آفتابنیوز : روزنامه شرق با اشاره به کارنامه و سوابق احمدیمقدم، در ادامه آورده است: سخنان اخیر او در گفتوگو با ماهنامه «عصر اندیشه» را برخی تکذیب کردند و برخی هم آن را واقعیاتی قلمداد کردند که در دوره کنارهگیری بیان میشود. سخنانش با تکذیبهای بسیاری از این سو آن سو روبهرو شد و البته خودش گفت دراینباره سخن نمیگوید و تأمل میکند تا گردوغبارها فروکش کند. اما این تنها حواشیِ مربوط به سردار نبود.
شاید بتوان گفت او بهدلیل مسئولیت بر نیروی انتظامی در مقطع زمانی خاص دورانی سخت را سپری کرد، اما باز این هم تنها بخشی از ماجراست. این اواخر و پیش از حضور تلویزیونیاش، کمتر در انظار دیده میشد و حتی شایعه بازداشت و بازجویی از او بر سر زبانها افتاد و البته این هم تکذیب شد، اما اسماعیل احمدیمقدم کیست و از کجا وارد سپهر سیاسی ایران شد؟
طلبهای که لباس نظامی را انتخاب کرد
اسماعیل احمدیمقدم، متولد تهران است و مدرک دکترای علوم دفاعی از دانشگاه عالی دفاع ملی دارد. او در سال ١٣٤٠ در محله نارمک تهران متولد شد. همان محلهای که محمود احمدینژاد هم از آنجا آمده است. احمدیمقدم در سال ١٣٥٦ برای گذراندن دروس حوزوی به حوزه علمیه قم رفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت کمیته انقلاب اسلامی و بعدتر در سال ١٣٥٨ و پس از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به این ارگان پیوست.
احمدیمقدم درباره دوران طلبگی خود در اردیبهشت ٩٤ در برنامه تلویزیونی شناسنامه گفت: «١٩دی سال ٥٦ که اهانت داریوش همایون به حضرت امام باعث شروع قیام مردم قم شد، یکی از دوستانم را که برای طلبگی به قم رفته بود دیدم و به دلیل فضای خوبی که در قم بود، مدتی در مدرسه غدیریه میهمان او بودم. آن زمان من در مقطع سوم نظری تحصیل میکردم، تصمیم گرفتم ترک تحصیل کنم و به قم بروم. از ابتدای سال تحصیلی ٥٧ هم درس علمی را اول در مدرسه رضویه و بعد در مدرسه حقانی آغاز کردم. در همان دوران ما کار انقلاب را تعقیب میکردیم. آیتالله شهید بهشتی، آیتالله جنتی و مرحوم شهید قدوسی هیأتمدیره مدرسه را تشکیل میدادند و فضای مدرسه از این جهت خیلی زنده و شاداب بود. در داستان ورود حضرت امام به ایران هم ما جزو کمیته انتظامات استقبال بودیم».
او تابستان ٥٨ از حوزه علمیه قم راهی سقز کردستان شد؛ احمدیمقدم درباره چگونگی ترجیح لباس نظامی به لباس طلبگی در همان برنامه شناسنامه گفت: «ما آمدیم در سپاه کمک کنیم، چند بار به دلیل تعطیلی حوزه حضورم در مناطق مختلف کشور و همراهی با سپاه تمدید شد، یکبار به یکی از دوستان که عازم قم بود، گفتم از آقای جنتی بپرسید تکلیف ما چیست، بمانیم یا به حوزه برگردیم که آقای جنتی پاسخ داده بودند اگر آنجا به حضور شما نیاز هست، تکلیف این است که بمانید و نباید برگردید. بعد از آغاز جنگ با خودم نیت کردم که تا جنگ هست به دنبال کار دیگری نروم».
او مدرک کارشناسی خود را در رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران، مدرک کارشناسیارشد مدیریت دفاعی را در دوره فرماندهی و ستاد ارتش و دکترای علوم دفاعی را از دانشگاه عالی دفاع ملی دریافت کرد. اسماعیل احمدیمقدم در کارنامه خود سابقه حضور در مناطق جنگی در طول هشت سال دفاعمقدس و مسئولیتهایی مانند فرماندهی سپاه سردشت، فرماندهی دانشگاه علوم انتظامی، معاون هماهنگکننده ناجا، جانشینی نیروی مقاومت بسیج و فرماندهی منطقه مقاومت بسیج تهران بزرگ را دارد.
در سال ١٣٨٤ محمدباقر قالیباف، فرمانده قبلی نیروی انتظامی، بهدلیل نامزدشدن برای انتخابات نهم ریاستجمهوری، از سمت خود استعفا داد و فرمانده کل قوا پس از انتصاب علی عبداللهی بهعنوان سرپرست موقت این نیرو، نهایتا اسماعیل احمدیمقدم را در ۱۸ تیر بهعنوان فرمانده نیروی انتظامی منصوب کردند.
خودش درباره چگونگی انتخاب برای فرماندهی نیروی انتظامی گفته بود: «روز پنجشنبه ١٦ تیر واسطهای این پیشنهاد را مطرح کرد و گفت شنبه بیایید دفتر موقع نماز، آنجا با آقا ملاقات داشته باشید. من ناخودآگاه گفتم این پیشنهاد آقای احمدینژاد بود. با سیدمهدی هاشمی به منزل آقای احمدینژاد رفتیم. البته او برای رایزنیها در مجلس قدیم مستقر بود و شبها خانه نمیرفت. اتفاقا آن روز به خانه رفته بود. من گفتم برویم مجلس قدیم، گفتند آقای احمدینژاد به خانه رفته، بر همین اساس به منزل او رفتیم... . به آقای احمدینژاد گفتم از طرف شما چنین چیزی مطرح شد؟ گفت: خیر من اتفاقا چنین پیشنهادی ندادم. نظرم هم این نیست، شاید یک جای دیگری بودید بهتر بود».
احمدیمقدم در بخشی دیگر از برنامه تلویزیونی ادامه میدهد: «سال ٨٤ آقای قالیباف کاندیدای ریاستجمهوری و آقای عبداللهی، سرپرست ناجا شده بودند. ١٧ تیرماه بود که آقا من را احضار کردند. وقتی خدمت ایشان رسیدم، عرض کردم چون ناجا را میشناسم ترجیح میدهم به ناجا برنگردم. اگر من مخیر هستم، ترجیح میدهم جای دیگری خدمت کنم، ایشان فرمودند نه، مخیر نیستید. من هم پذیرفتم و ١٨ تیر ٨٤ مسئولیت ما در نیروی انتظامی رقم خورد».
فرمانده سابق نیروی انتظامی در گفتوگوی اخیر خود با ماهنامه «عصر اندیشه» که خبرگزاری فارس آن را بازنشر داد و در یکی از بخشهای جنجالی درباره روزهای ابتدایی منصوبشدن به فرماندهی نیروی انتظامی نقل قولی از رئیس دولت اصلاحات کرد که آن هم تکذیب شد.
در نهایت و پس از طولانیترین فرماندهی یک نفر بر نیروی انتظامی در ایران، اسفند سال ١٣٩٣ سردار اشتری، جایگزین احمدیمقدم شد و کار او در این نیرو به پایان رسید. اما ظاهرا این آغازی تازه بود؛ برای بیان سخنان ناگفته و پروندههای مفتوح.
از ٨٤ تا ٨٨
امروز و پس از ماهها که از پایان کار اسماعیل احمدیمقدم در نیروی انتظامی میگذرد هنوز هم حواشی مربوط به آن به انتها نرسیده. او از روزهای آغازین کار خود با بحرانهای بسیاری مواجه بود.
از آنجایی که احمدیمقدم از بسیج به نیروی انتظامی آمده بود و از نظر سیاسی نزدیک به تفکر احمدینژاد بهنظر میرسید طبیعتاً با رئیس دولت چالشی نداشت اما فرمان تعجببرانگیز رئیس دولت نهم درباره توقف فعالیت گشتهای ارشاد، باعث چالش میان دو «احمدی» شد. در مقاطع زمانی بعدی، فرمانده نیروی انتظامی هم به جریان انحرافی که به اطرافیان رئیس دولتهای نهم و دهم گفته میشد تاخت و هم در دیدار با روحانی، از احمدینژاد گلایه کرد و گفت: «احمدینژاد در حوزه ماهواره و پوشش چالش داشت، اما پلیس بهدنبال چالش نیست. ما سیاستگذار نیستیم، اما خوب نیست چند حرف مختلف از دل نظام بیرون آید، چراکه این باعث میشود مجرمان متجری شوند».
فرمانده نیروی انتظامی روز ٢٣ اردیبهشت ٩٢ هم طعنهای به اطرافیان احمدینژاد زد و گفت: «اعضای فرقه انحرافی جدیدی مدعی هستند که حکمشان را از امام زمان(عج) میگیرند. آنها هشتسال در کشور حرف زدند، اما معلوم نیست آنها چه کسانی هستند». گشتارشاد یا همان طرح ارتقای امنیت اجتماعی و جمعآوری ماهوارهها از دیگر رخدادهای مهم در رابطه با نیروی انتظامی در دوره فرماندهی نیروی انتظامی توسط احمدیمقدم پیش از سال ٨٨ بود.
دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری به پایان رسید و این تازه آغاز ماجرا بود.
اسماعیل احمدیمقدم بهعنوان فرمانده نیروی انتظامی روزهای سختی را سپری میکرد. ماجرای غمبار کهریزک یکی از پررنگ ترین اتفاقات در آن مقطع زمانی بود. اگرچه گزارشهای بسیاری درباره برخوردهای نامناسب با متهمان در بازداشتگاه کهریزک منتشر شد اما اسماعیل احمدیمقدم فرمانده وقت نیروی انتظامی به خبرآنلاین گفته بود: «درباره آنچه که در بازداشتگاه کهریزک روی داده، «بسیار بزرگنمایی» شده است و پلیس، «حوادث و اخبار دیگر» را نیز قبول ندارد». در خصوص مسئله کهریزک اما اظهارات متفاوت بسیاری مطرح شده است و نکات مبهم بیشماری نیز وجود داشت. حواشی مربوط به بازداشتگاه کهریزک همچنان ادامه دارد. اما دراینبین مواضع احمدیمقدم در این سالها تغییر کرد.
اسماعیل احمدیمقدم، ٢٧ آبان ٩٢ در گفتوگویی با ایسنا با اشاره به حوادث کهریزک گفت: «جلسهای پیرامون اتفاقات آن زمان برگزار شد و آقای مرتضوی اصرار داشت که افراد دستگیرشده به کهریزک منتقل شوند. من مخالفتم را به صراحت اعلام کردم و گفتم آنجا نهتنها جا نداریم، بلکه آن مکان جای خطرناکی است، اما مرتضوی اصرار داشت که این افراد دستگیرشده چاقو، قمه و زنجیر داشتهاند و از همین حیث اراذل و اوباش محسوب میشوند که من در آن جلسه عنوان کردم ضبط کنید و بنویسید که من مخالف هستم و مخالفت ناجا نیز ثبت شد».
این سخنان احمدیمقدم در واقع برای آن بیان میشد که در همان سال ٨٨ برخی، فرمانده نیروی انتظامی را مسئول اصلی ماجرا میدانستند. حمیدرضا کاتوزیان، نماینده مردم تهران در مجلس هشتم، در گفتوگو با سایت آفتاب در روز ١٨ مرداد سال ٨٨ گفته بود: «فرمانده ناجا بهطور مستقیم و کامل مسئول است و باید پاسخگو باشد و اینکه عنوان شود نمیدانستیم را بنده درست نمیدانم؛ زیرا مرتبا گزارش روزانه به او داده میشود و خیلی بعید است که فرمانده ناجا از این مسائل بیخبر بوده باشد».
فرمانده سابق نیروی انتظامی در گفتوگویی تلویزیونی در سال ٩١ خبر از استعفای خود پس از فجایع کهریزک داد و گفت: «خطاب به مقاممعظمرهبری نوشته بودم در هر صورت اگر جنابعالی صلاح بدانید در این حوادث اخیر بنده مسئولیت هر آنچه که اتفاق افتاده، اعم از اینکه ناجا کرده یا نکرده را میپذیرم، شما من را برکنار کنید تا قائله بخوابد. در این نامه نوشتم که مطمئن باشید بنده هرگز از جنابعالی دلگیر نخواهم شد. من گفتم مرا برکنار کنید و ایشان نپذیرفتند».
او در نهایت ١٤ اسفند ٩٣ در نشست رؤسای پلیس پیشگیری کشور، به موضوع تلخ حادثه کهریزک اشاره کرد و با تأکید بر عبرتگیری از آن حادثه خاطرنشان کرد: «ما باید از حوادث تلخ پیش آمده همچون داستان کهریزک عبرت گیریم و امروز در برابر آن حادثه زبانی جز عذرخواهی نداریم و تنها قادر به جبران بخشی از آثار تلخ آن هستیم. داستان تلخ کهریزک باعث بیداری پلیس شد و پس از آن ما به سمت توجه بیشتر به حقوق شهروندی پیش رفتیم. پس از حوادث کهریزک به خانه جانباختگان رفتم و از خانوادههای آنها عذرخواهی کردم و حقایقی را برایشان گفتم. آنها خیلی از مسائل را نمیدانستند. پس از این بازدید نیز به رهبری نامه نوشتم و گفتم به دیدار این خانوادهها رفتم که ایشان در پاسخ فرمودند خیلی کار خوبی است، اما دیر رفتید باید زودتر به دیدار خانوادههای جانباختگان میرفتید. ما این موضوع را به خواست آنها رسانهای نکردیم تا اینکه خودشان در جریان رسیدگی به پرونده کهریزک در دادگاه این موضوع را اعلام کردند. به خانوادههای آنها گفتم هر کاری بگویید بهجز زندهشدن فرزندانتان میتوانم انجام دهم».
سال ٨٨ و ٨٩ به دلیل اتفاقات سیاسی که از تبعات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بود برای فردی که فرماندهی نیروی انتظامی را به عهده داشت بسیار سخت سپری شد.
ماجرای بنیاد تعاون ناجا
کمکم اتفاقات سال ٨٨ و حواشی مربوط به آن در حال فروکشکردن بود که خبر ماجراهای بنیاد تعاون ناجا به میان آمد. روز ١٨ خرداد ٩٤، پس از انتشار شایعاتی در فضای رسانهای کشور، سخنگوی قوهقضائیه گفت: «در پرونده بنیاد تعاون ناجا که در قوه قضائیه تشکیل شده، شش، هفت نفر بازداشت شدند که آقای احمدیمقدم و پسرش جزو آنها نیستند».
او با اشاره به پروندهای مربوط به ناجا که در قوه قضائیه تشکیل شده و طبق آن نیروی انتظامی ٤٠٠ میلیارد از محل فروش محموله نفتی، به دست آورده است گفت: «درباره بنیاد تعاون نیروی انتظامی در قوه قضائیه پروندهای تشکیل شده است که این پرونده متهمانی دارد و در این راستا شش، هفت نفر بازداشت شدند. آقای احمدیمقدم خود درباره موضوعاتی که در بنیاد تعاون نیروی انتظامی مطرح شد، گزارشاتی ارائه دادند و اظهار کردند به آنها رسیدگی شود که میتوانم بگویم در این پرونده فساد مالی وجود دارد و در حال رسیدگی است».
این سخنان محسنیاژهای در واکنش به شایعه بازداشت فرمانده سابق نیروی انتظامی بود. احمدیمقدم در برنامهای تلویزیونی در اردیبهشت ٩٤ و در پاسخ به سؤال مجری برنامه درباره شایعه بازداشت خود، میگوید: «کسانی که شایعه میسازند، باید بگویند کدام دادگاه، کدام محکمه، کدام بازداشتگاه هستند. در حقوق داریم البینه علیالمدعی! وقتی سخنگوی قوه قضائیه جناب آقای اژهای میگوید چنین چیزی کذب محض است و قابل شکایت، چه میشود گفت؛ هرچند من دیگر شکایت نکردم. هرکسی قبلا کرده، از او میگذرم و طبعا من راضی به گناه کسی نیستم. اگر کسی حرفی میزند دلیلی را باید اقامه کند. البینه علی المدعی». دوران فرماندهی سردار بر نیروی انتظامی، به همان میزان که منتقدان سرسختی دارد، مدافعانی هم داشته که از عملکرد احمدیمقدم دفاع میکنند.
سردار سعید منتظرالمهدی در حاشیه مراسم تودیع و معارفه فرمانده ناجا٬ احمدی مقدم را فردی متعهد و دلسوز توصیف کرد و گفت: «در سطح مدیریت به هرحال همانطور که یک روزی افراد میآیند٬ یک روز دیگر نیز باید بروند. امروز خوشحالیم که سردار احمدیمقدم پیروزمندانه توفیق پایان خدمت ١٠ ساله خود در نیروی انتظامی را کسب کرد. سردار احمدیمقدم در طول ریاستشان بر نیروی انتظامی عملکرد بسیار خوبی داشتند.»
سردار مرتضی طلایی هم در روز ١٨ اسفند ٩٣ درباره دوران ١٠ ساله احمدی مقدم گفت: «اداره کردن ناجا عملکردی سخت و پر استرس است. هر دورهای اقتضائات خود را دارد و عملکرد هر فردی را باید متناسب با شرایط آن زمان ارزیابی کرد. در مورد سردار احمدی مقدم هم با لحاظ کردن دورهای که در آن قرار داشت باید گفت که وی زحمت کشید و برای اداره نیروی انتظامی تلاش کرد.»
آخرین مصاحبه
اما همچنان این پایان کار نبوده و نیست؛ اسماعیل احمدیمقدم باز هم گفتوگوی تازهای میکند و سخنانی میگوید که از همهسو تکذیب میشود. او در گفتوگو با ماهنامه «عصر اندیشه»، ناگفتههای فراوانی به زبان میآورد که باعث شگفتی بسیاری میشود. دفاع مقدس، وقایع ١٨ تیر ٧٨، حوادث سال ٨٨ و محمود احمدینژاد، کلیدواژههای سخنان فرمانده سابق نیروی انتظامی بود؛ نکاتی درخورتأمل که در هر دو صورت صحت یا عدم صحت آن بسیار تأملبرانگیز بودند.
متن کامل این گفتوگو در هفتههای گذشته بارها و بارها در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازنشر شد. آنچه مهم است انگیزه سردار از بیان این سخنان است. این همان پرسشی است که به گمانهزنیهای گوناگون در فضای سیاسی منجر شده است.