کد خبر: ۳۱۲۳۹۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۳

قتل دوست قدیمی بخاطر جملات تحقیرآمیز زنانه

یک دستفروش تنها بخاطر جملات تحقیرآمیز زن مورد علاقه‌اش دوست قدیمی خود را در اقدامی کینه‌جویانه کشت.
آفتاب‌‌نیوز :
ساعت 16 عصر 13 مرداد سال جاری بود که جنایتی خیابانی در بزرگراه ایرانپارس و خیابان شقایق رخ داد.

وقتی مأموران 138 جنت‌آباد خود را به بالای سر جسد مرد 30 ساله‌ای به نام مصطفی رساندند، دیدند که ضربه‌ای مرگ‌آور به قلبش او را به کام مرگ فرو برده است.

دقایقی بعد ماجرای فرار عامل قتل به بازپرس شعبه 8 دادسرای امور جنایی تهران، مخابره شده و تیمی از مأموران اداره 10 پلیس آگاهی وارد عمل شدند. کارآگاهان جنایی در تحقیقات میدانی قاتل فراری به نام پوریا 23 ساله را شناسایی کردند. تجسس‌ها نشان داد جنایت در محله دستفروش‌ها رخ داده است. یکی از غرفه‌داران به کارآگاهان گفت: «من در اینجا کار می‌کنم. ساعت 3 بعدازظهر شنیدم که در پایین غرفه و در کنار خیابان صدای داد و فریاد می‌آید. به سمت پیاده رو رفتم، دیدم که یکی دیگر از غرفه داران به نام پوریا با مصطفی که وی نیز غرفه‌ای دارد درگیر شده است. زمانی که به سمت آنها رفتم، پوریا را دیدم که با چاقویی در دست در حال فرار است و مصطفی روی زمین افتاده و خون زیادی از وی رفته است. کارآگاهان خیلی زود مخفیگاه پوریا در خیابان شهید ستاری و بلوار فردوس غرب را شناسایی کرده و در ساعت 12 ظهر 14 مردادماه سال جاری پوریا دستگیر شد.در شرایطی که تصور می‌شد انگیزه جنایت، اختلاف بخاطر دستفروشی است پوریا پرده از رازی پنهان برداشت و گفت: «من و مصطفی از دو سال پیش با هم دوست بودیم. در این مدت من به یکی از زنان غرفه‌دار به نام مریم علاقه‌مند شدم و این زن نیز در امــور غرفه داری به من کمک می‌کرد. چند روز پیش از درگیری من به صحبت کردن مریم با مصطفی اعتراض کردم و از او خواستم که ارتباط خودش را با مصطفی قطع کند اما مریم مرا تحقیر کرد و همین کینه را به دل من گذاشت.
عامل جنایت گفت: « ساعت 2 ظهر مریم با من تماس گرفت که چرا در غرفه نیستم که گفتم در مسیر بازار روز هستم؛ پشت تلفن از او پرسیدم که او کجاست که شنیدم در غرفه مصطفی نشسته است. خیلی عصبانی شدم. زمانی که به بازار روز رسیدم، مریم از بازار رفته بود. به سمت غرفه مصطفی رفتم و دیدم که او در حال خالی کردن بسته‌های پوشاک است؛ بدون هیچ مقدمه‌ای با چاقویی که همراه داشتم، ضربه‌ای به سینه‌اش زدم. »

منبع: روزنامه ایران
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۷
0
4
خاک بر سرش این دیگه عجب آدم خریه باب اینا دیگه نوبرشو اوردن ویا شاید داره دروغ میگه
ناشناس
|
United States of America
|
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۷
0
2
جملات تحقیرآمیز زنانه؟؟؟؟؟؟ بیخیال یارو روانی بوده دیگه نبوده؟؟؟ آدم سالم به همین راحتی آدم می کشه؟؟
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین