آفتابنیوز : جوزف گروجوزف گرو در 27 ماه مي 1880 در بوستون در ماساچوست متولد شد. او از سال 1920 به مدت يكسال، سفير آمريكا در دانمارك بود و در فاصله 1921 تا 1924 ميلادي بهعنوان سفير سوئيس مشغول بهكار بود.
در سال 1924، گرو به سمت معاون وزير امورخارجه آمريكا منصوب شد و شاهد تأسيس سرويس خارجي در اين بخش بود. گرو در فاصله 1927 تا 1932 سفير آمريكا به تركيه و در فاصله 1932 تا 1942 سفير آمريكا در ژاپن بود. در سال 1944، گرو در سمت خود بهعنوان معاون وزير امورخارجه آمريكا ابقا شد. در فاصله ژانويه تا اوت 1945 كه ادوارد استتينيوس و جيمز بيرنه بهعنوان مقامات ارشد دولتي كمتر در كشور حضور داشتند، گرو در اين حوزه بسيار فعال بود. در ميان مقامات بلندپايه دولت ترومن، گرو آگاهترين فرد در مورد مسائل ژاپن بود زيرا مدت زيادي را در اين كشور بهسر برده بود.
گرو، عضوي از «كميته سهنفره»اي بود كه در آن با هنري استيمسون وزير امورخارجه و جيمز فارستال وزير جنگ همكار بود. اين گروه بهدنبال يافتن راهي بود كه بتواند ژاپن را بدون استفاده از سلاحهاي اتمي وادار به تسليم كند. جان مككلوي معاون وزير جنگ، پيشنهادي در اين خصوص به كميته سهنفره ارائه داده بود كه به شكل ماده 12 اعلاميه پوتزدام مطرح شده بود. اين اعلاميه، احتمال تسليم شدن ژاپن را افزايش ميداد زيرا حفظ امپراتوري ژاپن به شكل «سلطنت قانون اساسي» را فراهم ميكرد. ترومن كه تحتتأثير جيمز بيرنه وزير امورخارجه دولتش قرار گرفته بود، لحن اين پيشنهاد براي تسليم شدن ژاپن را تغيير داد. گرو ميدانست كه امپراتوري بسيار براي مردم ژاپن مهم است و معتقد بود كه به همين دليل، احتمال تسليم ژاپن بدون آنكه لزومي به استفاده از بمباتمي باشد وجود دارد. گرو گفت: «اگر اين تسليم در مي 1945 يا حتي در ژوئن يا جولاي، پيش از ورود اتحاد جماهير شوروي به عرصه جنگ و استفاده از بمب اتمي صورت ميگرفت، جهان نجات يافته بود.»
گرو در سال 1965 درگذشت.
اندرو. جي. گودپيستر به مدت هفتدهه، ژنرال اندرو. جي.گودپيستر به مشاوره و راهنمايي رؤساي جمهور آمريكا از آيزنهاور گرفته تا كلينتون مشغول بود. او خدمت در ارتش را در سال 1939 و پس از فارغالتحصيلي از وستپوينت آغاز كرد. در جنگ جهاني دوم، او فرماندهي ستون چهلوهشتم جنگ مهندسي در شمال آفريقا و ايتاليا را بهعهده داشت و نشان خدمات خود را نيز در اين خصوص دريافت كرد. در آخرين سال جنگ، سرهنگ گودپيستر به عنوان طراح جنگ براي ژنرال مارشال مشغول بهكار بود.
پس از جنگ، ژنرال گودپيستر بهعنوان معاون آيزنهاور و مشاور فعاليتهاي امنيت ملي منصوب شد. او همچنين فرمانده گروه هشتم پياده نظام و مدير ستاد مشترك، فرمانده كالج ملي جنگ، معاون فرمانده نيروهاي آمريكايي در ويتنام و فرمانده نيروهاي ناتو بود. او به نيكسون براي سازماندهي سياست خارجي و مسائل امنيت بينالمللي كمك ميكرد. پس از بازنشستگي، ژنرال گودپيستر براي خدمت بهعنوان مسئول آكادمي ارتش آمريكا در مواقع بحراني منصوب شد. در سال 1980، كارتر از ژنرال گودپيستر خواست نماينده مخصوص او براي مذاكره با دولتهاي خارجي در زمان حمله شوروي به افغانستان باشد. او همچنين بهعنوان رئيس انستيتو مطالعات تحليلي دفاعي منصوب شده بود.
در كنار اخذ مدرك مهندسي از آكادمي ارتش آمريكا، ژنرال گودپيستر، فوقليسانس و دكتراي خود در روابط بينالملل را از دانشگاه پرينستون دريافت كرده بود. او كتاب «براي دفاع مشترك» و نيز مقالات و گزارشهاي زيادي را منتشر كرده است.
ژنرال گود پيستر، مدال آزادي و نشان ارتش را در زمان خدمت خود دريافت كرد و مدال خدمات دفاعي و ستاره نقرهاي از ديگر نشانهايي است كه او دريافت كرده است.
جيمز برايانت كنانت
جيمز برايانت كنانت در سال 1893 در دورچستر در ماساچوست متولد شد. در سال 1914، كنانت از دانشگاه هاروارد و با اخذ مدرك شيمي فارغالتحصيل شد. اما براي ادامه كار خود در اين دانشگاه باقي ماند. در سال 1917، كنانت براي مدتكوتاهي هاروارد را ترك كرد تا به سرويس جنگ شيميايي، جايي كه موقعيت بسيار خوبي پيدا كرد، بپيوندد.
كنانت در سال 1917 به هاروارد بازگشت تا تدريس شيمي آلي را بهعهده بگيرد. در سال 1933، او به رياست دانشگاه هاروارد رسيد. در اين دوران، او براي گسترش فعاليتهاي دانشجويان، زمينههاي تدريس و ابعاد تحصيل دانشجويان تلاش ميكرد و برنامه تحصيل عمومي را نيز به اجرا در آورد. براين اساس هر دانشجويي بايد واحدهاي علوم انساني، علوم اجتماعي و علوم طبيعي را نيز ميگذراند.
در فاصله سالهاي 1941 تا 1946، كنانت بهعنوان رئيس كميته تحقيق دفاع ملي مشغول بهكار بود. اين كميته، ابعاد فني تحقيقات علمي نظامي از جمله تحقيقات اتمي را كه ميتوانست منجر به ساخت بمب اتمي شود مورد توجه قرار ميداد. او در كميته موقتي كه تصميم براي استفاده از بمب اتمي عليه شهرهاي ژاپن را اتخاذ كرد عضويت داشت.
كنانت در سال 1953 از هاروارد فارغالتحصيل شد و دوره خدمت خود را به عنوان كميسيونر ارشد آمريكا به آلمان و سفير آلمان آغاز كرد. در سال 1957، او استعفا داد و براي تحقيق در مورد آموزش داخلي به آمريكا بازگشت.
كنانت در سال 1964 به برلين رفت و 18 ماه بهعنوان مشاور تحصيلي در بنياد فورد كار ميكرد.
كنانت نهايتاً به شهر نيويورك رفت. در بهار سال 1977 در هانوور در نيوهمپشاير بيمار شد و تا زمان مرگ در همان جا ماند.
او در 11 فوريه 1978 درگذشت.
جيمز بيرنه
جيمز بيرنه در 2 ماه مي 1882 در چارلستون در كاروليناي جنوبي متولد شد. او در فاصله سالهاي 1931 تا 1942، سناتور آمريكا بود. از سال 1941 تا 1942، او قاضي دادگاه عالي آمريكا و در فاصله سالهاي 1942 تا 1943، مدير تثبيت اقتصادي بود. بيرنه سپس بهعنوان مدير دفتر جنگ در فاصله سالهاي 1943 تا 1945 منصوب شد. او بهعنوان وزير امورخارجه آمريكا در فاصله سالهاي 1945 تا 1947 و نزديكترين مشاور سياست خارجي ترومن در سال 1945 كار ميكرد و نفوذ سياسي زيادي را براي تصميم به استفاده از بمب اتمي در شهرهاي ژاپن اعمال كرد. در جلسه كميته موقت در اول ژوئن 1945، او رهبري بخش آخر جنگ و بازسازي پس از جنگ را بهعهده گرفت. او پيشنهاد كرد كه بمب اتمي هرچه سريعتر در مناطق شهري بهكار گرفته شود. او همچنين پيشنهاد كرد كه هيچ هشدار قبلي داده نشود.
بيرنه همچنين براي تضمين آنكه پروژه منهتن، اولويت اول را در گرفتن منابع و نيروي انساني بهدست آورد تلاش كرد. بيرنه معتقد بود آمريكا به استفاده از بمب اتمي نياز دارد تا هم ژاپن را شكست دهد و هم قدرت نظامي آمريكا را به روسيه نشان دهد. در مورد اظهارات بيرنه براي استفاده از تسليحات اتمي در شهرهاي ژاپن، لئوليزارد گفت: «بيرنه ادعا نميكرد كه استفاده از بمب عليه شهرهاي ژاپن براي پيروزي در جنگ، لازم است. اعتقاد او اين بود كه استفاده و نمايش اين بمبها موجب ميشود مهار روسيه در اروپا راحتتر شود. »
برخلاف توصيههاي كارشناسان ارشد آمريكا در مورد ژاپن، جوزف گرو، هرياستيمسون وزير جنگ و بيرنه، ترومن را متقاعد كردند كه هرگونه تضمين براي حفظ امپراتوري ژاپن در بيانيه پوتزدام در 26 جولاي 1945 ميلادي را كنار بگذارد. در 14 اوت، ژاپن تسليم شد و عليرغم حفظ امپراتوري آن، ژنرال داگلاس مكآرتور بهعنوان فرمانده ارشد متحدين بر ژاپن باقي ماند.
بيرنه در 9 آوريل 1972 در كلمبيا درگذشت.
فرانكلين دلانو روزولت فرانكلين دلانو روزولت در هايد پارك نيويورك و در 30 ژانويه 1882 متولد شد. او مدرك خود را در سال 1903 از دانشگاه هاروارد دريافت كرد و در سال 1904 وارد دانشكده حقوق دانشگاه كلمبيا شد. او در سال 1910 بهعنوان سناتور نيويورك انتخاب و در سال 1912 در اين پست ابقا شد. در همان سال، از موقعيت خود در سنا استعفا داد تا مشاور امور نيروي دريايي شود. روزولت در سال 1921 به بيماري اعصاب نخاعي دچار شد و توانايي راه رفتن را از دست داد. از سال 1928 تا 1932، او بهعنوان فرماندار نيويورك كار ميكرد و پس از آن، بهعنوان كانديداي دموكراتها در رياست جمهوري در انتخابات آينده منصوب شد.
روزولت در سال 1932 به قدرت رسيد و تا زمان مرگ خود در سال 1945 در آن باقي ماند. او در سالهاي 1936، 1940 و 1944 نيز مجدداً انتخاب شده بود. او آمريكا را در جريان دو بحران بزرگ – دوران افسردگي و جنگ جهاني دوم رهبري كرد.
در 11 اكتبر 1939، الكساندر ساچز، اقتصادداني كه در روسيه متولد شده و در هاروارد تحصيل ميكرد، نامهاي مربوط به آلبرت انيشتين و لئوزيلارد را به او ارائه داد. اين نامه، درخصوص وجود تكنولوژي ساخت سلاحهاي هستهاي به روزولت هشدار مي داد و او را موظف ميكرد كه قبل از آلمان، اين تكنولوژي را دراختيار بگيرد. اگر آلمان ميتوانست قبل از آمريكا، سلاح اتمي بسازد و به موقع، مقابله كند، روزولت با شرايط بسيار دشواري مواجه ميشد. در 21 اكتبر 1939، روزولت فرمان داد اولين جلسه كميته اورانيوم بريگز تشكيل شود. در آنجا فيزيكداناني مثل ادوارد تلر و لئوزيلارد خواهان توجه سريع دولت و اختصاص بودجه لازم براي گسترش بمب اتمي شدند. با اين وجود، برنامه سري معروف به پروژه منهتن تا سال 1941 آغاز نشد.
روزولت در 12 آوريل 1945 درگذشت. اندكي پس از مرگ او، آمريكا اولين انفجار اتمي در ترينيتي را در 16 جولاي 1945 در پايگاه هوايي آلامو گوردو در نيومكزيكو انجام داد.
هنري لوييز استيمسون
هنري لوييز استيمسون در 21 سپتامبر 1867 در نيويورك متولد شد. او در دولت 5 رئيس جمهور آمريكا در فاصله سالهاي 1911 تا 1945 مشغول بهكار بود. او در دوره رياست جمهوري ويليام هاوارد تافت، وزير جنگ بود. استيمسون بهعنوان نماينده مخصوص نيكاراگوئه در سال 1927 و در فاصله سالهاي 1927 تا 1929 نيز در فيليپين مشغول بهكار بود. در زمان رياست جمهوري هربرت هوور، استيمسون وزيرامورخارجه و در زمان رياست جمهوري فرانكلين روزولت و هري ترومن، وزير جنگ بود.
استيمسون به عنوان مشاور اصلي روزولت در امور اتمي معرفي شده بود. استيمسون تلاش كرد جنگ را زودتر به پايان برساند. پيشنهاد كرد كه متحدين، شرط حفظ امپراتوري ژاپن در صورت تسليم اين كشور را مطرح كنند.
او همچنين به ترومن پيشنهاد كرد كه بمبهاي اتمي را روي شهرهاي ژاپن بيندازد، هرچند كه او مسئوليت حفظ شهر تاريخي كيوتو از اين جريان را نيز برعهده داشت. او بعدها بمباران مناطق مسكوني را توجيه كرد و گفت: استفاده از بمب اتمي، تسليم شدن ژاپن را تسريع كرده و موجب نجات جان افراد بيشتري شده است.
استيمسون همچنين متن سخنراني ترومن در مورد بمباران اتمي را آماده كرد. در فوريه 1947، استيمسون اولين دفاعيه مكتوب از بمباران اتمي باعنوان «تصميم براي استفاده از بمب اتمي» را نوشت كه در مجله هارپر منتشر شد.
در آخرين روزهاي كار او كه آخرين روزهاي زندگيش نيز بهشمار ميآمد، او روي كنترل تسليحات هستهاي كار ميكرد. استيمسون در 20 اكتبر 1950 در هانتينگتون در نيويورك درگذشت.
هري.س.ترومن
هري ترومن در 8 ماه مي 1884 در لامار در ميسوري متولد شد. در فاصله سالهاي 1917 تا 1919 ميلادي او بهعنوان سرباز در جنگ جهاني اول خدمت ميكرد. ترومن، فعاليت سياسي خود را بهعنوان قاضي محلي آغاز كرد و سپس در فاصله سالهاي 1935 تا 1941، سناتور شد. در 12 آوريل 1945، پس از مرگ فرانكلين روزولت، ترومن به رياست جمهوري رسيد و در سال 1948 براي بار دوم نيز انتخاب شد.
ترومن، اولين رئيس دولتي بود كه تسليحات هستهاي را در جنگ بهكار گرفت. پس از رسيدن به قدرت، او در مورد بمب اتمي اطلاع يافت و بايد در مورد استفاده يا عدم استفاده از آن تصميم ميگرفت و با وجود آنكه ميدانست ژاپن ميخواهد تسليم شود، تصميم گرفت بمبها را در دو شهر ژاپن مورد استفاده قرار دهد.
در 6 اوت 1945، انولاگي «بمب كوچك» را كه يك بمب ساخته شده از اورانيوم بود، به هيروشيما انداخت و فوراً حدود هفتاد هزار نفر را كشت. اين موضوع، آغاز عصر هستهاي بود كه به توليد سلاحهاي هستهاي از سوي كشورهاي مختلف جهان و تغيير واقعيت جنگ منجر شد. پس از اطلاع يافتن از فاجعه بهبار آمده در هيروشيما، ترومن گفت: «اين بزرگترين حادثه تاريخ است».
در نهم اوت 1945، يك انفجار پلوتونيومي هم در ناكازاكي صورت گرفت. بمباران هيروشيما و ناكازاكي نشان داد كه جهان به چه سادگي ويران خواهد شد.
ترومن كه در مورد قدرت بسيار مخرب تسليحات هستهاي اطلاعات كافي دراختيار داشت، در 15 نوامبر 1945 يك بيانيه مشترك با نخستوزيران انگليس و كانادا يعني كلمنت آتلي و مكنزي كينگ صادر كرد و خواهان ايجاد كميسيون انرژي اتمي در سازمان ملل متحد شد. در سال 1946، مجمع عمومي سازمان ملل متحد، قطعنامهاي را براي تأسيس كميسيون انرژي اتمي صادر كرد تا پيشنهادات در مورد استفاده صلحآميز از انرژي اتمي و مقابله با خرابيهاي مهلك تسليحات كشتار جمعي را مورد بررسي قرار دهد.
در زمان جنگ كره و به درخواست ژنرال مكآرتور، ترومن استفاده از سلاحهاي هستهاي در منچوري را تأييد كرد اما اين در صورتي بود كه تعداد زيادي از نيروهاي چيني وارد جنگ ميشدند و يا آنكه بمبها از پايگاههاي منچوري پرتاب ميشدند. در 15 نوامبر 1950، ترومن فاش كرد كه به كميسيون انرژي اتمي آمريكا دستور ساخت بمب هيدروژني را داده است. اين بمب اولينبار در جزاير مارشال و در اول نوامبر 1952 آزمايش شد.
دوره دوم قدرت ترومن در سال 1952 به پايان رسيد و او در 26 دسامبر 1972 در كانزاسسيتي در ميسوري درگذشت.