آفتابنیوز : ایران نوشت: در بررسیهای میدانی مشخص شد قربانی از سوی عاملان جنایت خفه شده است. این تجسسها نشان داد این زن و شوهرش در یک ساختمان دو طبقه قدیمی زندگی میکردند که طبقه دوم آن از چهار ماه پیش از سوی مستأجر تخلیه شده بود.
با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای شهرری، تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شدند و پی بردند در زمان جنایت در ورودی ساختمان شکسته شده بود.
کارآگاهان در نخستین اقدام به تحقیق از دختر خانواده پرداختند که در زمان مراجعه به خانه پدری با جسد قربانی روبهرو شده بود. وی گفت: «قرار بود تا روز قتل برای انجام خرید همراه مادرم به بازار برویم، به همین خاطر به خانه مادرم واقع در خیابان صمدی رفتم. هرچقدر زنگ خانه را زدم، مادرم جواب نداد؛ موبایلش را هم جواب نمیداد، به تلفن خانه نیز زنگ زدم باز جوابی نداد! ساعت 10 صبح بناچار و با کمک یکی از بچههای محل در حیاط را باز کرده و خودم وارد خانه شدم. زمانی که وارد ساختمان شدم، متوجه باز بودن در ورودی ساختمان شدم بسرعت خودم را به داخل خانه رساندم که ناگهان با جسد مادرم در اتاق خواب روبهرو شدم که بلافاصله با پدر و برادرم تماس گرفته و موضوع را به آنها اطلاع دادم.»
دختر خانواده گفت: «مادرم تعداد زیادی دستبند و النگو به دست داشت که هیچکدام از آنها در دستانش نبود.» شوهر این زن نیز گفت: «مثل همیشه، ساعت 5 صبح برای رفتن به محل کار از خانه خارج شدم، چند ساعت بعد دخترم با من تماس گرفت و موضوع مرگ مادرش را به من اطلاع داد. زمانی که به خانه رسیدم، مأموران کلانتری در محل حضور داشتند و اعلام کردند همسرم به قتل رسیده است.» وی با اطلاع از سرقت طلا و جواهرات همسرش به ارزش بیش از 15 میلیون، به کارآگاهان گفت: «تا چهار ماه پیش، مردی به نام محمد 37 ساله مستأجر طبقه دوم خانهمان بود تا اینکه از طریق همسایگان و اهالی محل به ما اطلاع داده شد که این مرد دزد حرفهای است به همین خاطر با او تسویه حساب کرده و بعد از آن دیگر از وی خبری ندارم.»
کارآگاهان «محمد» را که میتوانست دزد اصلی باشد تحت تعقیب قرار دادند و مشخص شد وی در کرج زندگی میکند و وقتی خود را پشت در مخفیگاه این مرد رساندند پی بردند همزمان با جنایت، محمد نیز خانه جدیدش را ترک کرده و به جای دیگر رفته است.
تیم جنایی با اقدامات پلیسی و اطلاعاتی توانست مخفیگاه محمد را در کرج شناسایی کند و وی روز 7 مردادماه غافلگیرانه دستگیر شد.
محمد 8 روز سکوت کرد و با اصرار بر بیگناهی سعی کرد مسیر تحقیقات را گمراه کند اما روز 15 مردادماه چاره ای جز اعتراف نداشت. وی گفت: «مدتی بود که بدهکار بودم با اطلاع دقیق از چگونگی حضور این زن و شوهر در خانهشان، زمان خروج همسر قربانی از خانه، اطلاع دقیق از وضعیت مالی و نحوه باز کردن در ورودی ساختمان بدون داشتن حتی کلید در ورودی، تصمیم به سرقت گرفتم؛ روز 25 خردادماه بود که با خروج شوهر قربانی از خانه به همان شیوهای که چند بار در زمان زندگی در آن خانه به عنوان مستأجر اقدام به باز کردن در کرده بودم، به آرامی وارد طبقه اول شدم، قربانی در اتاق خواب استراحت میکرد که ناگهان متوجه طلا و جواهرات داخل دستانش شدم.»
محمد ادامه داد: «برای سرقت، خودم را بالای سر این زن رسانده و پتوی روی تخت را روی صورتش انداختم تا مرا شناسایی نکند اما با وجود این، قربانی پتو را از روی صورتش کنار کشید و مرا شناسایی کرد. دیگر تصمیم به قتل گرفتم؛ برای همین تکه پارچهای را به دور گردن وی انداخته و او را به قتل رساندم سپس همه طلا و جواهرات وی را سرقت کرده و با مراجعه به یکی از طلافروشیها در شهرری، همه آنها را فروختم.»