قتل با آمپول هوا به دلیل امتناع از شهادت دروغین
آفتاب‌‌نیوز : 
ساعت 19:30 شب 22 آبان‌ماه، مأموران كلانتري 126شهرك قدس جسد مردناشناسي را در بلوار شهرداري جنت‌آباد در حالي كشف كردند كه آثار تزريقات متعدد برروي دستانش مشاهده مي‌شد.
با انتقال جسد به پزشكي قانوني، فرداي روز حادثه زني به نام شهناز كه از مدتي قبل با مراجعه به اداره 11 آگاهي تهران فقدان همسرش محمود را اطلاع داده بود، جسد كشف شده را شناسايي كرد.
زن مقتول به ماموران گفت: از تاريخ 22 آبان‌ماه 84، شوهرم بعد از رفتن به محل كارش واقع در سعادت‌آباد، به منزل مراجعه نكرده و اين در حالي بود كه شخص ناشناسي با صداي زنانه طي تماس تلفني از تلفن همراه همسرم ، با اعلام اينكه شوهرم مقروض است و در چند روز آينده در صورت پرداخت قرضش آزاد مي‌شود ، از من خواست موضوع را با پليس در ميان نگذارم.
كارآگاهان با بررسي تماسهاي گرفته شده از تلفن همراه مقتول با منزل وي، يكي از همسايه‌هاي او به نام كيارش را به اتهام ارتكاب قتل دستگير كردند.
مظنون اصلي پرونده اعتراف كرد : در روز 22 آبان از مقتول خواستم جهت شهادت دروغ در پرونده اختلاف حساب مالي‌ام در دادسراي سعادت‌آباد حاضر شود ، اما بعداز آنكه مقتول به محل دادسرا آمد از انجام اين عمل امتناع كرد و گفت كه پشيمان شده است .
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش به پليس گفت: بعداز اين ماجرا در حاليكه به شدت از محمود عصباني بودم، به وي پيشنهاد دادم كه وي را به منزلش برسانم اما در بين راه او كه به بيماري قند مبتلا بود، حالش بد شد و من نيز به بهانه خريد دارو، در طي مسير از يك داروخانه دو عدد سرنگ خريداري كردم و در بين راه مجددا از او خواستم تا با حاضر شدن در دادسرا به نفع من شهادت بدهد اما زماني كه وي حاضر به اين كار نشد، با مرفين كه از قبل با خود داشتم، ابتدا وي را بيحال كرده و سپس آمپول هوا را به مقتول تزريق كردم.
متهم به قتل در ادامه گفت: جسد محمود را به بلوار شهرداري انتقال داده و سپس پلاك خودرو را با پلاك سرقت يك خودرو پژو تغيير داده و اقدام به تماس تلفني با همسر مقتول كردم؛ بطوريكه با تقليد صداي زنانه قصد گمراه كردن خانواده وي را داشتم.
با اعترافات متهم به قتل، پرونده اين جنايت در اختيار مقامات قضايي قرار گرفت.
ساعت 19:30 شب 22 آبان‌ماه، مأموران كلانتري 126شهرك قدس جسد مردناشناسي را در بلوار شهرداري جنت‌آباد در حالي كشف كردند كه آثار تزريقات متعدد برروي دستانش مشاهده مي‌شد. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، فرداي روز حادثه زني به نام شهناز كه از مدتي قبل با مراجعه به اداره 11 آگاهي تهران فقدان همسرش محمود را اطلاع داده بود، جسد كشف شده را شناسايي كرد.
زن مقتول به ماموران گفت: از تاريخ 22 آبان‌ماه 84، شوهرم بعد از رفتن به محل كارش واقع در سعادت‌آباد، به منزل مراجعه نكرده و اين در حالي بود كه شخص ناشناسي با صداي زنانه طي تماس تلفني از تلفن همراه همسرم ، با اعلام اينكه شوهرم مقروض است و در چند روز آينده در صورت پرداخت قرضش آزاد مي‌شود ، از من خواست موضوع را با پليس در ميان نگذارم.
كارآگاهان با بررسي تماسهاي گرفته شده از تلفن همراه مقتول با منزل وي، يكي از همسايه‌هاي او به نام كيارش را به اتهام ارتكاب قتل دستگير كردند.
مظنون اصلي پرونده اعتراف كرد : در روز 22 آبان از مقتول خواستم جهت شهادت دروغ در پرونده اختلاف حساب مالي‌ام در دادسراي سعادت‌آباد حاضر شود ، اما بعداز آنكه مقتول به محل دادسرا آمد از انجام اين عمل امتناع كرد و گفت كه پشيمان شده است .
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش به پليس گفت: بعداز اين ماجرا در حاليكه به شدت از محمود عصباني بودم، به وي پيشنهاد دادم كه وي را به منزلش برسانم اما در بين راه او كه به بيماري قند مبتلا بود، حالش بد شد و من نيز به بهانه خريد دارو، در طي مسير از يك داروخانه دو عدد سرنگ خريداري كردم و در بين راه مجددا از او خواستم تا با حاضر شدن در دادسرا به نفع من شهادت بدهد اما زماني كه وي حاضر به اين كار نشد، با مرفين كه از قبل با خود داشتم، ابتدا وي را بيحال كرده و سپس آمپول هوا را به مقتول تزريق كردم.
متهم به قتل در ادامه گفت: جسد محمود را به بلوار شهرداري انتقال داده و سپس پلاك خودرو را با پلاك سرقت يك خودرو پژو تغيير داده و اقدام به تماس تلفني با همسر مقتول كردم؛ بطوريكه با تقليد صداي زنانه قصد گمراه كردن خانواده وي را داشتم.
با اعترافات متهم به قتل، پرونده اين جنايت در اختيار مقامات قضايي قرار گرفت.
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید