهای مسلط نباشد در واقع نمیتواند با اعتماد به نفس اهداف مذاکره را پیش ببرد و همراهی تمام سطوح کشور با مذاکرات را تضمین کند. آقای روحانی همان شخصیتی است که یک بار در سال 84 در برابر پیشنهاد نامتوازن سه کشور ایستادگی کرد و آن را توهین به ملت ایران خواند و با موضع محکم اعلام کرد که غنیسازی را از سر میگیریم و حالا در سال 94 از نتایج مذاکرات محکم دفاع میکنند و این مساله نشان میدهد ایشان صرفا راضی به گرفتن هر نتیجهای از مذاکرات نیستند، بلکه مهم است تا چه اندازه در جهت منافع ملی کشور باشد و این برای سران عالی کشور نیز اطمینانبخش است.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان درباره واکنش مقام معظم رهبری بعد از رسیدن به جمعبندی در مذاکرات گفت: آنچه که بنده از مشی رهبری استنباط میکنم این است که ایشان هیچ وقت نخواستند خود را در جای دولت و نهادهای قانونی کشور قرار دهند، بلکه همواره اجازه دادهاند دولتها براساس سیاستهایی که دارند مذاکرات را با مشی اعتقادی خود پیش ببرند. اما البته همواره اصول سیاست هستهای را گوشزد کردهاند و انتظارشان این بوده است که این اصول حفظ شود. با این حال دولتها اختیار داشتهاند در جزئیات، نحوه طراحی مذاکرات و تعیین تیمهای مذاکرهکننده تصمیمگیری کنند. الان هم به نظر بنده ایشان بعد از رسیدن به جمعبندی مذاکرات همین مشی را دنبال میکنند. ایشان نمیخواهند تمام اختیارات سیستم دولت و نهادهای حکومتی از آنها سلب شوند و تنها ایشان باشند که نظر نهایی را درباره جزئیات و کلیات جمعبندی مذاکرات اعلام کنند، بلکه تاکید دارند نتیجه مذاکرات در چارچوب مسیرهای قانونی مورد بررسی قرار گیرد و با یک وحدت نظر و نه تشتت بین شخصیتها و نهادهای رسمی این موضوع مهم بررسی و تصمیمگیری شود.
وی همچنین افزود: اظهار لطف ایشان کمک زیادی در پیشبرد مذاکرات داشته است و فکر نمیکنم بدون حمایتهای ایشان میتوانستیم به این جمعبندی برسیم. مقاطعی که ایشان احساس کردند نیاز است اظهاراتی داشته باشند و از تیم حمایت کنند، مقاطع بسیار مهمی بوده است. اظهارات ایشان تصویر دقیقی را به مذاکرهکنندگان طرف مقابل نسبت به مواضع تیم مذاکرهکننده میداد مبنی بر اینکه مواضع تیم همان چیزی است که در عالیترین سطح کشور هم وجود دارد. به طور مثال زمانی که رهبری بحث 190 هزار سو را مطرح کردند برخی که در جریان موضوع نبودند تصور کردند طرح این خواسته یک بحث جدید است و میتواند ما را در مذاکرات دچار مشکل کند، در حالیکه ما همان موقع هم توضیح دادیم که ما از مدتی قبل موضوع 190 هزار سو را در مذاکرات مطرح کرده بودیم و اظهارات ایشان نه تنها اشکالی در روند ایجاد نکرد، بلکه دقیقا موید این مساله شد که به طرف مقابل نشان دادیم آنچه تیم مذاکرهکننده مطرح میکند مورد نظر تمام مقامات عالی ایران است.
این مذاکرهکننده هستهای کشورمان تاکید کرد که "اعتقاد داریم متنی که مذاکره شده، تامین کننده خطوط اصلی نظام است و برای مباحث دیگر راهحلهای متوازنی را ارایه میکند."
بعیدینژاد در پاسخ به این پرسش که آقای روحانی اعلام کردند 2 بار به تیم مذاکرهکننده گفتهاند که مذاکرات را ترک کنند، این دوبار کجا و بر سر چه مسایلی بود؟ گفت: گاهی واقعا به نقاطی میرسیدیم که باید به روشنترین شکل موضع خود را برای طرف مقابل روشن میکردیم. البته منظور ترک قطعی مذاکرات نبود، چون اگر میز مذاکره را ترک میکردیم دیگر به مذاکرات باز نمیگشتیم. بلکه منظور خروج موقتی است تا این پیام را برسانیم که در آن مرحله نمیتوانیم به دلیل سختگیری بیش از حد طرف مقابل از وضعیتی که در آن قرار گرفتهایم، عبور کنیم و تنها کار در این شرایط این است که برگردیم به پایتختها و به مقاماتمان گزارش دهیم و این یعنی مذاکرات با یک بن بست جدی مواجه شده است که یکی از این مقاطع لوزان 1 بود.
وی در پاسخ به این پرسش که در برجام هم شاهد به کارگیری عبارات و کلماتی هستیم که بیشتر جنبه کیفی دارند به شکلی که دامنه تعریف و عملیاتی شدن آنها مشخص نیست، از جمله اینکه گفته شده است اقداماتی مغایر با "روح" برجام نباید صورت گیرد یا "اجرای کامل" برجام یا همچنان "ماهیت" صرفا صلحآمیز برنامه هستهای ایران مورد درخواست است؟ اظهار کرد: هیچ تفاهمی نمیتواند فارغ از به کارگیری لغاتی باشد که ماهیتی کیفی دارند و دلیل نمیشود به خاطر کیفی بودن این واژگان آنها را از تفاهم حذف کنیم. آنجا که توانستهایم به عبارات و کلمات کمّی و خیلی دقیق برسیم که در متن برجام هم خیلی زیاد هستند، رسیدهایم، اما درصدی از مباحث کلی در نهایت نمیتواند کمّی شود.
رییس تیم کارشناسان هیات مذاکرهکننده هستهای کشورمان در ادامه افزود: اشاره به موضوع "روح " و "هدف" در برجام یک ترم و اصطلاح حقوقی در این نوع متون است. معمولا در مقدمه و اهداف این متون، روح و هدف تفاهم تعریف میشود. مثلا وقتی از لغو تحریمها صحبت میکنیم ابتدا میگوییم، "هدف نهایی لغو همه تحریمها و آزاد شدن تجارت بدون محدودیت است" و بعد در محتوا موضوعات و مواردی که باید لغو شوند را نام میبریم. در مرحله اجرا ممکن است در موضوعی اختلافنظر ایجاد شود و یک طرف اقداماتی انجام دهد که با تعهداتش در تناقض باشد و طرف مقابل هم نتواند نقض صورت گرفته را با استناد به موارد و محتوای تبیین شده در متن تفاهم ثابت کند، اینجاست که "روح" و توجه به "اهداف" تفاهم به ما کمک میکند و میتوانیم با استناد به روح که اهداف مهم و کلی تفاهم را در بر میگیرد، کمک کنیم تا مساله روشن و حل شود.
وی در خصوص اشاره به موضوع "ماهیت" صلحآمیز برنامه هستهای ایران گفت: موضوع ماهیت تعاریف مشخص و کمّی در آژانس دارد. اینکه برنامه اعلام شده و نشده هستهای یک کشور همه بررسی شود و آن کشور برنامه اعلام نشدهای نداشته باشد و اعلام شدهها منطبق با کل برنامه هستهای کشور باشد آنوقت این برنامه از نظر آژانس ماهیت کاملا صلحآمیز دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که در برجام گفته شده اگر شورای حکام " لازم دید" همزمان گزارش راستیآزمایی برجام را به شورای امنیت ارایه می کند؟ گفت: آنها اصرار داشند که شورای حکام باید تمام گزارشهای خود را به شورای امنیت دهد اما ما ضرورتی بر این کار نمیدیدیم، بنابراین ادبیاتی که در نهایت به آن رسیدیم، این بود که هر وقت شورای حکام "لازم" بداند گزارش میدهد، که البته این امر مبتنی بر مفاد اساسنامه آژانس است.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در پاسخ به اینکه شورای حکام در چه مواردی لازم میداند تا گزارش را همزمان به شورای امنیت ارایه کند؟ تصریح کرد: شرایط خاص و بحرانی که طبق آنها شورای حکام میتواند درباره یک مساله به شورای امنیت گزارش دهد در اساسنامه آژانس مشخص است.
بعیدینژاد درباره هزینههای اجرای راستیآزمایی آژانس در برجام اظهار کرد: کار به همان صورتی که در توافق ژنو صورت گرفت خواهد بود. ما و 1+5 از آژانس بینالمللی خواستیم که مسئولیت نظارت بر اجرای برجام را بر عهده بگیرد. پذیرش این مسئولیت نیازمند تامین بودجه لازم است که باید شورای حکام تشکیل جلسه ویژه دهد و اقتضائات سازمانیاش را بیان کند که از بودجه عمومی یا بودجههای اضافی بر اساس مکانیزمهای موجود در آژانس که مشارکت مالی کشورها دربرنامههای خاص است استفاده میشود. ما به عنوان میزبان اجرای برجام، ضرورتی نمیبینیم که خودمان در این امر مشارکت کنیم چون هزینههایی را در داخل کشور برای اجرای برجام متقبل میشویم.
وی درباره این بند برجام مبنی بر اینکه "مفاد و اقدامات مندرج در این برجام صرفاً برای اجرای آن بین گروه 1+5 و ایران است و نباید به منزله ایجاد سابقه برای هیچ دولت دیگری، یا برای اصول بنیادین حقوق بینالملل و حقوق و تعهدات وفق معاهده ان پی تی و سایر اسناد مربوطه و همچنین اصول و رویههای شناخته شده بینالمللی تلقی گردد" گفت: تعریف "رویه" یعنی اقدامی در سطحی بین کشورها به وجود آید و آن با رضایت دیگرانی که در آن تفاهم نیستند هم برای آنها آثار حقوقی و اجرایی پیدا کند. این بند یعنی ترتیباتی که با ایران به تفاهم رسیدیم مخصوص ایران است، حقوق و مزایایی مثل غنیسازی و پروژه آب سنگین و موارد بسیار دیگری است که این تفاهم نمیخواهد برای دیگر کشورها سابقه و انتظار ایجاد کند .
این دیپلمات با سابقه کشورمان در پاسخ به این پرسش که خارج از اراده دو طرف در برجام، روند شکل گرفته در برجام برای حل و فصل موضوع هستهای ایران اثرات خاص خود را در ابعاد و در میان کشورهای مختلف خواهد گذاشت، تاکید کرد: ما نمیخواهیم برخی الگوهایی که ممکن است از این مساله در ذهنها شکل بگیرد را منکر شویم، در عین حال فکر میکنیم قدم نهادن در عرصهای که ایران برای بیش از یک دهه وارد آن شد، مرد میدان میخواهد. ممکن است کسی بیاید بگوید که غنیسازی ایران را به رسمیت شناختید، پس ما هم میتوانیم آن را انجام دهیم. واقعیت این است که ایران این امتیاز را به آسانی به دست نیاورده است. ایران الگوی خاص خود را پیاده کرد. عضو ان پی تی باقی ماند و به حقوق هستهای خود هم دست پیدا کرد و بنابر اعتقادات خود به سمت سلاح هستهای هم نخواهد رفت.
وی در پاسخ به این پرسش که "دگرگونی بنیادین" در روابط میان ایران و شورای امنیت یعنی چه؟ اظهار کرد: شورای امنیت برای اینکه ایران از غنیسازی دست بکشد، قطعنامه تحریم وضع کرد و امروز آنها را کنار میگذارد و یک رابطه جدید شکل میدهد که بر خلاف رویه قبل، به رسمیت شناختن صنعت هستهای ایران در آن است و سیاست تحریمی قبلی را کنار میگذارد.
بعیدینژاد در پاسخ به این پرسش که به نظر میآید مذاکرات در بخشهای گسترده آن و به روال دو سال گذشته هنوز محرمانه است؟ با بیان اینکه تلقی درستی از محرمانه بودن مذاکرات در رسانهها و جامعه وجود ندارد، تصریح کرد: در سادهترین مذاکرات و توافقهای بینالمللی صورت جلسه مذاکرات بیان نمیشود. در حالیکه در هر حال آنچه اهمیت دارد نتایج مذاکرات است که کاملا شفاف در اختیار همگان قرار دارد.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در ادامه گفتوگوی خود با ایسنا، درباره اختلافنظر بر سر دوره زمانی توافق و اینکه چه شد تا در نهایت به دوره 10 ساله برای اجرای برجام رسیدید؟ گفت: دوره زمانی ده سال برای ما مهم بود و میخواستیم از همان ابتدا مشخص باشد که موضوع هستهای چه وقت از دستور کار شورای امنیت خارج میشود و خوشحالیم که این مدت زمان به عدد مدنظر ما خیلی خیلی نزدیک شد، البته امر سادهای هم نبود. موضع آنها (1+5) 20 سال بود و آنها مدت طولانی روی زمان پیشنهادیشان اصرار داشند و دوره 10+20 را مطرح میکردند. یعنی 20 سال دوره تفاهم، به علاوه 10 سال که به مدت اقدامات شفافساز اضافه میشد و در مجموع 30 سال میشد.
او گفت: ما میخواستیم این عدد تک رقمی باشد و از نظر ما منطق دوره زمانی آن بود که برای ورود به مرحله صنعتی بتوانیم خود را آماده کنیم. ما برای نظارتها و دوره زمانی اقدامات شفافساز مشکلی نداشتیم، چرا که در پروتکل الحاقی هم نظارت زمان ندارد و تا وقتی عضو پادمان و پروتکل هستید، باید نظارتها را بپذیرید. اما مهم بود که محدودیت غنیسازی برای مدت زمان محدودی باشد.
این مذاکرهکننده هستهای کشورمان در ادامه در پاسخ به این پرسش که چرا دوره اجرای برجام از زمان اجرای توافق ژنو در نوامبر 2013 تعیین نشد، در حالی که توافق ژنو مبنای برجام قرار گرفته است و تا زمان اجرای آن هم توافق اجرایی میشود؟ گفت: به هر حال باید پذیرفت که برجام ماهیت متفاوتی از تفاهم ژنو دارد و مبنای آغاز تعهدات دو طرف نیز روز اجرایی شدن خود برجام خواهد است.
وی در پاسخ به این پرسش که در برجام گفته شده است هر دو سال یک بار نشست وزیران خارجه ایران و 1+5 برای بازنگری در برجام برگزار میشود، آیا تصمیمات جدید نیاز به تائید کنگره یا مراجع ذی ربط ایران یا شورای امنیت دارد؟ گفت که خیر. در صورت تایید نهایی برجام از سوی کشورها، این اختیار به وزیران خارجه داده شده است که تصمیمات لازم را احتمالا در سالهای آینده اتخاذ کنند و بر این اساس تصمیمات آنها نیازی به تایید دوباره ندارد.
بعیدینژاد در پاسخ به اینکه به نظر میآید مشارکت روسها و چینیها در پروژههای مهم هستهای به ویژه نیروگاهی بیش از اروپاییهاست؟ تصریح کرد: واقعیت آن است که در 10 الی 15 سال اخیر در عرصه صنعت هستهای تحولات بزرگی صورت گرفته است و خیلی از کشورهای هستهای در سیاست هستهای خود تغییراتی دادهاند. روسیه امروز به یک قدرت برتر در زمینه تولید رآکتور مبدل شده است و بسیاری از راکتورهای هستهای در جهان حتی در کشورهای اروپایی را میسازد و بر خلاف آن برخی کشورهای اروپایی مثل فرانسه از عرصه راکتورسازی در حال خارج شدن هستند و در زمینههای دیگرسرمایهگذاری میکنند. در بین کشورهای اروپایی برخی مانند آلمان، سوییس و اتریش سیاست کنار گذاشتن انرژی هستهای را اتخاذ کردهاند. در مذاکرات نیز این سیاستها تاثیر گذار بود، مثلا آلمان نگران بود و میگفت که نمیتواند تعهدی در خصوص پیشبرد طرحهای هستهای مشترک بپذیرد، چون خودشان در حال کنار گذاشتن انرژی هستهای هستند . اما با همه اینها متنی بالغ بر 7 صفحه تحت عنوان همکاریهای هستهای، زمینههای این همکاریها میان ایران و 1+5 را لیست کرده است.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در مورد اینکه با آمریکا هم همکاری هستهای خواهیم داشت؟ گفت: همکاری در زمینه هستهای با توجه به محدودیتهای میان ایران و آمریکا سخت است. شاید در 1+5 زمینههایی از همکاری هستهای با آمریکا شکل بگیرد، اما به خاطر شرایط خاص روابط سیاسی میان دو کشور همکاری با آمریکا در چارچوب تعهدات 1+5 وجود دارد.
وی در پاسخ به اینکه در برجام به روشنی استمرار تولید آب سنگین بیان نشده است؟ گفت: برای تولید آب سنگین در مدت اجرای برجام سقفی تعیین شده است. مقداری را به عنوان ذخیره و حتی بیشتر از آن در کشور نگه میداریم و مابقی فروخته میشود و کارخانه آب سنگین بدین صورت شاداب و فعال خواهد بود.
بعیدینژاد در پاسخ به اینکه چرا وقتی موضوع PMD در برجام نیامده است، به گزارش نوامبر 2011 اشاره شده؟ اظهار کرد: یکی از جنبههای موفقیتآمیز مذاکرات با 1+5 این بود که تا زمان اجرای تفاهم یکی از مقدمات و اقدامات این باشد که پرونده ساختگی ایران بر اساس گزارش مدیرکل آژانس در نوامبر 2011 حل و فصل شود و اشاره به این سند در برجام ایجابی و مثبت است.
او افزود: موضوع حل و فصل به اصطلاح PMD خارج از برجام با آژانس بحث شده است البته با مشورت نزدیک اعضای 1+5 چون موضوع بین ایران و آژانس است. از سویی به گزارش نوامبر 2011 در برجام اشاره شد چون چند سالی است که در گزارشهای آژانس به آن اشاره میشود. ایران هیچ وقت ادعاهای آژانس را در این چارچوب نپذیرفته است اما الان آژانس آمادگی دارد این موضوع را به طور کلی خاتمه دهد و نگاهش به آینده باشد.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در پاسخ به این پرسش که در بند دیگری از برجام آمده است که "فارغ از صلاحیت شورای حکام،1+5 قطعنامه بسته شدن PMD را میدهد" ممکن است ابهامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن طور که اعلام شده است تا پایان 2015 حل نشود و این موضوع نه حقوقی و فنی که سیاسی و توسط 1+5 در بیانیهای حل شود؟ گفت: منظور از "فارغ از" یعنی 1+5 نمیتواند به لحاظ حقوقی از سوی شورای حکام صحبت کند و نمیتواند به ایران بگوید تعهد میکنم شورای حکام این موضوع را میبندد. اما با این حال ما این را از آنها (1+5) خواستیم و گفتیم نیاز داریم که بدانیم پرونده هستهای ایران در شورای حکام عادی میشود ولی چون 1+5 نمیتواند از سوی شورای حکام صحبت کند، میگوید فارغ از (وظایف) شورای حکام، آنها قطعنامه بسته شدن موضوع را میدهند و در همین حال شورای حکام هم به وظیفه خودش میپردازد.
وی در پاسخ به این پرسش که پس میتوان اطمینان داشت در پایان 2015 شورای حکام PMD را خاتمه یافته اعلام کند؟گفت" بله. چون عادی شدن موضوع هستهای ایران و حل مسایل گذشته و حال در صلاحیت این شوراست. در عین حال برای حل این مسأله همان مدل تصویب قطعنامه 2231 را دنبال میکنیم. آنچه بین ما و آژانس تفاهم شده این است که همکاری خود را با آژانس ادامه میدهیم. توسط مدیرکل نتیجه همکاریها به شورای حکام در گزارشی ارایه میشود و شورای حکام تا پایان سال میلادی از طریق یک قطعنامه موضوع را خاتمه میدهد.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در پاسخ به این پرسش که بالاخره دسترسیها به آژانس برای بازدید از برخی سایتهای نظامی ( پارچین) محقق میشود یا نه؟ گفت: آنچه درباره پارچین توافق شده با نظارت مستقیم شورای عالی امنیت ملی بوده است که تصمیماتش در نهایت به نهادهای ذی ربط ابلاغ میشود. همانطور که تمام مقامات عالی نظام تاکید کردهاند اجازه بازرسی از تاسیسات نظامی را نمیدهیم، بنابراین ترتیباتی که برای حل مسایل گذشته و حال در نظر گرفته شده به معنای بازرسی از پارچین نیست.
بعیدینژاد در پاسخ به اینکه در برجام گفته شده در صورت هرگونه تحریم یا بازگرداندن تحریمهای قبلی توقف کلی یا جزیی از سوی ایران صورت میگیرد؟ گفت: این مساله بستگی به شرایط خاص دارد. تحریمها در صورت نقض فاحش و زیر سوال رفتن اصول اساسی تفاهم ممکن است در چارچوب ساز و کاری که پیشبینی شده است، برگردانده شوند. دوم متناسب با نقضی که صورت گرفته است، شورای امنیت ممکن است بخشی از تحریمهای گذشته را برگرداند یا به طور کلی تحریمها بازگردند. وقتی این اتفاق افتاد متناسب با آن اقدام، ایران هم بخشی یا به طور کلی تمامی تعهدات خود را اجرا نخواهد کرد و حتی فراتر از آن روابط خود با آژانس را مورد تجدید نظر قرار خواهد داد.
این دیپلمات با سابقه کشورمان در پاسخ به این پرسش که چه تضمینی وجود دارد در صورت نقض توافق از سوی طرف مقابل و بازگشت ایران به فعالیتهای هستهای خود اقدامات ایران به سرنوشت اقدامات از سرگیری غنیسازی در ایران در سال 2005 که خلاف مقررات و قوانین بینالمللی قلمداد شد، مبتلا نشود، گفت که در اینجا برگشتپذیری جزو مفاد تفاهم است.
مدیرکل سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه در پاسخ به اینکه در صورت بر هم خوردن تفاهم از سوی کنگره و تایید نشدن برجام واکنش ایران چه خواهد بود؟ تصریح کرد: اول باید این مطلب را در نظر بگیریم که احتمال رد کردن تفاهم در کنگره با توجه به اطلاعات موجود در این مرحله زیاد نیست. چون اگر کنگره بخواهد وتوی رئیس جمهور را نقض کند باید دو سوم آرا را داشته باشد و با ترکیب سیاسی فعلی این احتمال ضعیف است.اما اگر این مساله اتفاق بیفتد باید ببینیم واکنش دیگر اعضای شورای امنیت و 1+5 چه خواهد بود. دولت آمریکا نشان داده که به این تفاهم اعتقاد دارد و مدافع آن است اما اگر نتواند در داخل اجماع مورد نظر را به دست آورد باید دید چه راهکاری را پیش میگیرد.
وی ادامه داد: اروپاییها همواره میگفتند اگر کنگره بخواهد اجماع را به هم بزند آنها تابع تصمیمات کنگره نمیشوند. در عین حال باید دید در صورتی که این اتفاق بیفتد، اروپاییها چه واکنشی نشان میدهند. موضع ما به همه این پارامترها بستگی خواهد داشت و الان نمیتوان در اینباره صحبت کرد. مهم آن است که تمامی ابزارهای سیاسی و حقوقی برای واکنش مناسب ایران در دسترس قرار دارد.
بعیدینژاد در مورد اینکه ممکن است در صورت به تائید نهایی نرسیدن توافق، یک سناریو ادامه "برنامه اقدام مشترک ژنو" باشد؟ خاطرنشان کرد: اینها راهحلهای انتزاعی و احتمالی است که صحبت کردن در مورد آنها زود است و باید ابتدا دید در مرحله تایید جمعبندی مذاکرات در مجالس چه شرایط خاصی پیش میآید.
این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان در ادامه این گفتوگو به تشریح ابعاد تحریمهای اشاعهای پرداخت و گفت: این تحریمها سه دستهاند؛ اول تسلیحاتی، دوم صدور مواد، تجهیزات و تکنولوژیهای حساس و سوم فعالیتهای موشکی. برای هر یک از این سه دسته مدت زمانی در نظر گرفته شده است. محدودیتهای تسلیحاتی برای پنج سال خواهد بود. دوم خرید، فروش و انتقال مواد، تجهیزات و تکنولوژیهای حساس که برای دوره تفاهم است و چنانچه کشورها بخواهند اقلام مورد نظر در لیست از قبل تعیین شده را به ایران صادر کنند، موضوع در سطح کمیسیون مشترک مطرح و تصمیمگیری میشود. البته اقلامی که بر اساس تفاهم صورت گرفته برای راکتور اراک، فردو و نیز برخی موارد دیگر نیاز داریم، به طور خودکار به ایران صادر خواهند شد. همچنین صدور اقلام موشکی به ایران بعد از دوره 8 سال انجام خواهد گرفت.
وی درباره قطعنامه 2224 در سال 2015 که در برجام به آن اشاره شده است گفت: این قطعنامه در رابطه با تمدید هیات کارشناسان کمیته تحریمهاست. در این هیات کارشناسی که بازوی کارشناسی کمیته تحریمها است هشت نفر حضور دارند که در هر دوره فعالیت این کارشناسان تمدید میشود و این قطعنامه فعالیت آنها را تائید میکند. در شورای امنیت به جز شش قطعنامه تحریمی، قطعنامههای دیگری هم وجود دارد که این یکی از آنهاست. قطعنامههایی جز این شش قطعنامه تحریم، در خصوص اجرای تحریمها و کارهایی از همین نوع مثل تمدید هیات کارشناسان تحریمها است، که البته همه آنها هم با لغو شش قطعنامه اصلی لغو و بیاثر میشوند.
بعیدینژاد در پاسخ به اینکه سختترین مذاکرات در این دو سال گذشته از نظر شما کدام بوده است؟ اظهار کرد: هر مرحله از مذاکرات سختیهای خود را داشته است و طبعا این چند دور اخیر مذاکرات از لوزان به بعد خیلی فشرده و سخت بود. به غیر از این مذاکرات، شاید مذاکرات وین در تیرماه سال گذشته در حالی که یک سال از مدت مذاکرات گذشته بود، یکی از دورههای سخت بود. در آن دوره مذاکرات برای هفت ماه دیگر تمدید شد. یک بخش عمده در سختی این برههها در مذاکرات آن بود که در مراحل حساسی از این دورهها هنوز بر سر دو موضوع غنیسازی و تحریمها که از اصول اساسی توافق بودند، تفاهم اساسی صورت نگرفته بود. آنها غنیسازی را قبول کرده بودند اما اندازه و سطح آن را خیلی پایین میگرفتند یا در زمینه تحریمها نظرشان این بود که تدریجی برداشته شود و اینها برای ما قابل قبول نبود. غنیسازی و تحریمها شاه کلید بحثهای ما بودند. اگر طرف مقابل به آن حد متناسب مدنظر ما تن نمیداد و دائما چانه میزدند یا نمیپذیرفتند که تحریمها را روز اول بردارند، وضعیتی به وجود میآمد که نمیشد به تفاهم چندان امیدوار بود. البته این به معنی ناامید شدن از رسیدن به تفاهم نبود چراکه میدیدیم دو طرف در حال تلاش هستند.
این مذاکره کننده هستهای کشورمان در پاسخ به این پرسش که چطور لغو تحریم خرید هواپیما که جزء تحریمهای هستهای نبود در برجام آمد؟ گفت: آمریکاییها همواره به ما میگفتند نباید از آنها برای لغو تحریم از خرید هواپیما که تحریمی غیر هستهای محسوب میگردید انتظاری داشته باشیم، اما به خاطر برخی مسائل از جمله اینکه حتی شرکتهای اروپایی نیز به خاطر ساخت موتور هواپیماها در آمریکا امکان فروش هواپیما به ایران را نداشتند، این مساله در مذاکرات از ابتدا مورد توجه هیات مذاکرهکننده ایران بود و در همان توافق ژنو جایی را برای بحث درباره هواپیما باز گذاشتیم. آقای کری هم در گفتوگوها قول داد با کشورش این مسأله را مطرح و حل کند و واقعا هم با پیگیری زیاد ایران مسأله حل شد.
وی در ادامه سختترین موضع را در بین هیاتهای مذاکرهکننده 1+5، از آن هیات آمریکایی دانست و گفت: البته با مذاکرات زیادی که صورت گرفته بود آنها هم نسبت به مواضع ما آشنایی بیشتری پیدا کرده بودند و می دانستند که واقعا خطوط قرمز ما کجاست.
بعیدینژاد در پاسخ به اینکه آنها به مواضع ایران آشنا نبودند یا آنها را جدی نمیگرفتند؟ خاطرنشان کرد: آنها بارها مواضع ما را تست کردند و در این چارچوب مذاکرات چندین بار تمدید شد و کار به دقایق پایانی کشیده شد به این امید که ایران در لحظات آخر کوتاه می آید، اما فهمیدند که ما در مواضع مان جدی هستیم و این باعث شد که درک ملموستری نسبت به مواضع ایران داشته باشند. اما در مجموع باید گفت تیمهای مذاکره کننده هسته ای از همه کشورها، مذاکره کنندگانی حرفهای بودند و سعی میکردند اهداف کشورشان را پیش ببرند.
این مقام وزارت خارجه با اشاره به نقش فرانسه در مذاکرات اظهار کرد: فرانسه در خصوص بعضی از موضوعات مواضع اصولی و ملی خود را پیگیری میکرد. البته در برخی موارد آنها سرسختانه از موضع خود دفاع میکردند و همین امر تاخیرهایی را هم باعث میشد ولی اینکه تصور کنیم فرانسه مثلا توافق ژنو 2 را بر هم زد واقعی نیست. فرانسه در چارچوب 1+5 و اتحادیه اروپا عمل میکند و واقعیت آن است که در مجموع یک نگاه جمعی در بین 1+5 حاکم بود.
وی با اشاره به لحظات پایانی مذاکرات و فضای حاکم بر تیمهای مذاکرهکننده گفت: حدود ساعت 23 دوشنبه شب (22 تیر) تقریبا همه عناصر اصلی توافق تصمیمگیری شده بودند اما جزئیاتی هنوز باقی مانده بود که باید در متن گنجانده میشد که بر سر همانها هم بحثهایی میان دو طرف وجود داشت و همین مباحث استرسها را بیشتر میکرد. تحریم تسلیحاتی تقریبا موضوعی بود که در نهایت بر سر آن تصمیمگیری شده بود و مشخص شد که این مقوله از تحریم به محدودیت تبدیل میشود و مدت این محدودیت پنج ساله است و البته اگر لازم شد، برای دریافت تسلیحات شورای امنیت مجوز صادر میکند. با به دست آمدن این فرمول در کنار چند موضوع اساسی دیگر کار تفاهم در واقع تمام شده بود.
بعیدینژاد گفت: ما احتمال میدادیم که شاید همان شب، توافق اعلام شود اما خب نشد و بخشی از کار برای آخر شب و صبح باقی ماند. برخی از کارها به علاوه تنظیم بیانیه مشترک ایران و1+5 به صبح موکول شد و در نهایت ساعت 10 روز سه شنبه 23 تیرماه هیاتهای شرکتکننده برای اعلام نتیجه مذاکرات به مجموعه مستقر در سازمان ملل عزیمت کردند.